تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی (تا اواسط قرن پنجم)
درباره نویسنده دکتر ذبيحاللّه صفا:
ذبیحالله صفا شهمیرزادی شناختهشده با نام ذبیحالله صفا (۱۲۹۰–۱۳۷۸ خورشیدی) پژوهشگر، مترجم، مصحّح متون، استاد ممتاز دانشگاه تهران ، حماسه پژوه و شخصیّت برجستهٔ ادبی در ایران معاصر و ملقب به پدر تاریخ ادبیات ایران بود. از تألیفات مشهور او کتابهای تاریخ ادبیات در ایران و حماسهسرائی در ایران است. او از جمله نویسندگان اصلی دانشنامه ایرانیکا بود.
ذبیحاللّه صفا در ۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۰ در شهمیرزاد از توابع بلوک سنگسر در استان سمنان|زاده شد.پدرش سید علیاصغر صفای شهمیرزادی در شهر بابل بازرگان بود. دورهٔ آموزش ابتدایی را در سال ۱۳۰۴ در بابل به پایان رساند. آنگاه راهی تهران شد و در دبیرستانهای سیروس و دارالفنون تحصیل کرد و در سال ۱۳۱۲ تحصیلات متوسطه را به پایان رساند. سپس تحصیلات خود را در دانشسرای عالی و دانشکدهٔ ادبیات ادامه داد و در رشتههای ادبیات و تعلیم و تربیت لیسانس گرفت و سپس به تحصیل در دورهٔ دکتری پرداخت تا آنکه در سال ۱۳۲۱ با پذیرش رسالهٔ او با عنوان «حماسهسرایی در ایران» به درجهٔ دکتری نایل شد.
صفا خدمات آموزشی خود را از سال ۱۳۱۶ با دبیری ادبیات فارسی در کلاسهای دورهٔ دوم متوسطه در دبیرستانهای تهران آغاز کرد. از سال ۱۳۲۱ به درجهٔ دانشیاری کرسی تاریخ ادبیات دانشگاه تهران ارتقا یافت و در سال ۱۳۲۷ در همان کرسی استاد شد؛ تا این که در سال ۱۳۴۰ به بالاترین رتبهٔ استادی (رتبهٔ ده) دست یافت. طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ با سمت استاد مهمان در دانشگاه هامبورگ به تدریس پرداخت. در بازگشت از آلمان به مدیریت گروه زبان و ادبیات فارسی و سپس ریاست دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران انتخاب شد و تا سال ۱۳۴۷ این سمتها را به عهده داشت. در آن سال پس از تغییرات ناگهانی در نظام اداری و آموزشی دانشگاه به درخواست خود بازنشسته شد و تدریس خود را به صورت افتخاری ادامه داد. در سال ۱۳۴۷ برای بار دوم به آلمان رفت و یک سال دیگر در دانشگاه هامبورگ به تدریس پرداخت. پس از بازگشت به تهران عنوان استادی ممتاز دانشگاه تهران را یافت و از آن پس در سالهایی که در تهران اقامت داشت به تدریس ادبیات حماسی، غنایی و دراماتیک در دورهٔ دکتری ادبیات فارسی ادامه داد. از دانشجویان و شاگردان وی میتوان به دکتر سید محمد ترابی و قدمعلی سرامی اشاره کرد.
دکتر ذبیحاللّه صفا پس از سال ۱۳۵۷ در آلمان اقامت داشت و در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ در شهر لوبک آن کشور درگذشت.
درباره کتاب تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی:
تمدن اسلامی به درجهای از عظمت و در مرتبتی از کمال و پهناوری است که آگهی از همه ابواب و احاطه بر همه انحاء آن به واقع دشوار است و اگر کسی یافته شود که درصدد این ادعا برآید، باید به قلت اطلاع و گستاخی وی حکم کرد. مهمترین عنصر از عناصر این تمدن، علوم شرعی و عقلی و ادبی آن است که به زبانهای عربی و فارسی تألیف و تدوین شده و نه تنها احاطه بر همه آنها و اطلاع از تمامی کتب و علماء هر فن برای این حقیر میسر نشده است، بلکه تصور نمیرود جز برای کسانی که مؤید به تأییدات الهی باشند ممکن باشد. در مجلد حاضر بعد از آن که شمهای از مقدمات آشنایی مسلمین با علوم عقلی و مراکز مهم علمی، پیش از رواج علوم عقلی در میان مسلمانان، و کیفیت نقل علوم عقلی، سخن گفته شد، بحثی مختصر در وضع علوم عقلی در تمدن اسلامی و سپس مطالعهای در تاریخ فلسفه در تمدن اسلامی صورت گرفته است.
قسمتی از کتاب تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی:
تمدن اسلامی به درجه ای از عظمت و در مرتبتی از کمال و پهناوری است که آگهی از همه ابواب و احاطه بر همه انحاء آن به واقع دشوار است و اگر کسی یافته شود که درصدد این ادعا برآید، باید به قلت اطلاع و گستاخی وی حکم کرد.
مهم ترین عنصر از عناصر این تمدن، علوم شرعی و عقلی و ادبی آن است که به زبان های عربی و فارسی تالیف و تدوین شده و نه تنها احاطه بر همه آن ها و اطلاع از تمامی کتب و علماء هر فن برای این حقیر میسر نشده است، بلکه تصور نمی رود جز برای کسانی که موید به تاییدات الهی باشند ممکن باشد. این است که اگر من گستاخی کرده و در راهی در آمده ام که باید با زاد فراوان و توشه بسیار و صبر جزیل و زحمت کثیر پیموده شود، نه از آن باب است که تصور فهم علوم اسلامی و ادعای بهره مندی از آن ها کنم، یا مدعی آن باشم که تاریخ این دسته از دانش های مسلمین را خوب شناخته و به نیکی از کیفیت و کمیت کتب و علمای آن سخن گفته ام، بلکه تنها از آن جهت است که بابی را در تحقیقات تاریخی به زبان پارسی گشوده و قدری از مشکلات کار جویندگان اطلاعات را در این زمینه کاسته باشم.
این کتاب نه تنها کامل نیست، بلکه ناقص و حتی ناقص تر از آن است که خواننده بیندیشد و نگارنده خود به موارد نقص آن بیش از دیگران معترف است، لیکن چون رشته تحقیق را در آن رها نخواهد کرد، شاید به تایید خداوند متعال توفیق یابد که در آینده از شماره نقایص آن تا آن جا که میسر است بکاهد، و کتاب را به وضعی که شایسته نام و موضوع آن است درآورد.
فعلاً این یک جلد به منزله « پیش درآمد » و آن هم « پیش درآمد » ناقصی از نحوه عمل در تاریخ علوم عقلی اسلامی است، که رسیدن به اصل و حقیقت آن در نظر حقیر واقعا دشوار است.
چنان که خواننده گرامی آگاه است علوم عقلی در تمدن اسلامی اطلاق می شود بر تمام انواع حکمت و اصول و فروع هر یک از چهار علم الهی و طبیعی و ریاضی و اخلاق. از این علوم بحث در علم الهی و کلیات علم طبیعی و علم اخلاق را امروز باید ذیل عنوان حکمت یا فلسفه مورد مطالعه در آوریم و اجزاء علوم طبیعی و علوم ریاضی را جداگانه مورد بحث قرار دهیم و چون علم کلام نیز از بسیاری جهات بستگی به حکمت دارد بابی خاص را مخصوص آن کنیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.