تقسیم

تقسیم

درباره نویسنده پیرو کیارا:

پیرو کیارا (Piero Chiara) نویسنده کتاب تقسیم،‏ (زاده ۱۳ مارس ۱۹۱۳ – درگذشته ۳۱ دسامبر ۱۹۸۶) نویسنده ایتالیایی بود. وی در لوینو، در دریاچه مگگیور (شمال ایتالیا) به دنیا آمد. پدرش Eugenio اهل Resuttano، سیسیل بود. مادرش ویرجینیا مافعی اهل کامناگو، دهکده پایمونتس در شهر لسا بود. وی که در سال جنگ جهانی دوم توسط شبه نظامیان فاشیست تحت تعقیب قرار گرفت، در سال 1944 به سوئیس گریخت. وی دو سال بعد به ایتالیا بازگشت و فعالیت نویسندگی را آغاز کرد. مشهورترین اثر او La stanza del vescovo سال 1976 است که به زودی پس از آن به فیلمی توسط دینو ریسی بدل شد.

درباره کتاب تقسیم:

رمان تقسیم دارای 27 قسمت است که در هر قسمت آن داستان به گونه خاصی روایت شده است. قسمت کردن این رمان به بخش های مختلف آن را به یک فیلمنامه تبدیل کرده است. فیلمنامه ای که پر از ابتذال است و از بین رفتن تدریجی شرافت انسانی را به نمایش می گذارد. نویسنده با روایت این داستان سعی در نمایش ابتذال فاشیست دارد. داستان در مورد شخصی به نام امرنتزیانو است که در یکی از دهکده های ایتالیا زندگی می کند. او به واسطه جدیت و اعتماد به نفس بالایی که دارد، توجه ساکنین دهکده را به خود جلب کرده است.

امرنتزیانو یک مرد چهل و پنج ساله است که شغلی دولتی دارد و مورد توجه تمام اهالی دهکده می باشد. آن ها از برنامه های روزمره او خبر دارند. برای مثال اطلاع دارند که او در روز یکشنبه به کلیسا می رود و سپس مشغول به نظافت می شود و باقی مانده روز خود را به تفریح می گذراند. امرنتزیانو قصد ازدواج داشته و در یکی از روزهای یکشنبه که به کلیسا می رود با سه خواهر با صورت های زشت مواجه می شود و با خواهر بزرگتر که در کتابخانه کلیسا مشغول به کار است ازدواج می کند.

فضای رمان تقسیم یک فضای طنز گونه است که با بیانی طنز واقعیت های تلخ اجتماع را روایت می کند. حتی مرگ شخصیت اصلی نیز بر اثر یک شوخی اتفاق می افتد.

شخصیت های رمان تقسیم به حدی با جزئیات توصیف شده اند که باعث شگفتی خواننده می شوند. امرنتزیانو شخصیت اصلی رمان تقسیم به گونه ای توصیف شده است که مشخص می کند نویسنده قصد دارد او را به عنوان شخصیتی منفور در ذهن خواننده به تصویر کشد. اما در ادامه داستان متوجه می شویم که شخصیت امرنتزیانو نماینده ای از حزب فاشیست است و هدف نویسنده نشان دادن پلیدی و کثیفی این حزب می باشد. سه خواهر این داستان نیز افرادی کوته فکر و تهی مغز توصیف شده اند که فقط اعتقادات کورکورانه دارند.

هدف نویسنده از نگارش رمان تقسیم نمایش زشتی های فاشیست و روابط حاکم بر آن است که توانسته است به خوبی از عهده این کار بر آید.

قسمتی از کتاب تقسیم:

از کجا می‌آمد؟ با آن قیافه جدی با سر و وضع مرتبی که در نگاه اول متشخص جلوه میکرد از کدام شهر مهمی می آمد؟ از کدام خانواده برجسته‌ای با سنت قدیمی ملاحظه و تو داری؟

بعد از چند ماهی معلوم شد که از مرکز استان منتقل شده اما خودش از اهالی کانته و ریاست، دهکده ای از ناحیه والکوویا در چند کیلومتری لوئينو.

مردم میگفتند از کانته وریا با همچو «اسمی؟» و هیچکس باورش نمیشد که از چنان روستایی با سکنه دهاتی و خانواده های مهاجر یک کارمند اداره دارایی، ولو دون پایه، با اسم امر نتزیانو پارونتزینی بیرون آمده باشد که برازنده یک ژنرال ارتش بود. گو این که در خود والکوویا هیچ تعجبی نداشت و اسم خیلیها امر نتزیانو و امر نتزیانا بود و نام خانوادگی پارونتزینی را هم خیلی ها داشتند.

تصویر قدیسه‌ای به اسم «سانتا امرنتزیانا» با شاخه نخلی در یک دستش کنار در کلیسای یک دهکده نزدیک کانته وریا دیده می‌شد. کسی که بچه‌اش را برای تعمید میبرد از آن اسم خوشش آمد و به این صورت رایج شد. همچو منشایی داشت اسم چند نفری از اهالی کوویو که دیو نامیده میشدند چون پدر مادرشان عبارت لاتینی را که با دیوو شروع…