باورم کن
آنتونی کاپلا نویسندهی انگلیسی متولد 1962 است که آثارش را با نام جی پی دلانی منتشر میکند. او در اوگاندا به دنیا آمده و تحصیلات دانشگاهی خود را در آکسفورد به انجام رسانده است. آنتونی کاپلا متخصص نوشتن داستانهای دلهرهآور است. داستانهایی که عناصر روانشناختی در آن نقش مهمی دارند. او روح و جان شخصیتهای داستانش را موشکافی میکند و انگیزههایشان را بیرون میکشد. کاپلا نوشتن را از سال 1997 آغاز کرد و اولین داستانش به نام «درخت سم» را همین سال منتشر کرد و پس از آن نیز در طی سالهای گذشته کتابهای مختلفی را منتشر کرده است. کتابهای «به من دروغ بگو»، «گودال مرگ»، «مشاور ازدواج»، «شیمی برای آماتورها»، «طعمهای مختلف قهوه» و «همسر عالی» دیگر کتابهای این نویسندهاند. کتاب «دختر قبلی» از این نویسنده توانسته است به یکی از پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شود، مخاطبان در ایران نیز استقبال زیادی از این کتاب کردند.
باورم کن اولین بار با نام اصلی «believe me » سال 2018 منتشر شد. این رمان جذاب و دلهرهآور داستان دختری است که دانشجوی تئاتر است و میان زندگی و تئاتر تمایزی قائل نیست. بر اساس گفتهی فرانک سالاری، مترجم کتاب در بخش کلامی با خواننده این باعث شده شیوهی روایت کتاب کمی متفاوت باشد. در واقع این رمان آمیزهای از نمایشنامهنویسی و رمان است. سالاری در این باره گفته است: «این امر ممکن است در ابتدای خواندن کتاب قدری غریب بنماید. با این همه، نمیتوان پنهان کرد که این داستان، داستان پرکشش و پرچالش همراه پیچیدگیهای روحی شخصیتهای اصلی است و خواننده را در مسیر ماجراها با خود همراه و مجذوب میکند.» نویسندهی باهوش این کتاب اثری آفریده که نفس خواننده را در سینه حبس میکند و او را وامیدارد با شخصیتهای داستانش همذات پنداری کند.
باورم کن با استقبال زیادی از جانب منتقدان مواجه شده است. آنها این کتاب را با عباراتی مانند «داستانی هیجانانگیز» و «یک تریلر قدرتمند روانشناختی» توصیف کردهاند. روزنامهی دیلی میل دربارهی باورم کن نوشت: «این اثر هیچوقت اجازه نمیدهد حدس بزنید اتفاق بعدی چیست»
سابین دورانت: از مطالعۀ این کتاب بیاندازه لذت بردم.
دیلیمیل: کتابی روانشناختی و حتی ترسناک… نویسنده بهخوبی موفق شده است احساس را با تعلیق درهم آمیزد.
پابلیشرز ویکلی: یک تریلر روانشناختی که از همان صفحات اول شمارا میخکوب خواهد کرد.
لایبرری ژورنال: این کتاب برای کسانیست که از مطالعۀ «دختر قبلی»،«دختری در قطار» و «زنی پشت پنجره» لذت بردهاند.
قسمتی از کتاب باورم کن:
خبر داری روند بررسی پرونده و بازرسی به کجا رسیده؟
یک چیزهایی شنیدم. ظاهرا هنوز به هیچ نتیجهای نرسیدهاند. البته دیگر فکر نمیکنند سرقت دلیل قتل بوده. میگویند همهی سرنخها به همسرش میرسد. اگر به نتیجهی قطعی برسند بازجویی جدی را شروع میکنند. البته فعلا صحبت از جنون آنیست.
پس از لحظه ای، از جایی که دستش را گذاشته بود رنگ قرمزی روی ملحفه سفید نمایان شد.
حالا مطمئن شد که اتفاقی که افتاده، یک اتفاق خیلی بد است.
دوباره تخت را تکان داد.
این بار با انگشتش ملحفه را فشار داد.
دوباره ملحفه قرمز و قرمزتر شد.
کونسلا تمام شهامتش را جمع کرد و با دست چپ ملحفه را کنار زد.
از صحنه ای که می دید؛ شوکه شده بود.
میخواست با دست به پیشانیاش بکوبد که دستش را انداخت و جلوی دهانش را گرفت تا صدای جیغش را کسی نشنود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.