دنیای بدون اسلام
درباره نویسنده گراهام ای. فولر:
گراهام ای فولر (Graham E. Fuller) نویسنده کتاب دنیای بدون اسلام، نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی، متخصص افراط گرایی اسلامگرا است. وی پس از ۲۷سال فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده به عنوان دانشمند ارشد سیاسی متخصص در خاورمیانه به شرکت رند پیوست. از سال ۲۰۰۶، وی به عنوان استاد معین تاریخ به دانشگاه سایمون فریزر در ونکوور، بریتیش کلمبیا پیوست. او نویسنده تعدادی کتاب است، از جمله «دنیای بدون اسلام»
فولر در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد و در آنجا ابتدا لیسانس و سپس مدرک کارشناسیارشدش را در رشتهی مطالعات روسیه و خاورمیانه گرفت. او به چندین زبان خاورمیانه مانند عربی و همچنین روسی و چینی میتواند بهخوبی صحبت کند.
درباره کتاب دنیای بدون اسلام:
یقیناً سادهلوحانه به نظر میرسد که تصور کنیم اسلام هیچ نقشی در ایجاد و تشدید چنین تقابل شرقی ـ غربیای نداشته است. اسلام فرهنگ قدرتمند و عمیقی را به تصویر می کشد که تأثیر بسیاری بر کل خاورمیانه و فراتر از آن گذاشته است. ولی در بررسی روابط شرق ـ غرب، چنین استدلال میکنم؛ اسلام در درجهی اول بیرق یا پرچمی برای سایرین بوده که در لوای آن بسیاری مناقشات و درگیریها را شکل دادهاند.
امیدوارم بررسی حاضر، دستکم سبب شود خوانندگان درمورد ماهیت نزاعها و تقابلهای شرق – غرب تجدیدنظر کنند و بهویژه انگیزهی بیشتری در یافتن دلیلِ نگرش آمریکاییها به سیاستهای خارجی خود پیدا کنند. این قبیل خودآزماییها برای ابرقدرتها، فرایند دشواری به نظر میرسد زیرا دچار نوعی انزوا و کوتهبینی شدهاند. برخورداری از قدرت فراوان، زمینهساز توقع امنیت و اعتبار است. در این صورت، چنین امکانی وجود دارد که چنین ابرقدرتهایی کشورهای کوچکتر را تهدیدآمیز یا خطرناک ندانند و فرض کنند خودشان هرگز مرتکب خطایی نمیشوند.
سیاست بینالملل بیشباهت به جنگل نیست. حیوانات کوچکتر و ضعیفتر برای حفظ بقای خود به هوش بیشتر، شاخکهای حساس و زیرک بودن نیاز دارند و باید گامهای بزرگی بردارند تا بتوانند ایمن بمانند. حیوانات نیرومند – مانند فیلها – کمتر به شرایط محیط توجه میکنند و اغلب میتوانند هرطور که میخواهند زندگی کنند و دیگران را بهراحتی از سر راه خود بردارند.
قسمتی از کتاب دنیای بدون اسلام:
روزگاری اسلام وجود نداشت. اوایل قرن هفتم میلادی، از سوی خدا، وحی به حضرت محمد(ص)، نازل شد و آنها را به جهانیان ابلاغ کرد و به دنبال آن، دین اسلام نیز رواج یافت. در این صورت، تلقى اسلام به عنوان نقطه عطفی در خاورمیانه اشتباه خواهد بود. هر چند ممکن است از نظر سیاسی واقعا چنین بوده باشند، ولی از نظر مذهبی یا فرهنگی چنین تصوری ساده انگارانه به نظر میرسد زیرا پیش از ظهور اسلام، رشته و جریانهای دیگری در طول پیوستار اندیشهی توحیدی خاورمیانه ادامه داشت و همواره پیش از آن چنین اندیشههایی رو به تکامل بود.
امروز اصطلاح «ادیان ابراهیمی» را بیشتر میشنویم. دلیل چنین تکراری را میتوان تأکید بر آگاهی از این میراث توحیدی سه گانه دانست و مفهوم آن شامل ابراهیم نبی و سه دین یهود، مسیحیت و اسلام میشود. این ادیان همه با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. هر چند ممکن است در طول زمان میان آنها اختلاف های سیاسی متعددی به وجود آمده باشد. در واقع نکتهی اصلی این است که اغلب، مناقشات سیاسی و مبارزات قدرت جایگزین تأکید بر میراث مشترک ادیان شدهاند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.