او این بازی را شروع کرد

او این بازی را شروع کرد

درباره نویسنده سامانتا داونینگ:

سامانتا داونینگ نویسندۀ کتاب او این بازی را شروع کرد در منطقه خلیج سانفرانسیسکو متولد شد. او همچنین نویسنده کتاب پرفروش همسر من دوست داشتنی، نامزد جوایز Edgar  ITW و Macavity برای بهترین رمان اول است. براساس همین رمان یک فیلم سینمایی ساخته شده است. دومین کتاب او، “او این بازی را شروع کرد”، در 21 ژوئیه سال 2020 منتشر شد. او در حال حاضر در نیواورلئان زندگی می‌کند.

درباره کتاب او این بازی را شروع کرد:

لیسا گاردنر: «کتابی کاملاً خلاقانه، به‌شدت هوشمندانه و واقعاً جذاب و میخکوب‌ کننده. با خواندن این کتاب دیگر هرگز نگاهتان به سفرهای خانوادگی مثل قبل نخواهد شد.»

قسمتی از کتاب او این بازی را شروع کرد:

شما یک زن قهرمان می‌خواهید؛ کسی که بتوانید او را تشویق و با او همذات پنداری کنید. البته این شخص نباید بی‌نقص باشد چون این موضوع باعث می‌شود نسبت به خودتان حس بدی داشته باشید. پس در واقع شما زن قهرمانی را می‌خواهید که عیب ونقص هم داشته باشد؛ کسی که برای محافظت از خانواده‌اش قوانین را زیر پا بگذارد ولی دست به قتل کسی نزند، مگر برای دفاع از خودش. پس یعنی نباید قاتل باشد، یا حداقل از آن قاتل‌هایی که با خونسردی دست به قتل می‌زنند نباشد.

این اولین عاملی‌ست که در صورت وجود آن ممکن است باعث شود شما آن زن را یک قهرمان به حساب نیاورید. عامل دوم فریب و ریاست. مردها می‌توانند دست به فریب و ریا بزنند و با این حال بازهم قهرمان محسوب شوند، ولی یک زن فریبکار قابل بخشش نیست. پس با این حساب من نمی‌توانم قهرمان شما باشم. ولی با این حال داستانی برای گفتن دارم. همه چیز از داخل یک ماشین شروع می‌شود؛ به عبارتی از یک ماشین شاسی بلند. به ترتیب سن وسال داخل ماشین می‌نشینیم؛ کسی که سن بیشتری نسبت به بقیه دارد پشت فرمان می‌نشیند. آن شخص کسی نیست جزادی. همسرش کنار او می‌نشیند ولی حضور من اذیتش می‌کند.