سیاست
درباره نویسنده اندرو هیوود:
اندرو هیوود (Andrew Heywood) نویسنده کتاب سیاست، نویسنده برجسته کتب درسی سیاست در انگلستان، و مدیر آزمون AS و سطح A در دولت و سیاست است. وی معاون دانشکده کرویدون بود و پیش از این مدیر مطالعات دانشکده Orpington بود. وی بیش از 20 سال تجربه به عنوان رئیس سیاست و مدرس سیاسی داشته است. اندرو هیوود در حال حاضر به عنوان نویسنده و مشاور آزاد کار می کند.
درباره کتاب سیاست:
این کتاب مقدمهای جامع و روزآمد برای مطالعه سیاست فراهم میکند. کتاب حاضر چنان طراحی شده است که برای دانشجویانی که درسهای گوناگونی را در رشته علم سیاست میگذرانند، و نیز برای خوانندگان علاقهمند به سیاست، سودمند باشد. سیاست، سرسختانه (و با شکوه تمام) در برابر سکون مقاومت میکند. این اندیشه که شتاب تاریخ رو به افزایش است فقط نشانه بیماری اضطرابِ سده بیستمی نبود؛ در یک معنا، تاریخ بهواقع شتابانتر میشود. برای مثال، دهههای پایانی سده بیستم شاهد فروپاشی کمونیسم، پایان جنگ سرد، پیدایش اقتصاد جهانی، انقلاب فناورانه در تولید و ارتباطات و خیزش اسلام سیاسی بود.
درواقع، به نظر میرسد که در نوعی «پسا جهان» زندگی میکنیم؛ اندیشههایی مانند پسامدرنیسم، پسامادیگرایی، پسافوردیسم، پساسوسیالیسم و پساصنعتگرایی با هم رقابت میکنند تا نشان دهند کدام پاره و چقدر از جهانی که میشناختیم اینک از بین رفته است. با این حال، همه چیز در حال دگرگونی پیوسته و سردرگمی نیست.
ممکن است شتاب دگرگونی افزایش یافته باشد، اما برخی جنبههای زندگی اجتماعی و ویژگیهای مهم چشمانداز سیاسی نشان دادهاند که در برابر دگرگونی بهطورچشمگیری انعطافپذیرند. از اینرو، با اینکه کتاب حاضر به تحولات مدرنی مانند جهانیشدن، رشد فمینیسم و سیاستهای حامی محیط زیست، بسیار اهمیت میدهد، جوشش ناگهانی ناسیونالیسم قومی و پیدایش جنبشهای اجتماعی نو، رویکردهای متعارف به علم سیاست در آن نادیده گرفته نشدهاند، و سهم متفکران کلاسیک، مانند افلاطون (Plato)، ارسطو، مارکس (Karl Marx)و میل نیز فراموش نشده است.
قسمتی از کتاب سیاست:
سیاست، در گسترده ترین معنای خود فعالیتی است که مردم از طریق آن قواعد کلی زندگی خود را و اصلاح می.کنند اگرچه سیاست موضوعی دانشگاهی نیز هست (گاهی در زبان انگلیسی واژه سیاست با حرف P بزرگ و به صورت Politics نوشته میشود) به خوبی روشن است که رشته مذکور مطالعه همان بررسی کننده فعالیت پیش گفته است از این رو، سیاست با پدیدههای درگیری و همکاری ۲ پیوند تنگاتنگ دارد از یکسو وجود عقاید رقابتگر، خواستهای متفاوت نیازهای متناقض و منافع متضاد دربارۀ قاعدههایی متناقض که مردم طبق آنها زندگی میکنند اختلاف نظر به وجود میآورند؛
و از سوی دیگر مردم تشخیص میدهند که برای اثر گذاشتن بر این قاعدهها، یا تضمین رعایت آنها، باید با یکدیگر همکاری کنند به همین سبب هانا آرنت، قدرت سیاسی را عمل کردن هماهنگ تعریف کرد به این دلیل است که اغلب سیاست را در اصل فرایند حل درگیری دانستهاند که در آن دیدگاههای مخالف یا منافع متضاد با یکدیگر سازش میکنند. با این حال بهتر است سیاست در این معنای گسترده، کوشش برای حل درگیری تلقی شود نه دستاورد آن چرا که همۀ درگیریها را نمیتوان حل کرد. با این حال، حضور گریزناپذیر تنوع همه مانند هم نیستیم و کم بود هرگز چیزها به قدر کافی نیستند، باعث میشود که سیاست ویژگی ناگزیر شرایط انسان باشد.
با این همه در هر کوششی برای روشن کردن معنای «سیاست» باید به دو مشکل بزرگ رسیدگی آنها انبوه تداعیهای این واژه در زبان روزمره است؛ به سخن دیگر، سیاست شود. نخستین اصطلاحی «پرمعنی» است. نظر به اینکه بیشتر مردم مثلاً اقتصاد جغرافیا، تاریخ و زیست شناسی را صرفاً موضوعاتی دانشگاهی میدانند کماند کسانی که بدون هیچ پیش پنداشتی با سیاست روبه رو شوند. برای مثال بسیاری ناخودآگاه میپندارند که دانشجویان و استادان سیاست باید به طریقی آدمهای متعصبی باشند و به آسانی باور نمیکنند که میتوان به روشی بیطرفانه و بی تعصب به موضوع سیاست پرداخت بدتر از آن اینکه معمولاً سیاست واژه ای «ناپاک» تلقی میشود:
از یکسو تصاویری از گرفتاری ناآرامی و حتی خشونت را به ذهن می آورد، و از سوی دیگر نیرنگ، به بازی گرفتن و دروغ گفتن به دیگران را و این تداعیها تازه نیستند. خیلی پیش از این، در سال ۱۷۷۵، ساموئل جانسن سیاست را با این گفته غیر قابل طرح اعلام کرد: «سیاست چیزی نیست مگر وسیلهای برای ایجاد شورش در دنیا» و این در حالی است که در سده نوزدهم هنری آدامز تاریخ نویس ،امریکایی، سیاست را «سازمان نظاممند دشمنیها» دانست. بنابراین هر کوششی برای تعریف سیاست، مستلزم تلاش برای…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.