بادهای کامینو

بادهای کامینو

درباره نویسنده جان گریشام:

جان گریشام (John Grisham) نویسنده کتاب بادهای کامینو، زاده‌ی 8 فوریه‌ی 1955، نویسنده‌ی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشته‌ی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده‌ی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.

گریشام سال‌هاست به عنوان نویسنده‌ی رمان‌های حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبان‌های زنده‌ی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شده‌اند و از اکثر کتاب‌های وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است. او تا کنون 23 رمان، یک کتاب غیرداستانی، یک مجموعه داستانی و یک کتاب نوجوانانه منتشر کرده است. «محافظان»، «شریک»، «تسویه حساب»، «باران‌ساز»، «شرکت» و «استیناف» شماری از رمان‌های موفق این نویسنده‌اند. کتاب‌های گریشام به 38 زبان ترجمه شده و 250 میلیون جلد از آن‌ها در سراسر جهان به فروش رسیده است. گریشام در ویرجیانا و می.سی.سی.پی زندگی می‌کند.

درباره کتاب بادهای کامینو:

سه سال پیش جان گریشام فرمولی جدید برای موفقیت درست کرد. او نوشتن درباره وکیل‌ها را کنار گذاشت و یک کتاب ساحلی نوشت. خیلی از نویسنده‌ها داستان‌های‌شان را در چنین محیط‌هایی تعریف می‌کنند، اما اینکه گریشام این کار را کرد سورپرایز جالبی بود.

گریشام محل وقوع داستان کتاب خود را در جزیره خیالی کامینو؛ استراحت‌گاهی در فلوریدا که یکی از بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی‌های جهان در آن واقع است، قرار داد. در همین کتاب‌فروشی می‌توان دست‌نوشته‌های به سرقت رفته است. اسکات فیتزجرالد را پیدا کرد و مجموعه‌ای از نویسنده‌های پرحرف هم در آن حضور دارند، از جمله شخصیت اول داستان که زنی به نام «مرسر مان» بود.

هر کسی که از «جزیره کامینو» لذت برد امید داشت این کتاب بتواند آغاز یک مجموعه باشد. بنابراین خوانندگان خوشحال شدند که شنیدند دنباله‌ای از راه رسیده، هرچند لحنش به هیچ وجه مانند قبلی سبک و راحت نیست.

کتاب جدید «بادهای کامینو» شامل یک توفان سهمگین می‌شود و در حالی که کتابی از مجموعه «کامینو» است، عناصر بیشتری از تریلرهای سنتی گریشام را در خود دارد.

شخصیت مرسر که در «جزیره کامینو» یک نویسنده تازه‌کار بود حالا به موفقیت ادبی و بازرگانی دست پیدا کرده است. رمان در حالی آغاز می‌شود که او در پایان تور طولانی کتابش است‌، به کتابخانه معروف جزیره می‌رود و با نویسنده‌ها صحبت می‌کند. اما بعد از پایان صحبت‌های ادبی، گریشام توفان و داستان واقعی را مطرح می‌کند. جزیره کامینو سخت ضربه می‌خورد و نلسون کِر که وکیلی است که نویسنده داستان‌های تریلر هم شده، مرده پیدا می‌شود. نلسون کتابی تمام‌نشده داشت. آیا او به خاطر چیزی که در کتاب بود به قتل رسیده است؟

گریشام به خوبی می‌داند چطور داستان‌هایی این چنینی را تعریف کند. البته حتی در حالتی که جزیره دچار فاجعه شده هم او حس و حال لذت تعطیلات را به طور کامل از داستان نمی‌گیرد. بالاخره شخصیت‌های داستان می‌توانند تا حدی آوار را تخلیه کنند و داستان بیش از یک سال به طول می‌انجامد و به همین دلیل در بعضی موارد او شخصیت‌های کتابش را به هتل‌ها و رستوران‌های مختلف هم می‌فرستد.

در عین حال جزیره، کتاب‌فروشی و شخصیت زن اول داستان که جاذبه‌های کتاب اول بودند و شاید به خاطر تازگی‌شان در دنیای گریشام بیشتر مورد توجه واقع شدند، در کتاب دوم تا حدی جای خود را به شخصیت‌های دیگر می‌دهند، به افرادی که شروع به دنبال کردن سرنخ‌ها و کارآگاه‌بازی می‌کنند.

«بادهای کامینو» قرار بود کتابی برای سرگرمی و فکر نکردن به مسائل روزمره باشد اما زمان‌بندی آن باعث می‌شود به طور گریزناپذیری طنین متفاوتی داشته باشد. جزیره کامینو در نهایت دوباره خود را پیدا می‌کند، اما در بیشتر کتاب فقط سایه‌ای از خود قبلی‌اش است. توریست‌ها رفته‌اند و به کسب‌وکارها آسیب وارد آمده‌است. داستان در نهایت به بیمارانی می‌رسد که در وضعیت بین مرگ و زندگی هستند.

گریشام که همواره به سمت مسائل بزرگ جذب می‌شود و در کل سعی می‌کند سیاست را از نوشته‌های خود دور نگه دارد، در این کتاب از واژه «حرکت ترامپی بزن» برای توصیف کردن شانه خالی کردن از مسئولیت‌پذیری از طریق اعلان ورشکستگی استفاده می‌کند. اگر فکر کنید می‌بینید که «بادهای کامینو» برای حال حاضر بسیار هم درخور است.

قسمتی از کتاب بادهای کامینو:

اواخر ماه ژوئیه در آبهای ناآرام خاور دور در اقیانوس اطلس، حدود صد و چهل و پنج کیلومتری غرب کیپ ورد، طوفان لئو شکل گرفت و چرخش و حرکت خود را آغاز کرد. هواشناسان خیلی زود آن را شناسایی و نام مناسبی بـر آن نهادند و ابتدا به عنوان توده هوای کم فشار استوایی طبقه بندیاش کردند، اما چند ساعتی نگذشته بود که بر اثر شدت و بالا گرفتن فعالیت و دوران آن، طوفان مزبور به سطح بالاتری ارتقا پیدا کرد و در طبقه طوفان استوایی جای گرفت.

یک ماه بود که بادهای خشک و شدیدی صحرای آفریقا را درنوردیده و با ور کوفتن بر سواحل نمناک استوایی، توده ای از هوای چرخنده به دور خود ایجاد کرده و در جستجوی مکانی برای فرود در غرب بودند.

هنگامی که طوفان لئو حرکت خود را آغاز کرد، سه طوفان مشهور دیگر نیز قبل از آن فعال بودند و داشتند منطقه‌ی کارائیب را با غرشهای آزاردهنده ی خود تهدید میکردند. هر سهی این طوفانها، مسیر مورد انتظار را طی کردند و باعث نزول بارانهای سنگین در جزایر منطقه ی کارائیب شدند، ولی خسارت دیگری وارد نکردند.

اما در مورد طوفان لئو، وضع این طور نبود و به عکس از همان آغاز معلوم بود…