حقایق نهان دروغهای عیان
درباره نویسنده تیمور کوران:
تیمور کوران (Timur Kuran) نویسنده کتاب حقایق نهان دروغهای عیان، اقتصاددان آمریکایی ترک، استاد اقتصاد و علوم سیاسی و استاد خانواده گورتر در مطالعات اسلامی در دانشگاه دوک است. کار وی شامل اقتصاد، علوم سیاسی، تاریخ و مطالعات حقوقی است. کوران در سال 1954 در شهر نیویورک متولد شد، جایی که والدین وی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ییل بودند.
آنها به ترکیه بازگشتند و او دوران کودکی خود را در آنکارا (جایی که پدرش در دانشگاه فنی خاورمیانه تدریس میکرد) گذراند. خانواده در حالی که کوران نوجوانی بود به استانبول نقل مکان کردند و برای یک دهه، او درست در محوطه دانشگاه دانشگاه بغازاچی زندگی کرد، جایی که پدرش رئیس جمهور و استاد تاریخ معماری اسلامی بود. کوران تحصیلات متوسطه خود را در ترکیه به دست آورد و در 1973 از کالج رابرت در استانبول فارغ التحصیل شد. وی سپس در دانشگاه پرینستون در رشته اقتصاد تحصیل کرد و در سال 1977 فارغ التحصیل شد.
درباره کتاب حقایق نهان دروغهای عیان:
آنچه تیمور کوران در این اثر ارائه میکند، بیان مفصل و منسجم تلاشهای فکری است که نویسنده قبلاً بهصورت پراکنده در قالب چندین مقالهی مهم آمده است؛ مقالاتی که علل ماهوی پیشبینیناپذیری انقلابات و خصوصاً شگفتی حاصل از انقلابات ناگهانی در اروپای شرقی در اواخر دهه ۱۹۸۰، در آنها بررسی شده بود. پرسشهای اصلی که کوران میکوشد به پاسخ دهد عبارتاند از: نخست انگیزهها و مشوقهای اصلی اینکه مردم ترجیحشان را در بسیاری موارد نادرست یا حتی وارونه، بازنمایی میکنند چه هستند و از آن مهمتر اثر چنین عملی در شکلگیری و تغییر ناگهانی ساختارهای کلان اجتماعی و سیاسی چیست؟
ظاهراً پاسخ به پرسش اول علىالخصوص برای شهروندانی که ذیل ساختارهای سرکوبگر سیاسی (همچون دیکتاتوریهای کمونیستی در اروپای شرقی) زندگی میکنند، یا برای خوانندهی آشنا با این قبیل ساختارها چندان سخت به نظر نمیرسد؛ اما نکته مهم اثر کوران این است که به ما نشان میدهد «تحریف ترجیحات» درواقع نه منحصر به موضوعات و مسائل حساسی است که ریشه یا اثری در سپهر سیاست دارند و نه مختص نظامهای دیکتاتوری و سرکوبگر است.
درواقع شاهکار کوران پیشبینی تلویحی برآمدن رهبرانی در یکی از بزرگترین لیبرال دموکراسیهای جهان، ایالات متحده امریکا،ست که سابقهی بدی در زمینه مسائل نژادی دارد؛ اتفاقاً نه بهرغم این سابقه که درست به دلیل داشتن همین سابقه. این درست همان اتفاقی بود که در انتخابات سال ۲۰۱۶ در امریکا روی داد، انتخاباتی که ون جونز، تحلیلگر سرشناس شبکهی خبری سی.ان.ان، از آن به «واکنش سفیدپوستان» در برابر ریاستجمهوری باراک اوبامای سیاهپوست یاد کرد.
نخستینبار روانشناسی به نام سولومان اش، نقش فشارهای اجتماعی در موضعگیریهای افراد در دورهی معاصر را بررسی و تجزیه و تحلیل علمی کرد. آزمایش مشهورِ اش اگرچه به نتیجهای درست عکس تصور وی منجر شد، اما آغازگر رشتهی تحقیقات و آزمایشاتی در شاخهی روانشناسی شد. با این وجود و علیرغم اهمیت این موضوع در تحلیل رفتارهای اجتماعی و نقش آن در ثبات و تغییر ساختارهای کلان اجتماعی و سیاسی، «تحریف ترجیحات» در دیگر شاخههای علوم انسانی و خصوصاً علوم اجتماعی، کمتر به صورت مسألهای مستقل و واجد اهمیت ذاتی مورد تحلیل و تحقیق قرار گرفته بود.
مقالهی «اینک از میان هرگز: عنصر شگفتی در انقلابات ۱۹۸۹ اروپای شرقی» که کوران آن را در سال ۱۹۹۱ در تحلیل چرایی عاجز بودن تحلیلگران از پیشبینی انقلابات سریع و شگفتیساز در اروپای شرقی نگاشت، یکی از مهمترین آثاری بود که به بررسی نقش «تحریف ترجیحات» در پیشبینیناپذیری ماهوی انقلاب میپرداخت. کتاب حاضر چکیده و حاصل مهمترین پروژهی فکری این محقق برجسته و کمتر شناختهشده در کشورمان است.
قسمتی از کتاب حقایق نهان دروغهای عیان:
یکی از آثار جنبی سکوت ناشی از ترس و عدم ابراز مخالفت، جهل کثرتگرایانه نسبت به نقطهنظرات نهان بود. انبوه کسانی که با کمونیسم مخالف بودند، نمیدانستند چه تعداد از هموطنانشان در این نفرت با آنها شریکاند. آنها میتوانستند مخالفت سرکوبشده بستگان و دوستانی را که تن به همرنگی داده بودند حس کنند؛ میتوانستند دشواریهای زندگی هموطنانشان را ببینند و میتوانستند بفهمند که اگر مخالفتی گسترده وجود نداشت، قیامهای تودهای پیشین هرگز واقع نمیشد. با این وجود، اطلاع موثقی نداشتند که چه تعداد از مردم موافق یک تحول سیاسی اساسی هستند – چه رسد به آمادگیشان برای واکنش.
روزنامههای تحت کنترل حکومت با تأکید بر «وحدت جامعه سوسیالیستی» و «همبستگی در حمایت از حزب» از این جهل شهروندان سوءاستفاده میکردند. اینگونه تبلیغات به اندازهای که در دستکم گرفته شدن گستردگی نارضایتی از سوی مخالفان بالقوه رژیم توفیق مییافت، انگیزهی آنان را برای به چالش کشیدن وضع موجود تضعیف میکرد.
بدین ترتیب، جهل کثرتگرا نوعی حس فراگیر از ناتوانی را تغذیه میکرد. این جهل باعث میشد افراد باور کنند که برای تغییر حکومت یا سیاستهایش هیچ کاری از دستشان ساخته نیست، که تلاش برای اصلاحات بیفایده است، که تنها راه عاقلانه همکاری با حزب است. تحقیقات سازمانیافته وجود این احساس بیپناهی را اثبات کرده است. در سال ۱۹۸۵ نتایج یک نظرسنجی در مجارستان، که در آن زمان یکی از دو کشور نسبتاً آزاد بلوک شرق به شمار میآمد، نشان داد تنها ۱۰ درصد مردم احساس میکنند میتوانند علیه تصمیمی که خلاف منافعشان گرفته میشود، کاری انجام دهند. این رقم در هلند ۴۶ درصد و در ایالات متحده ۷۵ درصد بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.