رازهای جدایی : سینمای اصغر فرهادی
کسی که به تماشای نخستین نوشته های اصغر فرهادی در قالب سریالهای تلویزیونی نشسته باشد، احتمالاً به دشواری می تواند فیلمساز موفق سالهای بعد را تشخیص دهد. اما این نوشتهها، نکتهای دیگر را اثبات میکند که از یافتن درونمایههای محبوب فیلمساز در کارهای اولیه اش مهمتر است، اینکه او همواره فراگیر بودن به معنای رودررو شدن با موج وسیع مخاطبان را به نخبه گرایی ترجیح داده است.
قسمتی از کتاب رازهای جدایی؛سینمای اصغر فرهادی:
چهارشنبه سوری: میان پیوند و جدایی
مخاطره فرهادی با روایت داستانی در سومین فیلمش به دو بخش تقسیم میشود: حرکت از تقابل فردی منحصر به یک طبقه در دو فیلم پیشین، به سمت تقابل طبقاتی از یک سو و ایجاد پیچ و خم داستانپردازی در دل مثلثی مربوط به طبقه تازه از سوی دیگر.
به بیان دیگر، چهارشنبه سوری فیلمی است با پیچیدگی رخدادهای داستانی و حداکثر تقابل شخصیت نسبت به دو کار قبلی فیلم ساز. این مزیت بالقوه، به نوعی دستاورد توجه به کم توجهی بینندگان سینما نسبت به آثار پیشین این فیلمساز نیز هست. رقص در غبار صرفاً فیلم محبوب دست اندرکاران سینما بود و شهر زیبا از این امتیاز نیز بهره ای نبرد، از چهارشنبه سوری، حرکت فیلمساز به شکلی هدف دار، راه خود را به درون بقایای بینندگان فیلم ایرانی باز کرد دوستداران فیلم جدید در ایران یعنی بخشی از طبقه متوسطی که مشارکت فرهنگی اجتماعی شان هنوز به شکل عادتی «به فرموده» یا «ترک دائم» در نیامده است ، نخستین بار با چهارشنبه سوری به تماشای تصویری واقع گرایانه از خودشان در فیلمی از اصغر فرهادی نشستند. در این وضعیت تازه، بیننده ی طبقه متوسط سینمارو، که مهمترین ویژگی اش ناباوری نسبت به راهکارهای تولید فیلم جدی و واقع گرا در سینمای ایران است، تصویر عمومی و فراگیر خود را در چهارشنبه سوری پیدا می کند . در عین حال، این تصویر تا حدی با تصور فیلمساز از این طبقه که برای نخستین بار به فیلم های او راه یافته و تا حدی با تصویر فرهنگ مسلط از این طبقه منطبق است.
این بار، تقابل حتی میان دو جغرافیا نیز هست؛ دختر جوان نظافتچی از اطراف تهران با همسرش سوار بر موتور گازی راهی فضای پرتنش و سرشار از دروغ و ابهام میشوند و در نهایت با تجربه ی زیست موقت و یک روزه ی دختر در این محیط، به همان جا باز می گردند. در این تقابل، راهحل فیلمساز به مراتب پیچیدهتر شده، اما مخاطره اجتماعی برای بیننده فیلم به مراتب ساده تر به چشم می آید. این بار، نظافتچی ساده دل، به مرور می فهمد که اصولا برای نظافت منزل به خانه صاحبکارش نیامده و با توجه به شیوه زندگی خانواده مرتضی این خانه تمیز شدنی نیست.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.