اقتصاد سیاسی و سیاست خارجی
درباره کتاب اقتصاد سیاسی و سیاست خارجی:
چه در کشور ما و چه در کشورهای دیگر، به ندرت پیش میآید که رساله دکتری تبدیل به کتاب شده و اعتبار علمی آن قابلیت تسری در جامعه دانشگاهی داشته باشد. تجربه نشان میدهد که ۵ تا ۱۰ درصد رسالهها از چنین ظرفیتی برخوردارند. رساله جناب آقای دکتر محمود خانی جوی آباد دارای این اعتبار است. آقای دکتر خانی یک کانون اساسی در مباحث توسعه را با بهره برداری از تجربیات سه کشور چین، هند و ایران بلورین کردهاند: مادامی که محیط بینالمللی یک کشور مساعد نباشد شرایط رشد و توسعه اقتصادی آن مهیا نمیشود. زمانی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، رهبران آفریقایی که برای استعمارزدایی و استقلال سیاسی کشورهای خود تلاش و مبارزه کرده بودند بر این تصور بودند که میتوان بدون ارتباطات پیچیده بینالمللی و صرف اتکا به بازار پول، کار، فناوری و تجربه داخلی به رشد و توسعه پایدار رسید. این طرز تفکر واکنشی، حدود یک دهه دوام آورد و بسیاری از این کشورها متوجه شدند ارتباط با جهان، قبل از آنکه ماهیت سیاسی داشته باشد نوعی یادگیری و اصلاح و بهبود است. اگر سیاست خارجی تسهیل نکند، اقتصاد ملی نمیتواند منحنی روبه رشد پیدا کند. از طریق تعامل است که کشورها میتوانند رقابت، مزیت نسبی، صنعتی شدن، شفافیت و مدنیت را کسب کنند. آقای دکتر خانی جویآباد با دقتی کم نظیر، با اتکا به مواد خام معتبر و تحلیلهای چند متغیری، رابطه میان تصمیم سازیهای داخلی در حوزه اقتصاد و توسعه…
قسمتی از کتاب اقتصاد سیاسی و سیاست خارجی:
منظور از جهانی شدن اقتصاد پدید آمدن فضای جدید و بیسابقهای است که در آن با کمرنگ شدن مرزهای سنتی دولت وستفالیایی، جریان آزاد تبادل و انتقال پول و سرمایه، اطلاعات، فناوری، کالا، خدمات، ایده و نقل وانتقال افراد به عنوان کارگر یا نیروی کار و کارگزار تغییر، باعث تحولات عمدهای در ساختار سنتی حاکم و تحولات مهمی از قبیل فرسایش حاکمیت دولت-ملتهای وستفالیایی، تغییر ماهیت کار کرد دولت به عنوان کارگزار اصلی عرصه سیاسی؛ ورود بازیگران جدید از قبیل شرکتهای چند ملیتی نسبتا مستقل و ادغام، ائتلاف و ارتباط تنگاتنگ عواملی از قبیل قدرت، سرمایه و عاملیت نیروی انسانی و نیروی کار در شکلدهی اقتصاد سیاسی جهانی و کشورهای مورد مطالعه این کتاب شده است.
در اینجا علاوه بر نقش مسلط دولت در سه کشور مورد بررسی، نقش سایر بازیگران مهم، شامل نظام اقتصاد سیاسی جهانی یا پارادایم حاکم، نهادها و سازمانهای بینالدولي، بازیگران غیردولتی و شرکتها، جامعه مدنی / بازار و نقش ممتاز طبقه متوسط در ایجاد ائتلاف میان دولت و نیروهای جهانی شدن – مورد توجه است. البته در چارچوب مباحث نظری باید اذغان کرد که بازیگران و موضوعات مطرح در اقتصاد سیاسی بینالملل، همچنان محل مناقشه است. اجماع نسبی صاحب نظران بر آن است که دولت همچنان مهمترین بازیگر عرصه بینالملل – در اکثر حوزههاست.
نظریه و الگوی اقتصاد سیاسی سیاست خارجی
تعریف و مشخصات این رویکرد در این کتاب آن است که: انگیزهها و علل رفتار و تصمیمهای اتخاذ شده سیاست خارجی یک کشور، طبق «مدل اقتصاد سیاسی سیاست خارجی این اثر» دیگر نه صرفا مبتنی بر دیدگاههای واقع گرایانه و مرکانتیلیستی بر پایه «منافع و قدرت ملی» است؛ نه صرفا نولیبرالیستی یا مبتنی بر «ارزشها و هویت مشترک» و تاکید بر آزادی اقتصادی و همکاری بینالمللی است؛ و نه به طور انحصاری ناشی از نظام طبقاتی سرمایهداری است…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.