دموکراسی پوتین
درباره نویسنده ولاديمير تيسمانانو:
ولاديمير تيسمانانو (Vladimir Tismăneanu) نویسنده کتاب دموکراسی پوتین، استاد دپارتمان علوم سياسي و سياست در كالج پارك دانشگاه مريلند و عضو هيئتمديرهی مركز بينالملل محققان وودرو ويلسون است. او علاوه بر نویسندگی براي بخش روماني ـ مولداوي راديو اروپاي آزاد، كتابهاي بسياري نگاشته است، ازجمله شياطين تاريخ: كمونيسم، فاشيسم و درسهايي از قرن بيستم.
كيت سي. لانگدن (Kate C. Langdon) نویسنده کتاب دموکراسی پوتین، محقق اراسموس ماندس، در ايالاتمتحد، روسيه، جمهوري چك، هلند و لهستان به کار پژوهش پرداخته است. او داراي فوقليسانس سياست و جامعة اروپايي است؛ برنامة واتسلاو هاول که از سوي دانشگاه چارلز در پراگ ارائه میشود. لانگدن طي تابستانهاي 2015 و 2016 براي وزارت امور خارجة امريكا در كييف و بوداپست كارآموزي كرد.
درباره کتاب دموکراسی پوتین:
این کتاب مواردی از پوتینیسم را که کمتر دربارۀ آن سخن گفته شده، برای خواننده شرح میدهد. ریشهها و تأثیرات پوتینیسم از مواردی است که در کتاب از طریق گفتگوها، نوشتههای نویسندگان و نسخههای ملی شده بررسی میشود. همچنین کتاب در بخشی با توجه به فرهنگ روسها و تاریخ آنها دربارۀ رهبری شخص پوتین سخن میگوید. سپس کتاب به بررسی پوتینیسم، ایدئولوژی، ریاست جمهوری و برنامهریزی ولادیمیر پوتین میپردازد و تلاشهای تبلیغاتی کاخ کرملین و ایدئولوژی پوتینیسم را در زندگی و فرهنگ مردم روسیه بیان میکند. نویسندگان در کتاب به موضوع درک شهروندان، همکاری جمعی درباره امنیت و رفاه توجه میکنند. از موارد دیگری که در کتاب به آن پرداخته میشود میتوان به ردیابی ریشههای پوتینیسم در تاریخ فلسفی روسیه، میهن دوستی افراطی، روایتهای یک طرفه و تحمیلی دستگاههای ایدئولوژیک دولتی، سیاست خارجی پوتین در اوکراین و سوریه اشاره کرد.
فهرست مندرج در کتاب عبارت است از: میدانداری مجدد پوتینیسم، مردهریگ افسانۀ استبدادی، «قهرمان» وارد میشود، ریشههای فکری پوتینیسیم، پوتینیسم به مثابه فرهنگی در حال تکوین، ناسیونالیسم روسی در آموزش، رسانه و مذهب، سیاست خارجی روسیه: آزادی برای چه کسی، برای انجام چه کاری؟ و دوران تاریک جدید.
قسمتی از کتاب دموکراسی پوتین:
همانگونه که محقق روس ناتالیا سوباریهویچ برانگاشته، در حال حاضر، «با یک روسیه سروکار نداریم» و روسیه هرگز واقعا واحد نبوده است: از اسکانهای مجدد اجباری دوران تزاری و سوسیالیسم اجباری دوران شوروی، نیروهای گریز از مرکز ریشهداری به جا مانده است. از اینرو، دولت پوتین برای کشف عاملی اتحادساز که بشود با آن پایهای از حمایت را بنا نهاد، تلاش زیادی کرده است. به طور معمول، این عوامل ناخوشایند موجب فقدان اعتبار و احترام برای دولت، فقط ایدئولوژی توضیح میدهد که چگونه چنین کاری در روسیه اینقدر با موفقیت انجام شده است.
علاوه بر این، روسیه همزمان با سری کاملی از چالشهای مشروعیت روبروست، چالشهایی که اکنون همۀ دولت ـ ملتها با آن روبرو هستند: قرن بیستویک شاهد فرمهای جدیدی از مواجهه است، از تروریسم تا هک سایبری [سرقت دادهها] که ساختار دولت ـ ملت اساسا نمیتواند خود را با آن وفق دهد. از زمان پیمان وستفالی در 1648، دولت ـ ملت، شکل غایی جامعۀ سیاسی مستقل فرض میشده است. اما فرآیند پیوسته نزولیِ جهانیسازی نشان میدهد که دولت ـ ملتها آنگونه که تصور میشد مستقل نیستند. انقلاب در تکنولوژی، حملونقل و اطلاعات به این معناست که سرمایه، انسانها، کالاها و خدمات (حداقل در مقایسه با قرن هفدهم) برای سفر از مرزهایی که دلشان میخواهد آزادند، در نتیجه وابستگیای که افراد در حدود سال 1648 ـ 1948، از آن باب برای دسترسی به حفظ و ادامۀ زندگی و فراغت شخصی به دولتهایشان داشتند، کاهش یافته است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.