سوسک
نسبو در نوجوانی در لیگ فوتبال نروژ بازی میکرد، اما بهدلیل آسیبدیدگی زانویش مجبور شد فوتبال را در هجدهسالگی کنار بگذارد. بعد از سه سال انجام خدمت سربازی در شمالیترین نقطهٔ نروژ، به دانشکدهٔ اقتصاد و بازرگانیِ شهر برگِن رفت و همانجا با دوستانش یک گروه موسیقی راک تشکیل داد و در کنار کارگزاری بورس، به گیتارنوازی و ترانهنویسی مشغول شد. پس از آن با برادرش، کِنوت، گروه موسیقی دیگری تشکیل داد و دومین آلبومشان به صدر جدول پرفروشترین موسیقی نروژ رسید و اینگونه نسبو ستارهٔ موسیقی پاپ شد.
نسبو اغلبِ رمانهایش را در فرودگاهها، هواپیماها، قطارها و لابی هتلها مینویسد، تقریباً به همهجای دنیا سفر کردهاست و با صخرهنوردی اوقات فراغتش را پر میکند. در سال ۲۰۰۹ نیز مؤسسهٔ خیریهای به نام «هری هول» به راه انداخت تا به سوادآموزی کودکان محروم در کشورهای جهان سوم کمک کند.
قسمتی از کتاب سوسک:
هری دفتر یادداشتش را درآورد؛ البته نه این که می بایست چیزهایی زیادی بنویسد، اما این گونه می توانست موقع جواب دادن زن، به صورت او نگاه نکند. معمولا این کار، صحبت کردن با خویشاوندان مقتول را راحت تر می کرد.
او گفت شوهرش صبح خانه را ترک کرده و چیزی هم در مورد دیر برگشتن به خانه به او نگفته، اما معمولا اتفاقاتی پیش می آمد که باعث دیر برگشتن او به خانه می شد. وقتی ساعت ده شب شد و او هنوز هیچ خبری از شوهرش نداشت، با او تماس گرفته بود؛ اما نه دفترش جواب داده بود، نه تلفن همراهش. با این حال، این اتفاق هم باعث نگرانی وی نشده. تازه از نیمه شب گذشته بود که تونیا ویگ تماس گرفته و خبر داده جسد شوهرش را در اتاقی در یک متل پیدا کرده اند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.