برندگان

معامله زندگی

درباره نویسنده فردریک بکمن:

فردریک بکمن (Fredrik Backman) نویسنده کتاب برندگان، با نام کامل کارل فردریک بکمن (Carl Fredrik Backman) نویسنده و وبلاگ‌نویس سوئدی‌ست که در دوم (Juni)ژوئن ۱۹۸۱ در استکهلم به دنیا آمده است. پیش‌ترها شهرت بکمن در سوئد به‌خاطر وبلاگ‌نویسی بود. او برای روزنامه‌های مختلف مقاله می‌نوشت و همکاری‌اش را با مجله مترو هم شروع کرد. همین‌طور در سال ۲۰۱۲ کتاب مردی به نام اوه را نوشت که همان سال بیش از ۶۰۰ هزار نسخه از آن فروش رفت. این کتاب در حال حاضر به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده، رتبه اول پرفروش‌های سوئد و نیویورک تایمز را از آن خود کرده و فیلم برگرفته از کتاب با همین نام در ۲۰۱۶ در سینماهای جهان اکران شد. ترجمه فارسی رمان مردی به نام اوه در ایران نیز با استقبال زیادی روبرو شده‌است. او با همسر ایرانی خود ندا شفتی و دو فرزندش ساکن سوئد است.

درباره کتاب برندگان:

آمازون: «هر چیزی که نام بکمن روی آن نشسته باشد مطمئناً سرشار از بصیرت و عشق است. بی‌شک برندگان برنده‌ی دیگری خواهد بود.»

برندگان سومین کتاب از تریلوژی شهر خرس، رمانی نفس گیر و جذاب از فردریک بکمن نویسنده کتابهای پرفروش مردی به نام اوه و مردم مشوش است داستانی در مورد عشق و زندگی در یک جامعه سرسخت داستانی در مورد عشق‌های اول بخشودگی‌ها و آخرین خداحافظی‌ها.

این رمان به زیبایی تمام پیچیدگی‌های زندگی روزمره را به تصویر می‌کشد و پرسش‌هایی دربارۀ دوستی، وفاداری از دست دادن و هویت را کندوکاو می‌کند. این کتاب به واژگان برد، از دست دادن و بخشیدن معانی جدیدی می‌بخشد.

قسمتی از کتاب برندگان:

هر کسی که بنیامین اوویچ را می‌شناخت، مخصوصاً نزدیکانش که او را بنی صدا می‌زدند، شاید جایی در اعماق وجودش می‌دانست او از آن دسته آدم‌هایی نیست که عاقبتش ختم به خیر شود.

البته نیازی نیست بگویم که ما هنوز هم امیدوار بودیم خدایا! آخر به امید چه؟! رؤیاهای خوش بینانه آخرین خط دفاعی عشق هستند، بنابراین ما همیشه به نحوی خودمان را متقاعد می‌کنیم که حادثه ناگواری برای کسانی که عاشقشان هستیم رخ نخواهد داد و نزدیکانمان در نبرد علیه سرنوشت پیروز خواهند شد. به خاطر همانها زندگی جاویدان را متصور می‌شویم و آرزوی قدرت‌های فوق بشری می‌کنیم تا بتوانیم ماشین‌های زمان بسازیم. ما امیدوار هستیم. خدایا! آخر به امید چه؟!

البته داستان پسرهایی مثل بنی خیلی به ندرت به فصل پیری آنها می رسد؛ آنها داستانهای طولانی‌ای ندارند و قرار هم نیست که به هنگام پیری، در حالی که سر بر بالینی گرم و نرم گذاشته‌اند، در آرامش این دنیا را ترک کنند.

پسرهایی مثل بنی در جوانی می‌میرند آنها مرگ‌های وحشتناکی دارند.