جریانی در راه است: مانیفستی برای اصلاحطلبی دوم
درباره نویسنده محمدرضا تاجیک:
محمدرضا تاجیک (متولد ۱۳۳۷ در تهران) نویسنده، مترجم و فعال سیاسی اصلاحطلب ,استراتژیست ارشد و معاون پیشین آموزشی وزارت اطلاعات و استاد جنگ روانی، امنیت نرم، تحلیل و ساختارپردازی اطلاعاتی در دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی است.
وی در سال 1356 در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و با وقوع انقلاب، تحصیلاتش ناتمام ماند. پس از آن بهمدت 2 سال در مدرسه عالی شهید مطهری درس طلبگی خواند.
تاجیک بعد از گشایش دانشگاهها در پی انقلاب فرهنگی به تحصیلاتش ادامه داد و در سال 1369 فارغ التحصیل شد. پس از فارغالتحصیلی در مقطع لیسانس، تحصیل در مقطع فوقلیسانس علوم سیاسی دانشگاه آزاد و فوقلیسانس روابط بینالملل دانشگاه تهران را پی گرفت و پس از اتمام تحصیلات، از پایاننامه خود در رشته روابط بینالملل در مورد «دکترینهای امنیت ملی» دفاع کرد اما دفاع از پایاننامه فوقلیسانس علوم سیاسی خود را که در زمینه جنبشهای جدید اجتماعی بود، ناتمام گذاشت و برای ادامه تحصیل به انگلستان سفر کرد.
تاجیک در دانشگاه «اسکس» انگلستان، تحصیل در رشته نوین «تحلیل گفتمان» را آغاز کرد. بلافاصله پس از دفاع از پایاننامه فوقلیسانس یعنی در سال 1372 با دفاع از تز دکترایش با عنوان «دگربودگی و هویت» فارغالتحصیل شد و قبل از برگزاری جشن فارغ التحصیلی به ایران بازگشت. وی پس از بازگشت عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی شد و به تدریس علوم سیاسی در این دانشگاه پرداخت. تاجیک در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، مشاور رئیس جمهور و رئیس «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» بود و در جریان انتخابات سال 1388 بهعنوان مشاور ارشد موسوی فعالیت میکرد.
قسمتی از کتاب جریانی در راه است:
الستر ادواردز و جولز تاونزند ویراستاران کتاب تفسیرهای جدید بر فیلسوفان سیاسی مدرن؛ از ماکیاولی تا مارکس به ما میگویند: امروز ما به دو دلیل عمده نیازمند تفسیری جدید از اندیشههای سیاسی مدرن هستیم: نخست، صنعتی شدن زندگی دانشگاهی و به تبع تخصصی شدن و حمایت از تولید؛ و دوم، ارتباط الجوجانه این اندیشهها با مسائل امروز و به تبع تبدیل شدن به جزئی از بصیرتهای سیاسی امروز ما در این مسیر، سخت وامدار اندیشه ورزانی همچون کونتین اسکینر، پیتر لسلت، جان دان، جان پوکاک و دیگرانی هستیم که معیارهای تازهای در زمینه پیچیدگی متدولوژیک برای فهم واقعا تاریخی متفکران وضع کردند: اسکینر با توجه دادن ما به ملاحظات و استلزامات بستر تاریخی یک اندیشه سیاسی، و با متمایل کردن ما برای شناسایی نیروی «گفتاری» مدنظر نویسنده به هنگام نوشتن متن، آرتور لا وجوی با این پیشنهاد که تاریخ اندیشهها از «واحدهای اندیشه» برساخته شود: تصاویر یا مفروضات مکرری که به شکلهای گوناگون در طول قرون ترکیب و باز ترکیب میشوند، لئو اشتراوس با این پیشنهاد که لایه معنایی پنهانی در نوشتههای فلسفی جسته شود، لایهای که نویسندگان عامدانه پنهان کردهاند چون هم از تعقیب و آزار در هراس بودهاند، هم از خطرات استفادۂ عامیانه از حقیقت میترسیدهاند (نویسندگان بزرگ با استفاده از یک رمز خاص معنا و مراد واقعی شان را پنهان میکردند) سی بی مک فرسون با نشاندن نویسندگان بزرگ در بستر مفروضاتی که دورانشان غرق این مفروضات بود، مایکل اوكشات با جای دادن نویسندگان در دل سنتهایی که از مرزهای ایدئولوژیکی معمولی فراتر میرفتند، جان پوکاک با طرح این ایده که اندیشه سیاسی را باید «پیوستاری از گفتمان» در نظر گرفت که حاوی شماری از زبانها یا اصطلاحات پارادایمی است. هر پارادایمی ابزارهای زبانی خاصی برای بیان دیدگاههای سیاسی دارد، اما این کار را گزینشی انجام میدهد. زبانهای پارادایمی متفاوت چشم اندازهای متفاوتی از زندگی سیاسی به دست میدهند و بیان برخی مسائل با این زبانها آسانتر از مسائل دیگر است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.