جزیرهی دکتر مورو
درباره نویسنده هنلور کر:
هِربرت جورج وِلز (زاده ۲۱ سپتامبر ۱۸۶۶ – درگذشته ۱۳ اوت ۱۹۴۶) روزنامهنگار، جامعهشناس، تاریخنگار سوسیالیست اهل انگلستان. و نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه. او به خاطر خلق رمانهای علمی–تخیلی شناخته شدهاست و اغلب از او با عنوان «پدر علمی-تخیلی» یاد میشود.
از آثار علمی تخیلی او میتوان به مرد نامرئی، ماشین زمان، انسان شبیه خدایان و جنگ دنیاها اشاره کرد. اثر تاریخی هربرت جورج ولز در ایران با نام «کلیات تاریخ» انتشار یافتهاست.
هربرت جورج ولز در شهر کنت در انگلستان متولد شد. وی چهارمین و آخرین فرزند جوزف ولز (بازیکن کریکت) بود. حادثهای در دوران نوجوانی ولز سبب شکستگی پا و خانه نشینی او شد. ولز برای گذراندن وقت به کتاب خواندن مشغول شد و همین باعث علاقهمندی او به کتاب و نویسندگی شد. او یک سال بعد وارد آکادمی تجاری توماس مورلی شد و تا سال ۱۸۸۰ در آنجا به درس خواندن ادامه داد.
در سال ۱۸۷۷ پدر ولز دچار شکستگی ران شد و دیگر نتوانست به عنوان بازیکن کریکت به کار خود ادامه دهد. کار کردن در مغازه نیز نمیتوانست کفاف زندگی آنها را بدهد. به دلیل ناتوانی مالی، خانوادهٔ ولز مجبور به فرستادن پسرانشان به کارآموزی و کار اجباری شدند. از۱۸۸۰ تا ۱۸۸۳ تجربههای سخت ولز در هنگام کار به عنوان یک پارچه فروش که ۱۳ ساعت در روز پیوسته کار میکرد و شبها نیز در یک خوابگاه کوچک همراه دیگر کارگران میخوابید الهام بخش او در نوشتن کتاب چرخهای بخت شد.
ولز در امپریال کالج لندن تحصیل کرد و در سال ۱۸۸۸ فارغالتحصیل شد. او با نوشتن رمان ماشین زمان و انتشار آن در ۱۸۹۵ به شهرت رسید. او در این داستان ضمن بهره بردن از عناصر علمی، پیشگوییای جامعهشناختی از آیندهٔ جوامع مبتنی بر سرمایهداری ترسیم میکند.
او در ۱۳ اوت ۱۹۴۶ در ۷۹ سالگی در خانهاش در لندن درگذشت. به افتخار او یادبودی توسط شورای لندن بزرگ در خانهٔ او نصب شد.
درباره کتاب جزیرهی دکتر مورو:
جزیره دکتر مورو نام یک رمان علمی-تخیلی است اثر نویسنده بریتانیایی اچ. جی. ولز. این رمان، داستان زندگی مردی به نام ادوارد پرندیک را بازگو میکند. مردی که از یک کشتی غرق شده توسط یک قایق نجات یافته و خود را در جزیره خانگی دکتر مورو مییابد. کسی که از زنده شکافی جانوران موجوداتی نیمهانسان و نیمهحیوان میآفریند.
کتاب به موضوعاتی فلسفی از قبیل: درد، ستم، مسؤولیت اخلاقی، هویت انسان و تقابل انسان با طبیعت میپردازد. جزیره دکتر مورو یکی از نمونههای اولیه رمانهای علمی تخیلی است و از بهترین آثار او شمارده میشود. از روی این کتاب تاکنون اقتباسهای زیادی در رسانهها شده است.
از نظر سبک ادبی این رمان بیشتر در زمره ادبیات اکسپرسیونیستی قرار میگیرد و با بهره بردن از تمهیداتی همچون راوی غیر قابل اعتماد و نثری بسیار صیقل خورده و قدرتمند اثری کاملاً مدرن محسوب میشود. از این نظر رمان حتی میتواند برای خواننده در مواقعی یادآور کارهای نویسندگانی همچون کافکا یا آلنپو باشد.
قسمتی از کتاب جزیرهی دکتر مورو:
دیگر میتوانستم تنها باشم. افراد هیولاوش همانند انسانها نسبت به جسد از خود کنجکاوی بروز میدادند. همان طور که مردان گاومیشی آن را به پائین ساحل میکشیدند. در هیئت گلهای شلوغ به دنبالش روان بودند، هوا را بو میکشیدند و خرخر میکردند. بر بالای دماغه رفتم، و پرهیب سیاه مردان گاومیشی را در مقابل آسمان شامگاهی نگریستم. همان طور که آن بدن بیجان سنگین را به دریا می شیدند. انگار که جرقهی آتشی در سرم روشن شده باشد.
به پوچی وصف ناپذیر حاکم بر امور این جزیره پیبردم. کنار ساحل، میان صخرههای زیر پایم، مرد میمونی، کفتارخوک، و بسیاری دیگر از افراد هیولاوش قرار داشتند. که گرداگرد مونتگمری و مورو ایستاده بودند. همگی آنها به شدت هیجانزده بودند، و با اطوارهایی بسیار پرسروصدا وفاداریشان را به فرمان ابراز میکردند.
در عین حال پیش خودم یقین کامل داشتم که مقصر اصلی ماجرای قتل خرگوش، کفتار خوک است. به باوری عجیب رسیده بودم؛ سوای زمختی خطوط پیکر، و اشکال عجیب غریبشان. پیش رویم، در مقیاسی کوچک شده، شاهد هر آن چیزی بودم که به زندگی بشر تعلق داشت. هرآنچه که در سادهترین شکل آن از تأثیر و تأثر متقابل میان غریزه، عقل، و ایمان، نشأت میگرفت. مرد پلنگی کم کم داشت در آب فرو میرفت. تنها تفاوت واقعی همین بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.