راز آتلانتیس مجموعه چهارگانه توماس لوردز جلد اول
درباره نویسنده چارلز بروکاو:
چارلز بروکاو نویسنده کتاب راز آتلانتیس، نام مستعار یک نویسنده، آکادمیک و مدرس دانشگاهی است که در غرب میانه زندگی میکند. او زندگی غنی و متنوعی داشته است و شیفته تاریخ، دستاوردهای انسانی و باستان شناسی است. او کتاب راز آتلانتیس را پس از دیدن مقالهای در یک مجله علمی آغاز کرد. این مقاله یک عکس ماهوارهای را نشان میدهد و به خرابههای قابل مشاهده در اسپانیا اشاره میکند که دقیقا با توصیف آتلانتیس که در نوشتههای افلاطون نقل شده مطابقت دارد. از آنجایی که ویرانهها در یک پارک ملی معروف قرار داشتند، او مطمئن بود که هرگز مورد کاوش قرار نخواهند گرفت. این باعث شد او به این فکر کند که چه گنجینههایی در زیر زمین دفن شده است. نتیجه راز آتلانتیس بود. این کتاب اولین تریلر ماجراجویی منتشر شدهی این نویسنده است.
درباره کتاب راز آتلانتیس:
پروفسور ماجراجوی دانشگاه هاروارد، بایک انجمن فوق سری در کلیسای کاتولیک رم برسرکشف رازهای شهر گمشدهی آتلانتیس باهم رقابت میکنند. ویرانههای آن تمدن پیشرفتهی باستانی و اسرارآمیز، به هرکس که موفق به کشف راز بزرگ آنها شود نوید شهرت، ثروت و قدرت میدهد. اما راز دیگری هم در این خرابهها وجود دارد که بر ملا شدن آن جهان را تکان خواهد داد. رازی دربارهی خاستگاه بشریت، در حالیکه توماس لوردز، مشهورترین زبان شناس دنیا، برای ضبط یک برنامهی مستند که زندگی و موفقیتهای علمی او را به نمایش در میآورد به اسکندریه دعوت شده است، ماهوارهها ویرانههایی باستانی را در امتداد سواحل اسپانیا مشاهده میکنند.
لوردز دقیقا میداند این اتفاق به چه معناست. قارهی گمشدهی آتلانتیس پیدا شده است. رقابت آغاز میشود و رقبای لوردز تمام تلاششان را میکنند که قبل از او به راز آتلانتیس دست یابند. هر کس موفق به کنترل قارهی گمشده شود میتواند کنترل دنیا را به دست گیرد.
دیپاک چوپرا: «اگر از کتاب راز داوینچی لذت بردید، راز آتلانتیس شما را به دنیای جدیدی از رمز و راز، شگفتی، ماجراجویی و هیجان میبرد. این کتاب شما را مجذوب خود میکند.»
کوین ج. اندرسون: «ترکیبی برنده از تمام مواردی که علاقهمندان به داستانهای ماجراجویی میخواهند: داستان عالی، باستان شناسان بیباک، توطئههای شرورانه، دلهره و احساس شگفتی واقعی.»
قسمتی از کتاب راز آتلانتیس:
توماس لوردز حس عجیبی داشت. انگار میدانست قرار است چه اتفاقی بیفتد. با بیمیلی از ليموزين استرچ راحت خود پیاده شد. او معمولا از هر فرصتی برای صحبت کردن در مورد کارش لذت میبرد، مخصوصا اینکه شانس درخواست بودجه برای برنامههای باستان شناسیای که باورشان داشت و برای آنها رایزنی کرده بود را هم داشته باشد.
اما نه امروز.
زیر گرمای سوزان آفتاب مصر، هنگام ظهر که خورشید در اوج آسمان قرار داشت، کوله پشتی چرمی زخم خوردهاش را کنار پایش به زمین انداخت و به تالار رومی بزرگی که سپاهیان ناپلئون بناپارت هنگام حفاری برای ساخت استحکامات جدید نظامی کشف کرده بودند خیره شد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.