جاذبه صفر
درباره نویسنده وودی آلن:
وودی آلن (Woody Allen) نویسنده کتاب جاذبه صفر، کارگردان، نویسنده و بازیگر مشهور آمریکایی ویکی از مهمترین کمدینهای تاریخ است که بیش از شش دهه از آغاز فعالیت حرفهایاش در حوزه سینما میگذرد. آلن کارش را با نویسندگی برای تلویزیون آغاز کرد و سپس در دهه ۱۹۹۰ میلادی به اجرای نمایشهای کمدی روی صحنه رو آورد و درنهایت نیز راه خود را به سینما باز کرد. او دوازده بار نامزد دریافت جایزه اسکار و چهار بار هم موفق به دریافت این جایزه شده است.
درباره کتاب جاذبه صفر:
نیویورک تایمز: «خواندن این کتاب همان لذتی را به مخاطب میبخشد که با خواندن آثار اولیه وودی آلن تاکنون حس میکردیم.»
جاذبه صفر، جدیدترین اثر ادبی وودی آلن، پنجمین مجموعه داستان کوتاه اوست که مثل چهار اثر قبلی در ژانر کمدی نوشته شده است. تعدادی از داستانها قبلا در مجله نیویورکر چاپ شده بودند و یازده عنوان هم به صورت اختصاصی برای این کتاب به رشته تحریر درآمدهاند. درون مایه همه داستانها طنز است که به سبک و سیاق کمدی مدرن و به اصطلاح نیویورکی آلن نوشته شدهاند.
آلن در یک داستان با آمار مرگ و میر ناشی از حمله گاوها شوخی میکند، در دیگری سراغ بازیگر مفلوکی میرود که دوران طلاییاش رو به افول است، دیگری راجع به مردی ست که مرده و روحش در کالبد یک خرچنگ حلول کرده، در جایی هم از زندگی مردی مینویسد که به اهمیت بالشت و خواب راحت آن قدر اهمیت میدهد که برای خطابهاش با بالشتی وارد سازمان ملل میشود و درنهایت او را به تیمارستان میفرستند، در داستانی دیگر با پزشکانی که حین جراحی شیئی را در بدن مریض جا می گذارند شوخی کرده است و…
قسمتی از کتاب جاذبه صفر:
هرکس تاکنون کبریتی مشتعل را انداخته باشد داخل تانکر مهمات خوب میداند با کوچک ترین حرکت ها گاهی چه اتفاقات بزرگی که نمیافتد. القصه، همین چند هفته پیش طوفانی تکان دهنده در زندگی خودم اتفاق افتاد که عاملش نامه فدایت شوم کوتاهی بود که یک بابایی انداخته بود زیر در خانهمان توی شهر. این برگه مرگبار میگفت عوامل یک فیلم هالیوودی در منهتن با دیدن بیرون خانه ما به این نتیجه رسیده اند که این خانه بهترین نقطه برای فیلم بیسروتهشان است و اگر راهشان بدهیم، دوست دارند برای لوکیشن ازش استفاده کنند.
آن روزها ذهنم درگیر ادغامهای وال استریت بود که بر موضع گیری هایم در بازار سهام تأثیر می گذاشت، برای همین به این نامه همان قدری اهمیت دادم که به منوی غذاهای بیرون بر رستوران های چینی انداختمش توی سطل آشغال. ماجرا آن قدر الکی بود که حتی افتخار نیافت به جمع نورون هایی راه بیابد که برای تشکیل حافظهام باهم رقابت میکنند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.