خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر
درباره مترجم مژده دقیقی:
مژده دقیقی انتخاب کننده و مترجم داستانهای کتاب خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر، (زادهٔ سال ۱۳۳۵) یک مترجم ایرانی است که در ترجمهٔ آثار ادبی نویسندگان آمریکای شمالی به زبان فارسی فعال بوده است. او فارغ التحصیل رشتهٔ علوم سیاسی از دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) است و پس از تحصیل، مدتی در مطبوعات کار می کرد.
برخی از آثار :۱۳۷۵ – هنر ویرایش (گفت و گو با رابرت گاتلیب)۱۳۷۹ – اینجا همه آدم ها این جوری اند: شش داستان برگزیده دههٔ نود.۱۳۸۰ – اتود در قرمز لاکی (از سری ماجراهای شرلوک هولمز)، آرتور کانن دویل۱۳۸۰ – رویای نوشتن: هشت نویسنده معاصر از نوشتن می گویند.۱۳۸۰ – ترجمان دردها، جومپا لاهیری۱۳۸۱ – وقتی یتیم بودیم، کازوئو ایشی گورو۱۳۸۱ – مشقت های عشق، کلر دیویس و دیگران۱۳۸۲ – یک مهمانی یک رقص و داستان های دیگر، ایزاک بشویس سینگر۱۳۸۳ – درندهٔ باسکرویل (از سری ماجراهای شرلوک هولمز)، آرتور کانن دویل۱۳۸۴ – عدالت در پرانتز، ایزاک بابل۱۳۸۵ – معامله ی پر سود، پریمو لوی و دیگران.
مژده دقیقی از مترجمان ایرانی است که در ترجمهی آثار ادبی نویسندگان آمریکای شمالی پررنگ ظاهر شده است. او پیش از این مجموعه، سه مجموعه داستان این جا همه ی آدم ها این جوری اند، مشقت های عشق و نقشه هایت را بسوزان را به همین سبک و سیاق انتخاب و ترجمه کرده بود.
در پاراگرافی از کتاب خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر آمده است: پرسیدم: «مامان، شکنجه چینی چیه؟» مادرم سرش را تکان داد. سنجاق سری میان لبهایش بود. کف دستش را خیس کرد و روی موهای بالای گوشم کشید، آن وقت سنجاق را چنان محکم توی موهایم فرو کرد که پوست سرم را خراشید. پرسید: «این کلمه را کی گفت؟» لحنش هیچ نشان نمیداد که از شیطنت من خبر داشته باشد. شانه بالا انداختم و گفتم: «یکی از پسرهای کلاسمون گفت چینیها شکنجه چینی میکنن.» مادرم با خونسردی گفت: «چینیها خیلی کارها کرد. چینیها تجارت کرد، طبابت کرد، نقاشی کرد. مثل امریکاییها تنبل نبود. ما شکنجه کرد. بهترین شکنجه.»
درباره کتاب خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر:
خانواده مصنوعی و داستان های دیگر مجموعه ده داستان از نویسندگان معاصر است. نویسندگانی متعلق به نسل ها و سرزمین های متفاوت. نام آشنانیانی چون مارگرت اتوود و آلیس مونرو از کانادا، آن تایلر و استیون کینگ و آیزاک باشویس سینگر از امریکا، اورحان پاموک ترک، و هاروکی موراکامی ژاپنی در کنار نویسندگانی مانند ایمی تن، جان لورو و آنیتا راو بادامی که در ایران کمتر شناخته شده اند. داستان ها از مجموعه های داستانی برگزیده یا نشریات ادبی معتبر انتخاب شده اند. شاید بتوان ویژگی این مجموعه را گونه گونی صداهای آن دانست. در این داستان های سبک یا شیوه روایت مشترکی وجود ندارد، مضامین نیز متنوع است. آنچه آنها را در کنار هم خواندنی می کند چیزی نیست جز لذت خواندن داستان ناب.
قسمتی از کتاب خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر:
شش سالم بود که مادرم فوت وفن قدرت پنهان را یادم داد. تدبیری بود برای پیروزشدن در بحث ها، جلب احترام دیگران، و در نهایت برنده شدن در بازی شطرنج، گواینکه آن موقع هیچ کدام ما از این موضوع خبر نداشتیم. با صدای بلند گریه می کردم و دست مادرم را گرفته بودم و او را به سوی مغازه ای می کشیدم که آلوی شور می فروخت. مادرم دعوایم کرد: « زبانت گاز بگیر. » به خانه که رسیدیم، گفت: « آدم عاقل آن کسی بود که مخالف باد نرفت. در چینی ما می گفت، از جنوب بیا، با باد برو بوم! شمال دنبالت آمد. تندترین باد دیده نشد. » هفته بعد که وارد مغازه آب نبات های ممنوع شدیم، زبانم را گاز گرفتم. خرید مادرم که تمام شد، آرام کیسه کوچکی آلو از قفسه برداشت و با بقیه جنس ها روی پیشخوان گذاشت.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.