سبد خرید

بعد

ناشر : روزگاردسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

80,000 تومان

بعضی وقت‌ها بزرگ شدن یعنی باید با شیاطین درونت روبه‌رو بشوی.
جیمی کانکلن چیز زیادی از این جهان نمی‌خواهد. او دوست دارد یک بچه‌ی عادی باشد اما نمی‌تواند.
مادرش از او می‌خواهد توانایی عجیبش را مخفی کند.
جیمی چیزهایی را می‌بیند که بقیه نمی‌بینند. چیزهایی را می‌شنود که بقیه روحشان هم خبر ندارد.
اما واقعاً او می‌تواند این توانایی را مخفی کند؟ وقتی مادرش به دردسر بزرگی می‌افتد یا مأمور پلیس نیویورک از او می‌خواهد قاتلی که تهدید به کشتار جمعی مردم کرده دنبال کند، می‌تواند چشم روی توانایی‌هایش ببندد؟
می‌گویند مُرده‌ها قصه نمی‌گویند.
ولی کسی چه می‌داند، شاید مُرده‌های داستان ما، قصه‌گوهای خوبی باشند…

تعداد:
مقایسه



بعد

درباره نویسنده استیون کینگ:

استیون کینگ (Stephen King) نویسنده کتاب بعد، با نام کامل استیون ادوین کینگ (زادهٔ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ پورتلند) نویسندهٔ آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت و خیال‌پردازی است. کینگ در سال ۱۹۷۰ از دانشگاه شهر مین (مکان تولدش) فارغ التحصیل شد و از آن زمان به بعد شروع به نوشتن داستان نمود. ۴ سال بعد کینگ موفق به انتشار اولین رمان خود با نام کری شد. او در این مدت علاوه بر نویسندگی به شغل‌هایی مانند تدریس و نجاری و … هم مشغول بود. و از این راه امرار معاش می‌کرد.

با انتشار کتاب کری و استقبال خوانندگان از سبک نوشتاری کتاب. این نویسنده به سرعت به شهرت رسید. و محبوبیت داستان باعث شد تا دو سال بعد از انتشار فیلمی بر اساس داستان آن توسط برین دی پالما ساخته و روانه‌ی بازار شود. می‌توان این گونه بیان کرد که وی کار نویسندگی‌اش را با نوشتن داستان‌ها و رمان‌های کوتاه آغاز نمود. و بعد از کسب شهرت، بیشتر برای روزنامه‌ها و مجله‌ها، داستان‌هایی را تألیف کرد. که مشهورترین آن‌ها، سری قلعه‌ی تاریک است. و پس از آن در سه دهه‌ی ۱۹۹۰، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ بیشتر مشغول به نوشتن کتاب بوده است.

درباره کتاب بعد:

پابلیشرز ویکلی: «این تریلر پر از جنایات و مکافات، لحظه به لحظه خواننده‌ها را دنبال خودش می‌کشاند. طرفداران کینگ خوشحال باشند.»

کرکس: «دنبال یک هیجان و جنایت بدیع هستید اما وقت ندارید؟ قبل از خواب کتاب کینگ را بخوانید. مطمئن باشید خواب از سر شما می‌پراند.»

واشنگتن پست: «کتاب بعد از استفن کینگ به درستی، صراحت و محصورکنندگی همیشه است… طرح جنایتش پر پیچ و تاب است و بعضی از قسمت‌های کتاب نفس‌تان را بند می‌آورد… شما کتاب یک داستان‌سرای اصیل را در دست دارید.»

جیمی کانکلین، پسری با توانایی‌های غیرعادی است. مادر او، یک مادر مجرد و تنهاست که دوست دارد فرزندش، مانند بقیه، معمولی باشد. اما خوب می‌داند که جیمی معمولی نیست. او همیشه به پسرش توصیه می‌کند تا رازش را از دیگران مخفی کند. چون جیمی می‌تواند چیزهایی را ببیند که دیگران نمی‌بینند و همین موضوع باعث شده تا چیزهایی را بداند که دیگران نمی‌دانند… این ویژگی غیرعادی در جیمی باعث شده تا پای او به ماجراهایی باز شود که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد….

قسمتی از کتاب بعد:

من و مامان به واحد ۳-سی رسیدیم و مامان در را باز کرد. این کارش یه خورده طول می‌کشید چون درِ واحد ما سه تا قفل داشت. مامان می‌گفت این هزینهٔ زندگی کردن مثل باکلاس‌هاست. آپارتمان ما شش اتاقِ بود و منظرهٔ خیابان را نشان می‌داد. مامان آن را قصری در پارک صدا می‌زد. ما خدمتکار خانمی داشتیم که هر هفته دو بار برای تمیزکاری به خانه‌مان می‌آمد. مامان در پارکینگ خیابان دوم رنج‌رورش را پارک می‌کرد. گاهی به اسپیونک۱۴ می‌رفتیم و سری به دایی هری می‌زدیم. به لطف ریجیس تامس و چند نویسندهٔ دیگر (منظورم بیشتر همان ریجیس قدیمی خودمان است) زندگی مرفه‌ای داشتیم. البته، خیلی دوام نیاورد. تحول ناامیدکننده‌ای به وجود آمد که خیلی زود برایتان توضیح می‌دهم. حالا که به گذشته نگاه می‌کنم به نظرم می‌آید زندگی‌ام شبیه یکی از رمان‌های دیکنز بود که چندتایی فحش آبدار هم قاطی‌اش کرده باشند.

مامان کیف خط‌نوشته‌ها را کنار گذاشت و روی مبل ولو شد. مبل از خودش صدای باد در کردن داد. همیشه همین صدا را می‌داد و ما را می‌خنداند، اما آن روز خنده‌ای در کار نبود.

مامان گفت: «خدایا، لعنت به این…» بعد نگاهی به من انداختم و دستش را بالا آورد: «تو…»

خودم زودتر گفتم: «نه، من هیچی نشنیدم.»

مامان لب پایینش را گاز گرفت و چتری‌هایش را عقب زد: «خوبه. باید یه دستگاه شوکر الکتریکی کنار دستم بذارم و هر وقت جلوی تو فحش دادم، خودم رو تنبیه کنم. این‌جوری یادم می‌مونه زبونم رو نگه دارم. باید دو هزار صفحه از آخرین رمان ریجیس رو بخونم…»

پرسیدم: «اسم این یکی کتابش چیه؟» می‌دانستم اسم کتاب حتماً روانوک دارد. همیشه همین‌طور بود.

مامان جواب داد: «روح دوشیزهٔ رواِنوک. این یکی از بهترین کتاب‌هایی که نوشته. توش کلی صحنه‌های هیجان‌انگیز داره.»

دماغم را چین دادم.

مامان گفت: «شرمنده فسقلی، اما خانم‌ها داستان‌هایی رو که باعث بشه قلبشون تند بزنه و بدنشون داغ بشه دوست دارن.»

نگاهی به کیف خط‌نوشته‌ها انداخت. طبق معمول شش یا هشت لایه پلاستیک محافظ دور آن کشیده بودند. همین پلاستیک‌ها باعث می‌شد مامان موقع کلنجار رفتن با آن‌ها و باز کردنشان یکی دو تا فحش خیلی بد بدهد. من هنوز هم کلی از فحش‌های او را استفاده می‌کنم.

«ولی الان اصلاً حال و حوصله ندارم. دلم می‌خواد یه لیوان شراب بخورم، شاید کل شیشه شراب رو خالی کنم. مونا بارکت دردسرش بیشتر از منفعتش بود. اصلاً مارتی بدون اون راحت‌تر زندگی می‌کنه. امیدوارم زود حالش خوب بشه چون از این فکر که مدام باید یکی رو دلداری بدم، خوشم نمی‌آد.»

گفتم: «مونا اون رو دوست داشت.»

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

266

زبان

موضوع

,

شابک

9786222331559

وزن

260

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Later
2021

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بعد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...