سبد خرید

النا می‌داند

ناشر : قصه باراندسته: , ,
موجودی: ناموجود

75,000 تومان

دخترم در یک بعد از ظهر بارانی مرد…

کلودیا پینیرو نویسنده معاصر آرژانتینی، در این رمان، رابطه‌ی مرموز مادر و دختری را به تصویر می‌کشد که دچار بحرانی عمیق شده‌اند. پس از مرگ دختر، مادر نمی‌خواهد باور کند که دخترش را کسی نکشته است و در بی حل معمای قتل اوست اما مشکلاتی مانع کارش می‌شود.

تبحر نویسنده در توصیف ناتورالیستی این داستان مثال زدنی ست و با ظرافت تمام، انتقادهای خود به جامعه‌ی آرژانتین و مشکلات زنان را در لایه‌های داستان جای داده است.

این رمان تحسین شده در سال ۲۰۲۲ در میان نامزدهای نهایی جایزه‌ی بین‌المللی من بوکر قرار گرفت.

ناموجود

می‌توانید ایمیل خود را وارد کنید تا از موجود شدن این محصول بصورت خودکار آگاه گردید.

مقایسه




برچسب:

النا می‌داند

درباره نویسنده کلودیا پینیرو:

کلودیا پینیرو (Claudia Piñeiro) نویسنده کتاب النا می‌داند، نویسنده زن موفق آرژانتینی متولد سال 1960 است. او بیشتر به خاطر نوشتن ادبیات معمایی و جنایی شناخته می‌شود. در سال‌های گذشته نیز کتاب‌هایی که چاپ کرده توانستند در مقام پرفروشترین کتاب‌های آرژانتین بدرخشند. همچنین پینیرو موفق به کسب چندین جایزه معتبر و نامزدی در جشنوارهایی مانند من بوکر شده است.

درباره کتاب النا می‌داند:

کتاب النا می داند رمانی است که در ۳ بخش نوشته شده است. عنوان‌های این بخش‌ها به‌ترتیب عبارت است از: «صبح (قرص دوم)»، «میانهٔ روز (قرص سوم)» و «بعدازظهر (قرص چهارم)». رمانِ کلودیا پینیرو از جایی آغاز می‌شود که راوی به ما از مشکل «النا» (Elena) می‌گوید. پای راست او تکان نمی‌خورد. بالا نمی‌آید. جلو نمی‌رود. پایین نمی‌آید. النا در آشپزخانه‌اش می‌نشیند و صبر می‌کند. او باید با قطار ساعت ۱۰ به شهر برود. النا آرزو می‌کند که امروز به هیچ آشنایی بر نخورد؛ کسی که جویای سلامتی‌اش شود یا بخواهد مرگ دخترش را تسلیت بگوید.

قسمتی از کتاب النا می‌داند:

النا ایزابل را ۲۰ سال قبل دیده بود، عصر روزی که ریتا او را کشان‌کشان به خانه آورد. هوا سرد بود و النا کنار بخاری سرگرم بافتن بود و عطر پوست پرتقال در یک کتری آب داغ در خانه پیچیده بود. در جوری باز شد انگار ریتا به آن لگد زده باشد، دستانش زنی را گرفته بود. عقب‌عقب آمد، اول بدن خودش و بعد بدن زنی که می‌کشید. النا پرسید این دیگه کیه؟ دختر گفت نمی‌دونم. یعنی چی نمی‌دونم بچه جون؟ حالش بده مامان. ریتا این را گفت و زن را تا داخل اتاق کشید و او را روی تخت انداخت. زن گریه می‌کرد ولی بعدش ساکت شد، از حال رفته بود. واسه‌م یه سطل بیار مامان. النا یکی آورد و ریتا آن را روی زمین کنار سر زن گذاشت.

گفت اگه احیاناً دوباره بالا بیاره. بعد به‌سمت پنجره رفت، کرکره‌های چوبی را بست و چراغ را روشن کرد. النا پرسید دکتر خبر کنم؟ ولی ریتا جواب نداد، به‌سمت زن رفت و وسایل کیفش را روی تخت خالی کرد و شروع به وارسی کرد. چی‌کار می‌کنی؟ دارم می‌گردم. دنبال چی؟ تلفنی، آدرسی. چرا ازش نمی‌پرسی؟ چون نمی‌تونه جواب بده مامان، نمی‌بینی نمی‌تونه؟ النا گفت داره گریه می‌کنه. بله، الان داره گریه می‌کنه، یک رژ لب روی تخت غلتید و ریتا قبل از افتادن آن را قاپید. یک بسته والیوم، کیف پول، چند برگه کاغذ، دو پاکت و پول خرد.

النا به‌سمت تخت رفت، هنوز بدنش در کنترل او بود، بیست سال قبل، بدون اینکه پایش بلرزد و سرش بالا بود. زن گریه می‌کرد، بالش را بغل کرده بود و صورتش را با آن پوشانده بود. النا دوباره پرسید این زن کیه؟ چرا برگشتی خونه؟ این بار دخترش توضیح داد، ریتا او را سر راه برگشت به مدرسهٔ کاتولیک پیدا کرده بود، مثل هر روز وقتی بعد از ناهار با مادرش، به‌سرعت به سر کار برمی‌گشت، تا زنگ را بزند و کلاس‌های بعدازظهر را شروع کند، ولی هیچ‌وقت نرسیده بود، چون آن‌طرف خیابان ایزابل را دیده بود، روی کاشی‌های شطرنجی‌ای که ریتا پایش را روی آن‌ها نمی‌گذاشت، آن‌هایی که نمی‌گذاشت النا هم رویشان پا بگذارد.

ایزابل به درختی تکیه داده و تا کمر خم شده بود و بالا می‌آورد. نفس ریتا بند آمده بود و سعی کرده بود به او نگاه نکند. اول حالش بد شده بود، ولی بعد انزجار جایش را به چیز دیگری داد، چیزی که نمی‌دانست چیست، چیزی که جلوی رفتنش را گرفته بود.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

129

زبان

موضوع

,

شابک

9786227943092

وزن

155

جنس کاغذ

,

عنوان اصلی

Elena Knows
2007

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “النا می‌داند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...