روایت 84 (بانگ بیپژواک اصلاحطلبی)
درباره نویسنده مصطفی معین:
مصطفی معین نویسنده کتاب روایت 84 (بانگ بیپژواک اصلاحطلبی)، (زادهٔ ۱۱ فروردین ۱۳۳۰) پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، بنیانگذار و رهبر جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر ایران است. وی کاندیدای اصلاح طلبان پیشرو در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
دکتر معین نماینده دوره اول ، سوم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود و وزیر علوم و تحقیقات در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و دولت سید محمد خاتمی بود. وی سیاستمداری ایرانی است که در دو دوره طی سالهای ۱۳۶۸-۱۳۷۲ در دولت اول هاشمی رفسنجانی و سالهای ۱۳۷۶-۱۳۸۲ در دولت خاتمی جمعاً به مدت ۱۰ سال عهدهدار مقام وزارت علوم بودهاست. مصطفی معین نماینده دوره اول، سوم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود.
درباره کتاب روایت 84 (بانگ بیپژواک اصلاحطلبی):
کتاب روایت 84 یا بانگ بی پژواک اصلاح طلبی، اثری است که در آن به رویدادهای نهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایران و تجربیات خود به عنوان یکی از نامزدهای این دوره پرداخته است. با گذشت 16 سال از خردادماه سال 1384، نگارنده احساس کرده که دیگر زمان آن فرارسیده تا به یکی از رویدادهای تاریخی کمتر پرداخته شده در سالهای اخیر، اشاره کند و با “روایت 84″، مسائل، مشکلات، چالشها و خاطراتی که از آن دورهی انتخابات ریاست جمهوری برجا مانده را با مخاطب به اشتراک بگذارد.
“روایت 84” یا “بانگ بی پژواک اصلاح طلبی”، از روزهایی میگوید که انتخابات، در انتهای دوران اصلاحات در حال برگزاری بود و طی هشت سالی که رئیسجمهور آن، با اکثریت آرای موافق و اقبال بینظیر عمومی بر سر کار آمده بود و برنامهی اصلاحات را عملی کرده بود، حالا نوبت به محک زدن و ارزیابی عملکرد وی و دولت او رسیده بود. این سوال پیش روی همه بود که آیا بعد از گذشت این دوران ثبات، آیا جبههی اصلاح طلب همچنان به پیشتازی خود ادامه خواهد داد و آیا جریان اصلاحات در سطوح مختلف قوهی مجریه، به کار گرفته خواهد شد یا خیر.
زمان گذشت و ورق جور دیگری چرخید و با پشت سر گذاشتن دورهی اعتدال، تجربیاتی از آن دوران و تصمیماتی که گرفته شد، برای دولت و مردم باقی ماند که اکنون بعد از گذشت سالها، دکتر “مصطفی معین” فرصت را مناسب دیده و حرف زدن و پرداختن به آن را در این برهه جایز میشمرد. به این ترتیب کتاب “روایت 84” یا “بانگ بی پژواک اصلاح طلبی”، به بازبینی آنچه در نهمین دوره انتخابات رخ داد میپردازد تا چرخشها و عواقب و نتایج آن را در ادارهی کشور، تشریح کند.
قسمتی از کتاب روایت 84 (بانگ بیپژواک اصلاحطلبی):
ورود من به نهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری یک تصمیم آنی یا مقطعی نبود. آن سال من ۵۴ ساله بودم و اگر بگویم این تصمیم چهار دهه پشتوانهی فرهنگی، اجتماعی، علمی و سیاسی داشت اغراق نکردهام. من در یک خانوادهی سیاسی – مذهبی در نجف آباد متولد شدم به دلیل ارتباط نزدیک آیت الله منتظری با پدرم حال و هوای سیاسی در خانوادهی ما وجود داشت. پدر من فردی خیر و خوشنام بود که دغدغههای اجتماعی داشت. کودکیام در چنین بستری طی شد از همان جوانی فعالیت سیاسی – اجتماعی داشتم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم همواره، بدون آن که برنامههای از پیش تعیین شدهای وجود داشته باشد حسب وظیفه ی اخلاقی و اجتماعی، مسئولیتهای مختلفی برعهده گرفتم.
از همان ابتدا هم معیارهای سه گانه ای داشتم که در تمام این سالها برایم مهم بوده است. ضلع اولش نگاه دینی بود که بر پایهی تکلیفی که احساس میکردم تصمیم میگرفتم؛ ضلع دومش نگاه سیاسی بود از این منظر که ظلمی نباشد و زیر بار ظلم نرویم؛ و ضلع سوم هم نگاه علمی و به سمت جامعه بود که با وجود نابرابری و فقر، اوضاع اجتماعی قابل قبول نبود. این سه معیار در دبیرستان و دانشگاه و انقلاب و بعدها در دورهی مسئولیت با من بود.
یک روز جمعه در نیمه خرداد سال ۴۲ در مسیر بازگشت از باغ پدربزرگم در اطراف نجف آباد دیدیم حسینیه ی اعظم شلوغ است پرس وجو کردیم و شنیدیم که «آقا» را…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.