بنیادهای قرن آمریکا
درباره نویسنده ایندرجیت پارمار:
ایندرجیت پارمار (Inderjeet Parmar) نویسنده کتاب بنیادهای قرن آمریکا، متولد 1960 میباشد.
درباره کتاب بنیادهای قرن آمریکا:
کتاب به بررسی نفوذ بنیادهای آمریکایی بر امور خارجی آمریکا در دهۀ 1930 تا «جنگ علیه ترور» میپردازد. نویسنده با استدلالهایی بنیاد بشردوست را یکی از ابزارهای کلیدی در امپراتوری آمریکا میداند. کتاب حاضر دارای 9 فصل است. فصل اول «اهمیت بنیادها در سیاست خارجی ایالات متحده» نام دارد که با زیرفصلهایی به بنیادها و دولت آمریکا، شبکهسازی؛ نه حل مسائل اجتماعی، مفهومسازی شبکۀ دولتی ـ خصوصی، مکتبگرایی و دیگر مباحث وابسته در این قسمت دستهبندی میشود. فصل دوم: «رهبران بنیادهای آمریکایی» است که در آن بافت بینالمللی، بافت داخلی، خاستگاهها، اهداف و بنیانگذاران، بنیاد راکفلرِ پدر، جان دی.راکفلر پسر، اندور کارنگی ، هِنری فورد بررسی و تحلیل میشود.
کتاب در سومین فصل با عنوان «چیدن بنیانهای جهانیگرایی (1930 تا 1945) به بنیادها و دورهها و موارد مرتبط با آن اختصاص دارد. «ترویج آمریکاگرایی، مبارزه با ضدآمریکاگرایی و توسعۀ یک شبکۀ مطالعاتی آمریکایی در جنگ سرد»، «بنیاد فورد در اندونزی و شبکۀ مطالعات آسیا» و «فورد، راکفلر وکارنگی در نیجریه و شبکۀ مطالعات آفریقا» عناوین فصل چهارم تا ششم کتاب هستند.
نویسنده در هفتمین فصل «بنیادهای بزرگ، مطالعات آمریکای لاتین و شیلی در دوران جنگ سرد را مورد مطالعه قرار میدهد و آمریکای لاتین و ایالات متحده، توسعۀ مطالعات آمریکای لاتین، اقتصادشناسیِ هوادار نظریۀ وابستگی و بنیادها و دیگر موارد مرتبط با مبحث را بررسی میکند. فصل هشتم با عنوان «قدرت آمریکا و بنیادهای بزرگ در دوران پس از جنگ سرد» به تحلیل و بررسی جهانی سازی و جامعۀ مدنی، نظریۀ صلح دموکراتیک، هارواردی صلح دموکراتیک و… پرداخته است. کتاب در فصل نهم با عنوان «نتیجهگیری» به پایان میرسد.
قسمتی از کتاب بنیادهای قرن آمریکا:
بنیادها، حتی اگر گاهی (خصوصا در دهۀ 1920 واوایل دهۀ 1930) در حاشیه ماندهاند، رابطۀ نزدیکی با دولت آمریکا داشتهاند. بشردوستی آمریکایی، علیرغم شخصیت به اصطلاح «خصوصی» خویش، خود را در جهت مصلحت «مردم» میبیند. بنیادهای بشردوست در مقام تسهیلگرِ جنبشهای قدرتمند اصلاحطلب عملکردهاند؛ از جمله جنبش منع نوشیدنیهای الکلی، مساعدت اجتماعی به فقرا، قانونگذاری در زمینۀ بهداشت و ایمنی، مقابله با فساد در عرصۀ سیاستورزی، اصلاحات آموزشی و نیز برنامههای «آمریکاییسازی» برای مهاجران. این خودانگارۀ مردممدار، در برابر نگاه «محلی» و در حمایت از نگاه «ملی» پدیدارشد.
بنیادها قویا مخالف بخشینگری، سازوکار حزبی، باجسبیل دادنها در کنگره و نیز سیاستورزی تودهای بودند. آنها خلق و تقویت «قوۀ مجریۀ فدرال» را ترجیح میدادند و همچنین، بسیج افکار سرآمدان (دانشگاهیان، سیاستگذاران، روزنامهنگاران، دانشجویان، مدیران بنگاهها و مردمِ دغدغهمند) را، در ابتدا، در راستای جهانیسازی، ترویج دموکراسی و ساخت جامعۀ مدنی جهانی. خلاصه آنکه، بنیادها را دولتسازان خودآگاهِ عصر ترقی خلق و هدایت کردهاند؛ یعنی شهروندانی خصوصی که از قدرت دولت برای مقاصد جهانیگرایانه حمایت میکردند. و امروز، آنها سازندگان خودآگاهِ جامعۀ مدنی جهانیاند.
بنیادها زمانی تأسیس شدند که نهادهای مجریۀ فدرال و آگاهی «ملی» در آمریکا ضعیف و تکتک ایالتها قدرتمند بودند. این بنیادها صدها میلیون دلار خرج تشویق نهادهای خصوصی شبهدولتی کردند تا کارکردهایی از قبیل بازسازی شهری، بهبود مدارس و ترویج سلامت و ایمنی در محلکار را انجام دهند، که بعدا زیر چتر دولت فدرال در آمد و توسعه یافت. همچنین این بودجه صرف ایجاد یک پایگاه حامی در افکار عمومی شد. این بنیادها به «ملی سازیِ» جامعۀ آمریکا کمک کردند. امروزه نیز به دنبال هدفی مشابه در سطح جهانیاند. سیستم جهانی از منظر نهادی نسبتا ضعیف است و دولتملتها حسودانه پاسبان حق حاکمیت خود هستند و در این میانه، بنیادها به نهادسازی جهانی و خلق «جامعۀ جهانی» جهانیای کمک میکنند که چنین نهادهایی را پابرجا نگه میدارد و توسعه میدهد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.