سبد خرید

سرب داغ برای این خانم‌ها (نقاب 110)

ناشر : جهان کتابدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

90,000 تومان

گلوریا، دختر یک دانشمند آلمانی، که پیش از  آغاز جنگ جهانی دوم به همراه پدرش به آمریکا مهاجرت کرده بود، در اتاق هتلی در شیکاگو به قتل می‌رسد. او نقشه‌های محرمانۀ یک اختراع جدید را همراه داشت که پدرش پیش از مرگ به او سپرده بود؛ نقشه‌های یک بمب مرگبار.

راسل  در  مراجعت به هتل،  با  جسد  قطع‌عضو‌شدۀ  همسرش روبه‌رو می‌شود و  از  ترس این‌که متهم به قتل شود می‌گریزد. او  در  پیِ یافتن  قاتل  گلوریا  و  همچنین فرار  از  تعقیب پلیس،  ماجراهای نفس‌گیری را پشت سر می‌گذارد. اما رفته‌رفته حقایقی حیرت‌آور و  غیرمنتظره  آشکار  می‌شود…

تعداد:
مقایسه



سرب داغ برای این خانم‌ها (نقاب 110)

درباره نویسنده فردریک دار:

فردریک دار (Frédéric Dard) نویسنده کتاب سرب داغ برای این خانم‌ها، (زاده ۲۹ ژوئن ۱۹۲۱ بورگوآن-ژلیو، ایزر درگذشته 6 ژوئن ۲۰۰۰ سوئیس) رمان‌نویس قرن بیستم میلادی اهل فرانسه بود.

او که در ۲۹ ژوئن سال ۱۹۲۱ در خانواده‌ای متوسط در شهری در نزدیکی شهر لیون به دنیا آمده بود، در پایان دهه ۱۹۷۰ دیگر نام خود را بر روی کتاب‌هایش نمی‌نوشت و آثارش را با همان نام «سن آنتونیو» منتشر می‌کرد. وی حتی یکی از کتاب‌های معروفش با نام «آیا باید پسربچه‌هایی را که دستشان روی باسنشان است، کشت؟» (۱۹۸۴) را که در آن ماجرای ربوده شدن دخترش را روایت می‌کند، با همین نام سن آنتونیو منتشر کرد. اوج فعالیت ادبی او در همان دهه ۱۹۸۰ بود. تا سال ۱۹۷۸ بیش از ۱۰۰ میلیون از آثار وی در سراسر جهان به فروش رفته بود و وقتی در ژوئن سال ۲۰۰۰ در سوئیس درگذشت، بیش از ۴۰۰ رمان منتشر کرده بود.

از تعدادی از آثار دار نیز اقتباس سینمایی شده است؛ از جمله «آسانسور» و «آغوش شب» که ژاک گیمو در ۱۹۶۱ بر اساس آن فیلمی ساخت. در ایران، اولین بار، ذبیح‌الله منصوری به سراغ آثار وی رفت و رمان «آخرین ضربه» را از این نویسنده ترجمه و منتشر کرد. «آسانسور»، «مرگی که حرفش را می‌زدی»، «کابوس سحرگاهی»، «چمن»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچه‌پُرروها»، «زهر تویی»، «قاتل غمگین»، «تصادف»، «تنگنا»، «دژخیم می‌گرید»، «اغما»، «نان حلال»، «مردِ خیابان»، «قتل عمد؟»، «دفتر حضور و غیاب»، «آغوش شب» و «آدم که نمی‌میرد» عناوین کتاب‌های پرطرفدار و پرفروش اوست.

درباره کتاب سرب داغ برای این خانم‌ها:

در ادبیات معاصر فرانسوی و جهان نام فردریک دار به‌عنوان نویسنده‌ای توانا و پرکار ثبت شده است. او در سال ۱۹۲۱ متولد و در سال ۲۰۰۰ درگذشته است. زندگی پرماجرایش موضوع آثار متعدد بوده و مصاحبه‌های فراوان و آموزنده‌اش در سامانه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار دوستداران قرار گرفته است. فردریک دار نه تنها با نام اصلی خود بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر سینمایی خلق کرده است. ده‌ها رمان پلیسی او با نام مستعار «سن آنتونیو» و با لحنی ویژه و منحصر به فرد نوشته شده‌اند.

چاپ ترجمه آثار این‌نویسنده به قلم آگاهی از زمستان سال ۹۲ توسط انتشارات جهان کتاب آغاز شد.

در «سرب داغ برای این‌خانم‌ها» ماجرای یک‌قتل مطرح است؛ گلوریا دختر یک‌دانشمند آلمانی که پیش از آغاز جنگ جهانی دوم همراه پدرش به آمریکا مهاجرت کرده، در هتلی در شیکاگو به قتل می‌رسد. گلوریا نقشه‌های محرمانه یک‌اختراع جدید را همراه داشته که پدرش پیش از مرگ خود به او سپرده بوده است. این‌نقشه‌ها درباره یک‌بمب مرگبار هستند.

گلوریا شوهری به‌نام راسل دارد که وقتی به هتل برمی‌گردد با جسد قطع‌عضوشده همسرش روبرو می‌شود. او نگران از این‌که متهم به قتل گلوریا شود، فرار می‌کند. حالا هم باید از دست قانون و قاتل‌ها فرار کند هم بی‌گناهی خود را به پلیس اثبات کند. ماجراهایی که راسل در این‌فرار پشت سر می‌گذارد، باعث می‌شود به حقایقی برسد…

رمان «سرب داغ برای این‌خانم‌ها» ۳ بخش اصلی دارد که عبارت‌اند از «بخش نخست»، «بخش دوم» و «نتیجه‌گیری‌های تیپ جنایی پلیس آگاهی». بخش اول دربرگیرنده ۵ فصل، بخش دوم شامل ۶ فصل و بخش پایانی هم فصل دوازدهم رمان را شامل می‌شود.

قسمتی از کتاب سرب داغ برای این خانم‌ها:

واقعا خنده‌دار است که به شخص خیرخواهی بگویم همه‌چیز روبه‌راه است، در حالی‌که می‌دانیم شمارش معکوس دقایق زندگی‌مان شروع شده است. آنچه انتظارم را می‌کشید مرگ بود با، به‌عنوان پیش‌غذا، شکنجه‌هایی برگزیده. می‌بایست دل به دریا زد!

با تمام قوا گوشی تلفن را کشیدم. سیم درجا قطع شد. برگشتم و با این‌سلاح اختراعی به‌صورت استرامر زدم. این‌کار را با چنان سرعتی انجام دادم که هیچ‌کسی فرصت واکنش پیدا نکرد.

خوشبختانه در کنارِ طاقچه تلفن یک در وجود داشت. نه آن دری که از آن وارد این اتاق شده بودم، بلکه درِ دیگری که به طرف یک پلکان کوچک چوبی راه داشت. دیوانه‌وار خودم را در این‌ راه‌پله انداختم ـ بین پرانتز اضافه کنم که در این شب پله‌های زیادی را بالا رفته بودم – در حالی‌که شانه‌هایم را جمع کرده بودم، زیرا هنوز منتظر دریافت گلوله‌هایی بودم.

چندثانیه از آن‌ها جلوتر بودم؛ همین فرصت کافی بود تا قبل از اینکه آنها سلاحشان را به سویم نشانه روند، خودم را به پاگرد برسانم. به‌رغم همه اینها احساس رهایی نمی‌کردم، زیرا نمی‌دانستم به طرف چه‌چیزی می‌دوم، در صورتی که آنها همه مسیرها را می‌شناختند.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1402

تعداد صفحات

138

زبان

موضوع

,

شابک

9786008967835

وزن

140

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Du plomb pour ces demoiselles
1951

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سرب داغ برای این خانم‌ها (نقاب 110)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...