سبد خرید

حاجی بابا در لندن

ناشر : نگاهدسته: ,
موجودی: موجود در انبار

525,000 تومان

جیمز موریه خودش گفته است وقتی «حاجی‌بابا»ی دغل را خلق می‌کرده به‌شدت تحتِ تأثیرِ رمانِ ژیل بلاس بوده است. او البته در سال‌های نوجوانی نیز کتابِ هزار و یک شب را از شوهر خاله‌اش، ویلیام والْدگرِیْو که بعداً اولین بارون رَدسْتاک شد، هدیه گرفته و خوانده بود. ولی میرزا ابوالحسن الگوی شخصیتی است که در اواخرِ رمانِ حاجی بابای اول با نامِ میرزا فیروز واردِ صحنه می‌شود، همو که در مقامِ ایلچیِ ایران رهسپارِ انگلستان است و حاجی را به عنوانِ منشیِ مخصوصِ خود همراه می‌برد: و روشن است که در دومین رمانِ حاجی، ماجراهای حاجی بابا در انگلیس، شیرین‌کاری‌های میرزا ابوالحسن در انگلستان در سفرِ اولش الهام‌بخشِ جیمز موریه در نگارشِ رمانِ دوم بوده است.

این کتاب دنباله کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی است.

تعداد:
مقایسه



حاجی بابا در لندن

امروز شهرت جیمز جاستی‌نین موریه (۱۷۸۲ تا ۱۸۴۹)، نه به این سبب است که عموی سر رابرت موریه، دیپلماتِ برجستۀ بریتانیایی در نیمۀ دومِ قرنِ نوزدهم، بوده است و یا به این سبب که خودش روزی از مأمورانِ سیاسیِ دولتِ بریتانیا به‌شمار می‌رفت و خدماتِ نسبتاً در خورِ توجهی انجام داد. نه، شهرتِ او بیشتر به‌ خاطرِ دو رمانِ پیکارسکی است که تصنیف کرده: سرگذشتِ حاجی‌بابای اصفهانی، چاپِ اول ۱۸۲۴ و، دنبالۀ آن، ماجراهای حاجی‌بابا در انگلیس، که چهار سال بعد انتشار یافت. موریه البته مدتی پیش‌تر با انتشارِ دو سفرنامه از تجاربِ سفرش به ایران معروفیتی کسب کرده بود؛ ولی این دو کتاب سال‌هاست که نایاب هستند و کمتر کسی خارج از محافلِ دانشگاهی آنها را می‌شناسد. موریه همچنین بعد از تصنیفِ دو رمانِ حاجی‌بابا رمان‌های دیگری نوشت که با درجاتِ متفاوتی از استقبال مواجه شدند ولی امروز به‌ندرت کسی از آنها صحبت می‌کند. اما حاجی‌بابای اول به چندین زبان ترجمه و بارها و بارها تجدیدِ چاپ شده است، از جمله در سال‌های ۱۹۸۶ و ۱۹۸۹ در انگلستان، و از قرارِ معلوم در امریکا هم دارند فیلمی از رویِ آن می‌سازند. با این توصیف، با وجودِ توجهِ پایداری که نسبت به رمانِ اولِ جیمز موریه ابراز می‌شود، در موردِ این کتاب معمایی وجود دارد که هیچ‌گاه به نحوِ رضایت‌بخشی حل و فصل نشده است، معمایی که شاید برای محققان جالب‌تر باشد تا برای تماشاگرانِ سینما. مقصود از نگارشِ مقالۀ حاضر طرحِ مسئله و دعوتِ محققان به اظهارِ نظر دربارۀ آن است.
جیمز موریه روزِ ۱۵ اوتِ ۱۷۸۲ در بندرِ ازمیر متولد شد. پدر بازرگانی بود اصلاً سوییسی که به تابعیتِ دولتِ بریتانیا در آمده بود و با کمپانیِ «لِوان» کار می‌کرد. جیمزِ پنج‌ساله را در ۱۷۸۷ به انگلستان بردند؛ او دوازده سال بعد به ازمیر بازگشت تا با شریکِ پدرِ خود کار کند. در سالِ ۱۸۰۶ به استانبول رفت که پدرش در آنجا سرکنسولِ دولتِ بریتانیا شده بود، و در همان شهر بود که با هارفورد جونز آشنا شد. وقتی این شخص سالِ بعد با مأموریت سیاسی به ایران اعزام شد، جیمز موریۀ جوان را به عنوانِ منشیِ خود همراه برد. جیمز، در سالِ ۱۸۰۹، در معیّتِ میرزا ابوالحسن ایلچی، به انگلستان سفر کرد و در سالِ ۱۸۱۰، با عنوانِ منشیِ سفیرِ جدید، سر گور اوزلی، به ایران بازگشت، درحالی‌که میرزا ابوالحسن نیز همراهِ این هیئت سفر می‌کرد. در سالِ ۱۸۱۴ که سر گور اوزلی ایران را ترک گفت، جیمز موریه، در مقامِ کاردارِ موقت، در ایران باقی ماند تا اینکه، در سالِ ۱۸۱۵، هنری ویلاک جانشینِ او شد. از آن پس، به استثنای راهنمایی، یا به قولِ خودِ موریه «افسارکشیِ» میرزا ابوالحسن (که حالا دیگر میرزا ابوالحسن خان شده بود)، در دومین مأموریت سیاسی‌اش به انگلستان طیِ سال‌های ۱۸۱۹ و ۱۸۲۰، یگانه فعالیتِ دیپلماتیکِ جیمز موریه مسافرتش به مکزیک در مقامِ کمیسرِ مخصوصِ دولتِ بریتانیا بود از ۱۸۲۴ تا ۱۸۲۶.

قسمتی از کتاب حاجی بابا در لندن:
همین که برای انجام اوامر شاه به اصفهان وارد شدم به قدری کله‌ام از باد نخوت و غرور پر گشته بود که همشهریان خود یعنی اصفهانیان را از خاک راه کمتر می‌دانستم. زهی سعادت و افتخار که آنچه از خدا خواسته بودم رسید! با قبای سرافرازی و شمشیر توانایی بر مرکب شکوه سوار و به شهر خویش وارد شدم. درد دل مردم را مخاطب ساخته می‌گفتم ای آنکه روزی دلاک‌زاده‌ای را حقیر شمرده، به باد سخريه می‌گرفتی، اکنون بیا معتمد شاه و وزیرش را تماشا کن. ای سرهایی که زیر تیغ تیز من می‌آرمیدید، زنهار فرود آییید که اکنون به جای تراشیدن، قوه بریدن دارم. ای کسانی که مرا از میراث محروم نمودید، گاو آن رسیده است که آن لقمه‌های نافروبرده، چون خار در گلویتان گیر کند. با این امراض و اغراض هرکس در کوچه باد نعلم را می‌دید رم می‌کرد. خلاصه کوکب سعادت خویش را در اوج رفعت و اقبال، و سهم ادبار خویش را در اقصی درجه حضيض دیدم. از در و دیوار به من ندا می‌رسید که دری تازه بر روی زندگانی تو باز شده. الغرض خوانندگان بدانید که حاجی بابای دلاک‌زاده از هر اعیانی متشخص‌تر گشته است.
آخوندی که پس از مرگ پدر، مادرم را به عقد خویش درآورده بود موقع ورودم به اصفهان در ده پانزده فرسنگی که مولدش بود رفته و مادرم را همراه داشت. علی محمد کاروانسرادار که با پیری دست به گریبان بود به دستیاری عزراییل بی‌انصاف نجات یافت و به گوشه مرگ فرو رفت…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

سلفون

قطع

وزیری

نوبت چاپ

سال چاپ

1399

تعداد صفحات

336

زبان

موضوع

شابک

9786003768239

وزن

538

جنس کاغذ

عنوان اصلی

The Adventures of Hajji Baba, of Ispahan, in England
1823

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حاجی بابا در لندن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...