خورشید برهنه مجموعه رباتها جلد دوم
درباره نویسنده آیزاک آسیموف:
آیزاک آسیموف (Isaac Asimov) نویسنده کتاب خورشید برهنه، (زادهٔ ۲ ژانویه ۱۹۲۰ – درگذشتهٔ ۶ آوریل ۱۹۹۲ میلادی) نویسندهٔ آمریکایی روسیتبارِ گونههای علمی، علمی–تخیلی، خیالپردازی و استاد بیوشیمی در دانشگاه بوستون بود. شهرت اصلی او بیشتر به دلیل نگارش مجموعه کتابهای بنیاد است. قوانین سهگانهٔ رباتیک وی از شهرت جهانی برخوردار است و دانشنامه بریتانیکا وی را واضعِ واژهٔ رباتیک در زبان انگلیسی میشناسد. وی، بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب در تمام دستههای اصلی ردهبندی دیوئی (به جز فلسفه) دارد و سیارک آسیموف ۵۰۲۰ به افتخار وی، نامگذاری شدهاست.
آسیموف نوشتن را از یازده سالگی شروع کرده و در هجده سالگی اولین کتاب او به چاپ رسیده است. بیشتر آثار او در گونه علمی-تخیلی سخت میگنجند، یعنی او در آثار تخیلی خود هم به علم توجه ویژهای داشت و سعی میکرد اصول علمی بر داستانهایش حاکم باشند. واژههای «رباتیک»، «پوزیترونیک» و «روانتاریخ» از دل آثار آسیموف به دنیای علم وارد شدند. حتی یک سیارک به افتخار این نویسنده نامگذاری شده است، البته آسیموف کتابهای علمی، آموزشی، کودک و نوجوان و پژوهشی هم دارد، اما شهرت خود را از طریق آثار علمی و تخیلیاش به دست آورده است.
درباره کتاب خورشید برهنه:
داستان در سیاره سولاریا اتفاق میافتد، دنیایی که در آن انسانها در جامعهای زندگی میکنند که تنها و جدا بودن از دیگران یک روتین است. اهالی سولاریا فوبیا از تماس فیزیکی با انسانهای دیگر دارند. در نتیجه، آنها در املاکشان تنها زندگی میکنند و تنها از طریق هولوگرافیک یا «مشاهده» با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
داستان رمان درباره تحقیق یک قتل سولاریا است. الیجا بیلی، کارآگاهی از زمین، به سولاریا فرستاده میشود تا در مورد قتل ریکاین دلمار، دانشمند برجسته سولاریا تحقیق کند. بیلی توسط یک ربات انسان نما به نام آر دانیل الیواو همراهی میشود که به گونهای ساخته شده است که شبیه یک انسان به نظر برسد و عمل کند.
بیلی و اولیواو با تحقیقات دشواری روبرو هستند، زیرا سولاریاییها جامعهای را ایجاد کردهاند که برای انجام تمام کارهای یدی و تعاملات فیزیکی کاملاً به روباتها وابسته است. تحقیقات آنها را به مکانهای مختلف رو یاین کره و در طول مسیر با آداب و رسوم منحصر به فرد و عجیبی روبرو میشوند.
بیلی و اولیواو در حالی که عمیقتر به این پرونده میپردازند باید با تفاوتهای فاحش بین جامعه سولاریایی و جامعه زمین روبرو شوند. در پایان، آنها یک توطئه پیچیده را کشف میکنند …
یکی از موضوعات محوری «خورشید برهنه» انزواگرایی و تأثیرات آن بر جامعه است.
موضوع مهم دیگر رمان رابطه انسان و ربات است. در جامعه سولاریایی، رباتها تمام کارهای یدی و تعاملات فیزیکی را به عهده گرفتهاند و جمعیت انسانی را برای پیگیری فعالیتهای فکری و خلاقیت آزاد گذاشتهاند. با این حال، این وابستگی به روباتها منجر به از دست دادن مهارتهای فیزیکی و کاهش ارزش جسمانی انسان شده است.
آسیموف همچنین در «خورشید برهنه» به بررسی مفهوم هویت میپردازد. سولاریاییها هویت منحصر به فردی پیدا کردهاند که کاملاً متفاوت از هویت انسانهای روی زمین است. آنها زبان و آداب و رسوم خود را ایجاد کردهاند و حتی خود را اصلاح ژنتیکی کردهاند تا از سبک زندگی انزواطلبانه خود پیروی کنند.
قسمتی از کتاب خورشید برهنه:
الايجا بیلی لجوجانه با اضطراب میجنگید.
دو هفته میشد که اضطرابش در حال اوج گرفتن بود؛ حتی از آن هم بیشتر. از همان زمانی شروع شد که او را به واشنگتن فراخواندند و در آنجا با آرامش گفتند که برای او کاری تعیین کردهاند.
فراخوان به واشنگتن به خودی خود به اندازۀ کافی ناراحت کننده بود. جزئیاتی در کار نبود. فقط او را فراخوانده بودند و همین کار را بدتر میکرد. فراخوان همراه با بلیت سفر دو طرفه با هواپیما بود و این باز هم بدترش میکرد.
بخشی از اضطرابش به دلیل حس فوریتی بود که هرگاه دستور سفر با هواپیما ابلاغ میشد، به او دست میداد. بخشی دیگر هم صرفاً به دلیل فکر کردن به خود هواپیما بود. با همه اینها صرفاً در آغاز احساس بیقراری بود و میشد آن را سرکوب کرد. هر چه باشد بیلی پیشتر چهار بار با هواپیما سفر کرده بود یک بار حتی کل قاره را هم پیموده بود پس اگرچه سفر با هواپیما ناخوشایند بود باز هم کاملاً گامی به دل ناشناختهها محسوب نمیشد.
از طرف دیگر سفر از نیویورک تا واشنگتن فقط یک ساعت طول میکشید پرواز از باند شماره ۲ فرودگاه نیویورک انجام میشد که مثل تمام باندهای پرواز به شکل مناسبی محصور شده بود و دریچه رو به هوای آزاد تنها پس از آنکه هواپیما به سرعت پرواز…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.