سبد خرید

جاده ناهموار

ناشر : بروجدسته: , ,
موجودی: 1 موجود در انبار

150,000 تومان

کتاب جاده ناهموار زندگی پر فراز و نشیب یک نوجوان به نام «جیم اسمیت» را روایت می‌کند. این اثر برگرفته از تجربیات مارگارت مگ فرسن است که مشکلات ناشی از رکورد اقتصادی در دهه 1930 را به خوبی به تصویر کشیده است. جیم اسمیت فرزندخوانده‌ی خانواده‌ای از سطح پایین است. او به دلیل شرایط سخت اقتصادی دوران زندگی‌اش تلاش می‌کند تا راه نجاتی پیدا کند. جیم اسمیت بعد از یک دوره گله داری، با تلاش‌های مداوم برای یافتن جایگاه اجتماعی مناسب‌تری به جلو پیش می‌رود و در جاده‌ای ناهموار قدم برمی‌دارد.

1 عدد در انبار

مقایسه



جاده ناهموار

درباره نویسنده مارگارت مک فرسن:

مارگارت مک‌فرسن (Margaret Hope MacPherson) نویسنده کتاب جاده ناهموار، (متولد؛ 29 ژوئن 1908 – 21 اکتبر 2001) یک کاوشگر، سیاستمدار، نویسنده و فعال اسکاتلندی بود. در ادامه زندگی خود، او به عنوان “بانوی اول کرفتینگ” شناخته شد.

درباره کتاب جاده ناهموار:

 

قسمتی از کتاب جاده ناهموار:

«جیم، جیم توپم را بده،» جیم واقعا قصد داشت نقش حراجی گاو را با آمدن بقیه بچه ها بازی کند، اما وقتی صدای عصبانی دانی را شنید تصمیم گرفت سربه سرش بگذارد. شروع به دویدن با توپ کرد و فریاد زد «بیا بگیرش،» سپس شروع به دویدن و این سو و آن سو رفتن با توپ کرد، جیم می خندید و دانی جیغ و داد می کرد «توپ منه، تو حق نداری باهاش بری.»

این حرفش جیم را بیشتر تشویق کرد و با تمسخر گفت «یالا تو خیلی باهوشی بیا و توپ قشنگت را بگیر پسرک باهوش»، توپ را به جلو پرتاب کرد و دنبالش دوید، قبل از اینکه دانی به توپ برسد دوباره آن را گرفت.

دانی با صورتی قرمز نفس نفس زنان فریاد زد «هرگز اجازه نمی دهم با توپ من بازی کنی، تام تو بگیر ازش.»

تام مصرانه گفت «یالا جیم توپ رو بده به دانی، می توانیم با هم بازی کنیم.» اما جیم داشت از بازی خود لذت می برد و قصد قطع کردن آن را نداشت. بالاخره، پسرک کوچکتر خودش را روی جیم پرتاب کرد، هر دو روی زمین خیس افتادند و غلت می خوردند، دانی هر قسمتی از بدن جیم را که می توانست صدمه بزند می گرفت و جیم در سکوت تلاش می کرد از زیر دستش بیرون بیاید. بالاخره وزنش کمکش کرد و دانی بدشانس را میان پاهای خود قرار داد و دست های دانی را بالای سرش روی چمن گذاشته بود و مدام می گفت «توپ دست منه، توپ دست منه و تو نمی تونی از من بگیریش.»

تام گفت «بسه جیم، بزار بلند بشه.» دخترها با تعجب به بدن های خون آلود و گلی آن ها نگاه می کردند که صدای تیزی توجه آن ها را جلب کرد.

خانم منزیز بود، گفت «چه خبره باز تو جیم اسمیت؟ باید حدس می زدم فورا بزار بلند بشه، تو هیچی نیستی جز یه قلدر که با دو سال کوچکتر از خودش دعوا می کند،»

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

274

زبان

موضوع

,

شابک

9786007641897

وزن

320

جنس کاغذ

,

عنوان اصلی

The Rough Road
1965

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “جاده ناهموار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...