دیوان اولو عارف چلبی
درباره نویسنده اولو عارف چلبی:
اولو عارف چلبی نویسنده کتاب دیوان اولو عارف چلبی، (۸ ذی القعده ۶۷۰ – ۲۴ ذی حجه سال ۷۱۹ هجری قمری) نوهٔ مولوی بود. او فرزند سلطان ولد از فاطمه خاتون، دختر صلاحالدین زرکوب، بود.اولوعارف چلبی مردی بزرگ در دوران خود بوده و به طور مشخص به چَلَبیاوْغلو نسبت داده میشود. او پسر سلطان ولد، که دومین فرزند مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی) بود. اولوعارف چلبی به عنوان عارف، شاعر و قطب مهمی در دوران خود شناخته میشود و در دربار ایلخانیان جایگاه ویژهای داشت.
درباره کتاب دیوان اولو عارف چلبی:
اولوعارف چلبی مردی بزرگ در دوران خود بوده و به طور مشخص به چلبیاوْغلو نسبت داده میشود. او پسر سلطان ولد، که دومین فرزند مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی) بود. اولوعارف چلبی به عنوان عارف، شاعر و قطب مهمی در دوران خود شناخته میشود و در دربار ایلخانیان جایگاه ویژهای داشت.
پدر سلطان چلبی با هدف اشاعهی طریقت، مرکزی تاسیس کرد که عاشقان مولانا را در آن جمعآوری کرد و خلیفهگانی را به مناطق مختلف ارسال میکرد تا پیام مولانا را منتقل کنند. اولو عارف چلبی نیز در همین راه قدم گذاشت و پس از وفات پدر به مقام ارشاد مولویان نشست. او بخش زیادی از زندگیاش را به سفر و سیاحت اختصاص داد و در هر جایی که رفت، خاطراتی از مولانا را به همراه داشت.
سفرهای متعدد اولو عارف چلبی در اشاعهی طریقت مولویه نقش مهمی داشت. او به شهرهای مختلفی سفر کرد و در سلطانیه، پایتخت ایلخانیان، حدود یک سال یا بیشتر اقامت داشت. در این دوران، شیوهی سماع مولویه را به آنان معرفی کرد و در همانجا درگذشت.
مقبره سلطان چلبی در وسط و دیگر مریدان و شاگردان بر اساس درجه و رتبه در اطراف او دفن شدهاند.
قسمتی از کتاب دیوان اولو عارف چلبی:
بهر دو روزه لذتی جاه و جلال و نعمتی
عمر عزیز را مده همچو هبا تو بر
چند روزک جهد کن باقی بخند
از فنا بگریز رو سوی بقا
منه دل بر جهان كان بر زوال است
بقا اندر فنا جستن محال است
به ظاهر می نماید خوب و زیبا
به باطن ناخوش و گندیده حال است
مقام محنت و نقصان و عیب است
به نزد ناقصان عین کمال است
مال مار است ترا هیچ وفایی نکند
رو تو اندوخته آموخته را سوخته گیر
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.