داروین به شهر میآید
درباره نویسنده منو شیلتهویزن:
منو شیلتهویزن (Menno Schilthuizen) نویسنده کتاب داروین به شهر میآید، دانشمند و محقق ارشد در مرکز تنوع زیستی ناتورالیس در هلند، و استاد رشته زیست شناسی تکاملی در دانشگاه لیدن است. او نویسنده بیش از ۱۰۰ مقاله در نشریات علمی میباشد، و بیش از ۲۵۰ داستان، ستون و مقاله برای مجلاتی مانند نیوساینتیست، تایم و ساینس به نگارش در آورده است. او مکررا به عنوان مهمان در رادیو و تلویزیون حضور پیدا کرده است. سه کتاب پیشین او عبارتند از: قورباغهها، مگسها و قاصدکها (۲۰۰۱)، چرخ ریسندگی حیات (۲۰۰۸)، قسمتهای زیرین طبیعت (۲۰۱۴). شيلتهویزن به همراه ایوا نیونیک، تاکسون اکسپدیشنز را به راه انداختهاند که در آن اردوهایی علمی برای افراد عادی تدارک میبینند.
درباره کتاب داروین به شهر میآید:
دکتر دیکسون: «در حالی که بیشتر ما به شدت از تأثیرات منفی که پای سنگین پیشرفت بر جهان طبیعی داشته است، به ویژه در بخشی که ما آن را محیط ساخته شده مینامیم، آگاه هستیم، طبیعت از رفتن خودداری میکند. در واقع، فعالیتهای انسانی فرصتهای فراوانی را برای حیات وحش ایجاد کرده است تا در حضور ما زنده بمانند و رشد کنند. داروین به شهر میآید شامل مجموعهای از نمونههای خارقالعاده است که به طرز شگفتانگیزی نوشته شده و بسیار قابل دسترس است، که وسعت و عمق مفهوم «انطباق انطباق» را که حیات وحش بارها و بارها نشان داده است، در حالی که ما به تغییر شکل دادن جهان طبیعی به دنیای خود ادامه میدهیم را نشان میدهد. الزامات. این کتاب خواندنی عالی و چشمگشای واقعی برای کسانی است که هنوز در تعجب هستند که چگونه گوزنهای دم سفید، راکونها، اپوسوم و تعداد زیادی از گونههای «وحشی» پرندگان، پستانداران و خزندگان میتوانند برای خود در میان ترافیک حفر کنند. مرباها و ساختمانهای بلند کلان شهر مدرن و حومه آن.»
قسمتی از کتاب داروین به شهر میآید:
«شکل بیعیب و نقصی دارد. معجزهای از مهندسی در ابعاد کوچک که برای بازدیدی کوتاهمدت از دنیا مهیا شده است. بالهای ظریف و هنوز فرسودهنشدهای که به دقت بر روی شکمی جمع شدهاند که با هر نفسکشیدنی بهآرامی بالا و پایین میشود. شش پای چالاک که مثل روز اولشان، با ظرافت بر روی دیوار غبارآلود قرار گرفتهاند – هر کدامشان از نه قطعه ساخته شدهاند، و این یعنی هنوز طی برخوردهای سهمگین با پرههای دستگاههای تهویه یا پاهای جلویی عنکبوتهای جهنده، قطع نشده و از تعدادشان کم نشده است.
سینهاش که از آن موهایی طلایی رنگ بیرون زده، منبع تولید نیرویی است که انرژی لازم برای ماهیچههای پروازی را در خود حبس کرده است. این سینه آنقدر فشرده شده که از پشت صورت آرام او دیده نمیشود. صورتی که در آن، مغزی مینیاتوری، هماهنگ با کانالهای ورودی و خروجی شاخکها، زائدههای حسی، چشمان بزرگ و هشت صفحه چفت و بستشدهی خرطوم جای گرفته است.
من در یکی از راهروهای گرم و شلوغ ایستگاه متروی خیابان لیورپول در لندن ایستادهام، و با بینی چسبیده به دیوار سرامیکی، این نمونهی ظریف از پشهی خانگی (molestus culex) را که به تازگی از مرحلهی شفیرگی بیرون آمده، با تحسین نگاه میکنم. اما آرام آرام از خواب و خیال حشرهشناسانهام بیرون میآیم. نه فقط به خاطر رهگذران عجولی که برای برخورد نکردن به من، در آخرین لحظه به یک سمت دیگر راهشان را کج میکنند، و بیشتر از سر طلبکاری تا عذرخواهی، زیر لب ببخشیدی میگویند، بلکه از این بابت که با ناراحتی یادم میافتد که دوربینهای مداربستهای از سقف راهرو و واگنها آویزان است و بلندگوها مدام از مسافران میخواهند که در صورت مشاهدهی هر گونه رفتار مشکوکی، آن را به پرسنل گزارش دهند.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.