سیری در آفاق اندیشه هانس بلومنبرگ
درباره نویسنده هانس بلومنبرگ:
هانس بلومنبرگ (Hans Blumenberg) نویسنده کتاب سیری در آفاق اندیشه هانس بلومنبرگ، فیلسوف و اندیشمند آلمانی بود که در سال ۱۹۲۰ در شهر لوبک آلمان به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۶ در آلتنبرگ درگذشت. او در لوبک، فرانکفورت و هامبورگ به تحصیل پرداخت. او در آن دوران عضو بنیاد پژوهش آلمان و استاد چند دانشگاه آلمانی بود. حوزههای کار او فلسفه، تاریخ اندیشه، اسطورهشناسی و تاریخ مفاهیم بود. در طول زندگی اش کمتر در مجامع عمومی و رسانهها حاضر شد و ترجیح داد تا از زاویه آثارش شناخته شود. شیوه نگارش او مشابه بسیاری از فیلسوفان آلمانی، بسیار دشوار بود.
درباره کتاب سیری در آفاق اندیشه هانس بلومنبرگ:
گذشته از مشروعیت زمانه مدرن، دو کتاب دیگری که پیشگفتارهای والاس بر آنها هم که در این مجموعه آمده است، ناظر بر موضوعاتی است که دانشوران ما با آن نه تنها آشنا هستند بلکه به نحوی دغدغه شان هم بوده است. در این دو کتاب، یعنی آفرینش جهان کوپرنیکی و کار روی اسطوره، تازگی و ژرفا و ظرایف مطرح شده توسط بلومنبرگ برای من بسیار هیجان انگیز و آموزنده بود؛ امیدوارم که برای خوانندگان هم چنین باشد. در این میان شاید پیشگفتار والاس بر کتاب آفرینش جهان کوپرنیکی بیشتر به کارمان بیاید.
والاس در پیشگفتارش بر این کتاب، رویکرد تحلیلی بلومنبرگ در مورد انقلاب کوپرنیکی را شرح میدهد و به اقتضای سخن آن گذرگاههای دور و دراز و پر پیچ و خمی را که اندیشه غربی در طی نزدیک به سه هزاره، از بامداد یونانیت تا طلوع و شیوع مسیحیت و سپس تحولات منتهی به صورت بندي أرتدکسی کاتولیک و آنگاه رواج ارسطوگرایی در ثلث پایانی قرون وسطا و واکنش ها به آن را به بحث میگذارد تا به بحران درازدامنی برسد که در الهیات اسکولاستیک در اواخر قرون وسطا و آغاز قرون جدید حاصل آمد و زلزله انقلاب علمی قرن هفدهم فراورده آن گشت.
نقطه ثقل بحث بلومنبرگ درباره کوپرنیک، ناظر بر این دو مرحله اخیر از آغاز قرون جدید تا انقلاب علمی است، که برای ما غیراروپاییان که دریافت کنندگان فراوردههای پرداخته و پیامدهای «مدرنیته» هستیم، و بر جدلها و جدالهای فلسفی، الهیاتی، و معرفت شناختی مربوطه اطلاع و إشراف نداریم حائز کمال اهمیت است. این تنشها و چالشها از یک سو به انقلاب علمی و از سوی دیگر به تکوین آنچه بلومنبرگ «خوداتکایی» انسان مینامد انجامید، در حالی که همیت برای ما هیچ یک از این تحولات واقع نشد.
قسمتی از کتاب سیری در آفاق اندیشه هانس بلومنبرگ:
تعبیرها از انقلاب کوپرنیکی برای دیرزمانی به جهت فرض ناآزمودهای درباره ربط بين تاریخ علم از یک سو، و تاریخ «آگاهی» اروپایی (در معنای فراخ آن که مشتمل بر مثلا فلسفه، دین، استعاره و نیز علم است) از سوی دیگر، دچار مشکل بوده است. هرچند که کار کوپرنیک عمدتا علمی بود، ولی پیامدهایش البته گستردهتر از علم شدند: فلسفه ها را متأثر نمود و مشکلاتی را برای دین به وجود آورد و استعارههای نیرومندی چون «اخراج انسان از مرکز جهان» را برساخت. اگر به آن چیزی برگردیم که راه به این انقلاب برد، خواهیم دید که هرچند تاریخ های علم به پارهای «تأثيرات» احتمالی فلسفی و دینی اشاره داشتهاند ولی تلاش نکردهاند تا نشان بدهند که هریک از اینها، پیش شرطهای لازم برای توفیق کوپرنیک بودهاند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.