سقوط شاه
درباره نویسنده فریدون هویدا:
فریدون هویدا نویسنده کتاب سقوط شاه، زادهٔ ۳۰ شهریور ۱۳۰۳ در دمشق و درگذشتهٔ ۱۲ آبان ۱۳۸۵ در کلیفتون ویرجینیا، نویسنده، سیاستمدار و نقاش ایرانی بود. وی از ۱۳۴۹ تا هنگام انقلاب ۱۳۵۷ ایران سفیر و نمایندهٔ دائم ایران در سازمان ملل متحد بود. او در بیروت بزرگ شد و در همانجا تحصیلات خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس از دانشگاه سوربن پاریس مدرک دکترا در رشته حقوق بینالملل دریافت کرد.
در سال ۱۹۴۸ از جمله تهیهکنندگان متن پیشنویس اعلامیه جهانی حقوق بشر بود و بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۲ در سازمان یونسکو بخش ارتباطات جمعی به کار مشغول بود. در سال ۱۹۵۷ و یک سال پس از آن که برادرش امیرعباس به نخستوزیری ایران رسید فریدون به سمت معاون وزیر امور خارجه رسید. در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ زندگی هویدا در مسافرت میان پاریس و نیویورک میگذشت. هویدا در فرانسه به دلایلی از جمله بنیانگذاری نشریه سینمایی کایه دو سینما و هم چنین شناخت مسایل جهان عرب شهرت فراوانی داشت.
درباره کتاب سقوط شاه:
کتاب سقوط شاه، شامل خاطرات نویسنده است از چندسال پایانی حکومت شاه و علت و عوامل سقوط او. هویدا خاطرات خود را از تاریخ 10 دی ماه 1356 تا 18فروردین 1358 ه ش به صورت ناپیوسته در این کتاب منعکس کرده و به بیان مسایلی مانند، تظاهرات مردمی در سالهای 56 و 57، آخرین ملاقاتش با شاه ایران و برادرش امیرعباس هویدا نخست وزیر ایران و اوج گیری انقلاب پرداخته است. وی در جایی از خاطرات خود دلیل اصلی سقوط شاه را خانوادهی وی و فساد دربار بیان میکند و برادرش نیز با وی در این مورد موافقت میکند. هویدا به دلیل اعدام برادرش به دست انقلابیون از انقلاب اسلامی انتقاد میکند. اما به دلیل رابطهی نزدیکی که خود و برادرش با شاه، و دربار او داشتند اطلاعات مهمی را در مورد حکومت پهلوی میتوان از خاطرات وی برداشت کرد.
قسمتی از کتاب سقوط شاه:
“یک شب که با برادرم شام می خوردم، او را هم با این عقیده خود که پدر ملت دارد رو به سقوط می رود و نارضایتی ها، حالت گسترده ای به خود گرفته، موافق یافتم.
امیرعباس معتقد بود که “در این میان، تقصیر عمده به گردن خانواده سلطنتی است و اگر شاه، تاج و تخت خود را از دست بدهد، این کار در درجه اول به خاطر اعمال و رفتار برادران و خواهران خود اوست” و در این باره هم می گفت: “تو نمی توانی درک کنی که در دربار چه می گذرد؟ مسابقه غارتگری است، لانه فساد است…
من بارها با ارباب راجع به مسایل دربار صحبت کرده ام (برادرم بعد از انتصابش به نخست وزیری، همواره موقع نام بردن از شاه، لقب “ارباب” را به کار می گرفت) و بیش از هزار دفعه به او تذکر داده ام که اگر بنا است با فساد مبارزه شود، بایستی این کار را از خانه خود آغاز کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.