بری لیندون
درباره نویسنده ویلیام تکری:
ویلیام تکری (William Makepeace Thackeray) نویسنده کتاب بری لیندون، با نام کامل ویلیام مِیکپیس تَکری در سال ۱۸۱۱ و در کلکته به دنیا آمد چراکه پدرش عضو کمپانی هند شرقی بود. کودکی کموبیش حزنآلود تکری در مدارس مختلف انگلستان سپری شد و در جوانی حقوق خواند. مدتی نقاشی را پیشه خود کرد تا اینکه سال ۱۸۳۲ از پدرش بیستهزار پوند به او ارث رسید اما ویلیام این ثروت را با قماربازی و سرمایهگذاریهای نابهجا هدر داد. رفتاری که به نظر میرسد بازتاب آشکاری در «ماجراهای بریلیندون» داشته است.
سال ۱۸۳۶ که تکری در پاریس هنر میخواند، با دختر ایرلندی فقیری ازدواج کرد که پدرش روزنامهای داشت. ویلیام در این روزنامه تا زمان ورشکستگیاش مشغول به کار بود. سپس به بلومزبری انگلستان رفت و شغل روزنامهنگاری را به صورت تمام وقت ادامه داد. مرگ یکی از دخترانش در سال ۱۸۳۹ دیوانگی همسرش را در پی داشت. از آن پس تکری مردی بود تنها که خود را وقف دو دختر دیگرش میکرد.
انتشار سریالی «بازار خودفروشی» در سالهای ۱۸۴۷ و ۱۸۴۸ او را در مقام نویسندهای برجسته به جامعه انگلستان معرفی کرد. عشق نافرجام تکری به جین بروکفیلد، همسر یکی از دوستان سابقش، جز نومیدی و افسردگی نویسنده حاصلی نداشت. تکری برای التیام این درد و فراموشکردن سرخوردگیهایش مدتی به آمریکا رفت. پس از بازگشت به انگلستان و استقرار در لندن با دوست و رقیب قدیمیاش چارلز دیکنز درگیر مرافعهای شد که به «ماجرای باشگاه گاریک» معروف است.
پس از مرگش در سال ۱۸۶۳، تندیس یادبودی از او در کلیسای وستمینستر قرار دادند.
درباره کتاب بری لیندون:
«خاطرات آقای بری لیندون» (یا در نسخههایی دیگر «اقبال آقای بری لیندون») نوشتهی ویلیام میکپیس تکریِ ایرلندی نخستین بار در سال ۱۸۴۴ به صورت سریالی در مجلۀ فریزر منتشر شد. تکری، این رمان را که دومین اثر سرشناس او پس از «بازار خودفروشی» است، با استفاده از قالب رمانهای پیکارسک (رندنامه) خلق کرده است.
کتاب بری لیندون دریچهای بسیار مهم برای ورود علاقهمندان به ساحت ادبیات انگلستان است. نثر ساده و روان و در عین حال درونمایههای شیرین و جذاب آن و همچنین زبان طنّاز و طعنهزنانهی نگارنده این اثر را منحصر به فرد میسازد. این اثر تلاشی برای نمایش قرن 18 انگلستان و ریشههای حقیقی اشرافزادگی و نجیبزادگی است که به صورتی غیرصریح و ضمنی به نقد این احوال میپردازد. خاطرات آقای بری لیندون نمایش شرارتها و بیاخلاقیهای فردی است که دائما مشغول منزه کردن خود از هر اتهام غیراخلاقی است. درگیر شدن خواننده با روایت داستان از زبان چنین انسانی میتواند بسیار آموزنده باشد.
قسمتی از کتاب بری لیندون:
از روزگار حضرت آدم در این جهان به ندرت شری به پا شده که اساس آن زنی نبوده باشد. از زمانی که خانوادهی ما شکل گرفته (که لابد به عصر آدم بسیار نزدیک بوده چنان که همه میدانند خاندان بری بسیار قدیمی، نژاده و سرشناس است)، زنان نقشی بسزا در سرنوشت اعضای این تبار داشتهاند.
تصور نمیکنم نجیب زادهای در اروپا باشد که نام خاندان بری بریوگی از سرزمین ایرلند به گوشش نخورده باشد، چون در آثار گوئیلیم یا دوزیه اسمی بلند آوازه تر از آن یافت نمیشود – و اگرچه در مقام مردی سرد و گرم چشیده آموختهام با تمام وجود ادعاهای برخی مدعیان نجیبزادگی را خوار بشمارم که شجرهنامهشان کمتر از شجرهنامهی نوکری است که چکمههایم را تمیز میکند و با آنکه در کمال استهزا و تحقیر به لاف و گزاف بسیاری از هموطنانم میخندم که همه از اولاد پادشاهان ایرلندند و از ملک و ضياعی که وسعتش کناف سیرکردن خوکی را میدهد به گونهای سخن میگویند که گویی امیرنشینی است، حقیقت بر آنم میدارد که بگویم خانوادهام از نجیبترین خانوادههای جزیره و چه بسا تمام عالم بودند؛ املاکشان که اکنون ناچیز بود و در اثر جنگ، خیانت، اتلاف وقت، ولخرجی نیاکان و وفاداری به دین کهن و پادشاه سابق تکه پاره شده بود پیش از این چشمگیر بود و ایالات فراوانی را در بر میگرفت، زمانی که ایرلند بسیار پررونقتر از حالا بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.