خواهر من، قاتل زنجیرهای
اوینکان بریثویت، نویسندهٔ جوان بریتانیایی، در اولین کتابش فضایی متفاوت را تجربه میکند. خواهر من، قاتل زنجیرهی رمانی رازآلود و معمایی است که در فضایی تاریک با چاشنی طنز و هیجان به وقوع میپیوندد و از سایر رمانهای همژانرش متمایز است. همین تمایز است که حسابی به مذاق خوانندگان و منتقدان خوش آمده است. بریثویت برای این رمان نهتنها جایزهٔ بهترین کتاب معمایی لسآنجلس تایمز را از آن خود کرده، بلکه از یک طرف نامزد جایزهٔ بوکر و بهترین رمان ادبیات داستانی زنان شده و از طرف دیگر نامزد جایزهٔ بهترین رمان دلهرهآور/ معمایی و همچنین بهترین کتاب اول از دیدگاه خوانندگان گودریدز.
نیویورک تایمز: پرمغز، تندوتیز و همراه با طنز تلخی که درنهایت کام شما را شیرین میکند… خواندن این کتاب را از یاد نخواهید برد.
شرط میبندم هیچ کدامتان نمیدانید که وایتکس میتواند بوی خون را بگیرد. بیشتر افراد از وایتکس، بیمحابا، برای هر چیزی استفاده میکنند. فکر میکنند این محصول به درد پاک کردن همه چیز میخورد و هیچ موقع وقت نمیگذارند تا نوشتۀ روی آن و محتویاتش را بخوانند. هیچ وقت به جایی که تمیز کردند برنمیگردند تا بادقت، میزان تمیز شدنش را بررسی کنند. وایتکس باکتریها را میکشد، اما نمیتواند ذرات ریز و چسبنده را بهخوبی پاک کند. برای همین، تنها وقتی از وایتکس استفاده میکنم که قبلش، حسابی دستشویی را از آثار زندگی و مرگ سابیده باشم.
ترجمههای دیگر این کتاب:
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.