بوچان
درباره نویسنده ناتسومه سوسهکی:
ناتسومه سوسه کی (Natsume Sōseki) نویسنده کتاب بوچان، (۱۹۱۶-۱۸۶۷) بهعنوان بزرگترین نویسنده تاریخ ادبیات ژاپن یاد میشود. او تاثیر بسیاری زیادی بر نویسندههای پس از خود گذاشته است. جایگاه رفیع او در ژاپن تا آنجا رفته که عکس او را روی اسکناس هزار ینی نقش بسته است. مهمترین اثر سوسهکی «من گربه هستم» است که با آن به جمع کلاسیکهای جهان راه یافته.
سوسهکی در خانوادهای بسیار تهیدست به دنیا آمد و چون فرزندی ناخواسته بود و خانواده از تهیدستی نمیتوانستند از او نگهداری کنند به خانوادهای دیگر سپرده شد. او بزرگتر که شد باز به خانواده خود بازگشت. بهرغم اینکه به ادبیات علاقه داشت فرهنگ و شرایط حاکم بر خانواده و جامعه اقتضا میکرد تا رشتهای بخواند که بتواند از طریق آن کسب درآمد کند. او معماری خواند و کنارش زبان انگلیسی یاد گرفت و شروع کرد به ترجمه هایکو به زبان انگلیسی. شعرهایش در مجلات ادبی انگلیسی چاپ شدند. بعدتر از طرف دولت ژاپن به بریتانیا فرستاد شد تا ادبیات انگلیسی بخواند. به وطن که بازگشت در دانشگاه کرسی استادی گرفت. اولین داستان او « من گربه هستم » بود با موفقیت چشمگیری روبهرو شد.
درباره کتاب بوچان:
«بوچان» در توکیو از کودکی، بیپروا و پرخاشگر بزرگ میشود. «کیو»، خدمتکار سالخوردهی خانواده او را «بوچان» (بهمعنی ارباب کوچک) صدا میکند و تنها کسی است که چیزی را در شخصیت بوچان مییابد و امیدار است که در آینده شخصیت مهمی شود. بوچان در نوجوانی مادر خود را از دست میدهد و شش سال بعد هم پدرش فوت میکند. برادر بوچان که همیشه موردتوجه پدر و مادرشان بوده، بعد از فروش خانهی پدری، به بوچان ۶۰۰ ین میدهد و با او قطعرابطه میکند. بوچان از این پول برای تحصیل در رشتهی ریاضی استفاده میکند.
بوچان که به تازگی فارغالتحصیل شده، برای تدریس به شهری دورافتاده فرستاده میشود. او از نعمت داشتن پدر و مادری پشتیبان و مهربان محروم است و تنها خدمتکار وفادارش او را همراهی میکند. بوچان با این شغل جدید هیچ همخوانی ندارد. او که از شهری بزرگ و مدرن به این شهرک دورافتاده آمده، آداب و رسوم و فرهنگ این منطقه را درک نمیکند اما ناچار است با دانشآموزان گستاخ، آموزگاران دورو و کممایه و شرایط نامساعد زندگی کنار بیاید. باچان در میانهی مواجههاش با این واقعیتهاست که درمییابد شناختِ او از جهان محدود، ناپخته و ناکافی است و هنوز درایت لازم را برای زندگی در آن شهر ندارد.
داستانِ کتاب بوچان در جنوب ژاپن اتفاق میافتد که نویسنده سالها در آنجا، در دبیرستانی پسرانه به تدریس زبان انگلیسی مشغول بوده است. ناتسومه سوسه کی، نویسندهای اخلاقگراست. او با زبانی آمیخته به کنایه و طنز، به نکوهش رذالتهای اخلاقی میپردازد. در لابهلای سطور این داستان، تجاربی را که نویسنده از تدریس و کار در جنوب ژاپن کسب کرده است، میتوان مشاهده کرد.
سوسه کی با بهکارگیری آنچه از تضادهای فرهنگی و اجتماعی و تعارض میان سنت و مدرنیته در شهرهای بزرگ و کوچک تجربه کرده، شخصیتی ماندگار و متفاوت خلق کرده است؛ اربابِ کوچکی که قصد ندارد در برابر سازوکار تبعیضآمیز، ناعدالتی و ارزشهای محافظهکارانهای که به آنها معترض است، سر تعظیم فرود بیاورد. ناتسومه سوسه کی زمانی به نگارش این اثر دست زده که ژاپن در میانهی بحرانِ گذار از سنت به مدرنیته بود. او با چشم خود میدید که ارزشها و شیوهی زندگی سنتیِ ژاپنی در اغلب شهرهای بزرگ جای خود را به سبک و سیاقی برای زندگی میدهند که برای او و بسیاری از همنسلهایش ناشناخته بود.
قسمتی از کتاب بوچان:
از بچگی بدبیار بودم، شاید برای اینکه طبعی سرکش و بیپروا داشتم. این خصلت، ارث پدریام هم بود. مدرسه ابتدایی که بودم از طبقه دوم ساختمان مدرسه پریدم پایین و همین کار یک هفته ای زمین گیرم کرد. کسانی شاید بخواهند بدانند که چرا این بی پروایی از من سرزد. قضیّه خیلی ساده بود: یک روز که داشتم از پنجره طبقه دوم ساختمان تازه ساز مدرسه به پایین نگاه میکردم، یکی از هم شاگردیها از آن زیر سرش را بالا کرد و با لحن سرزنش آمیز گفت: «پهلوون پنبه! اگه راست میگی ازون بالا بپر پایین؛ بیبته!»
پدرم که دید روی کول بابای مدرسه برم گرداندند خانه، سرزنشم کرد و گفت: یک پسر ورزیده و خوش بنیه که با پایین پسر پریدن از طبقه دوم صدمه نمیبیند! من هم خاطرش را جمع کردم که مرتبۀ دیگر از این نمایش ظفرنمون سالم به خانه بر می گردم و سرافرازش میکنم.
روزی یکی از قوم و خویشها یک قلمتراش ساخت فرنگ برایم آورد. بردم مدرسه که به رخ همبازیها بکشم و پز بدهم. برق تیغه های صاف قلمتراش زیر آفتاب چشم را می زد؛ اما یکی از بچه ها گفت که با همه برقی که تیغه ها دارند باز چاقویش کند است. به او گفتم که قلمتراش تیز است و هر…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.