رازی میان من و تو
درباره نویسنده آلیسون وین اسکاچ:
آلیسون وین اسکاچ (Allison Winn Scotch) نویسنده کتاب رازی میان من و تو، (متولد 12 ژوئن 1973) نویسنده آمریکایی پرفروش نیویورک تایمز است که بیشتر به خاطر رمانهایش به نام تئوری مخالفان (2013)، زمان زندگی من (2008) و اداره گمشده و پیدا شده (2008) شناخته میشود.
درباره کتاب رازی میان من و تو:
کتاب رازی میان من و تو، داستانی جنایی داره ولی اینطور نیست که اصلا عاشقانهای نداشته باشه.
مجله رییل سمپل: «این کتاب هم شاد است و هم غمگین. این کتاب به ما یاد می دهد چطور با ناامیدی بزرگسالی و مشکلات گذشته کنار بیاییم.»
روزنامۀ پارکرزبرگ: «داستانی دربارۀ رویای جوانی و واقعیت میانسالی که از خواندن و ورق زدن هر صفحه اش لذت می برید.»
رزوانمه پاپ شوگر: «بهترین رمانی که می شود آن را کنار ساحل خواند.»
قسمتی از کتاب رازی میان من و تو:
یک روز فهمیدم تیتام برای طلاش برنامه ریزی کرده. ما میخواستیم بچهدار شویم اما تیتام همیشه برنامههای جایگزین هم داشت. یک چیزی اذیتم می کرد که وقتی من با آماندا بودم تیتام داشت با تمام زندگی ام و بدون وجود من بازی می کرد. آماندا دلخواه من نبود و یک جور فرار از موقعیت تلخ نادیده گرفته شدن بود اما تیتام چرا باید فرار می کرد؟ با خودم حس می کردم یک احمقم، یک احمق واقعی.
آماندا با اینکه جوابش را نمیدهم هنوز روز تولدم را یادش مانده اما تیتام نسبت به من بی اعتناست و حتی حاضر نیست توی تقویم بزرگ آشپزخانه رنگی برایم در نظر بگیرد یا وقتی می گوید می خواهیم بچه دار بشویم انتظار این را ندارد که من از حرفش سرپیچی کنم چون حقش را ندارم، چون تیتام مشهور است و مردم دورش را گرفته اند.
بعد از شنیدن درخواست طلاق، آماندا را توی استارباکس دیدم. به سادگی گفتم: ما باید تمومش کنیم. برام سخته، اما مجبورم. و هیچ کدام از ما به درست بودنش اعتقاد نداشتیم. آن روز باران می بارید و موهای سرخ آتشین آماندا خیس شده بود و مدام پلک می زد که اشک هایش نریزند و متوجه شدم به هم زدن با آماندا راه نجات نبود. می دانستم دلتنگش می شوم و باید زمانی می گذشت تا بتوانم دلتنگی را تحمل کنم. این عشق نبود و ارزش ریسک کردن روی زندگی ام را نداشت. لعنتی!
من همه چیز را خیلی بد خراب کردم و داشتم سعی می کردم خودم را اصلاح کنم، خودمان را اصلاح کنم البته قبل از اینکه تیتام به رابطه ی من و آماندا پی ببرد. گفتم: متاسفم آماندا، دلم برات تنگ می شه. بعد به سمت خانه رانندگی کردم و برف پاک کن های ماشین تندتند در حال حرکت بودند و فهمیدم من با دوستان الکلی بدقولم هیچ فرقی ندارم یا فرقی بین من و لئو با تمام خراب کاری هایش نیست.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.