اصول نسبیت
درباره نویسنده آلبرت آینشتاین:
آلبرت اینشتین (Albert Einstein) نویسنده کتاب اصول نسبیت، او بیتردید از بزرگترین چهرههای علمی دنیا، و احتمالا مشهورترین دانشمند تاریخ بود. اینشتین به سال 1879 و در خانوادهای یهودی متولد شد. در دوران تحصیل نه خانواده و نه معلمان هوش سرشار او را تشخیص ندادند. باری، اینشیتن بیتوجه به حوادث به تحصیل و دستوپنجه نرم کردن با پرسشهای علمی خود ادامه داد، و به مرور نام خود را در میان فیزیکدانانِ وقت مطرح ساخت.
نظریه نسبیت او که نخستین بار در سال 1905 ارائه شد، نامش را به شدت بر سر زبانها انداخت. اینشتین به مرور دستگاه فیزیک نیوتنی را تماماً نقد کرده، و به انکار تصورات تا پیش از آن رایج دربارهی فضا و زمان برخاست. تلاشهای فکری و علمی اینشتین در نهایت برای او جایزهی نوبل را نیز به ارمغان آورد. برخی دیگر از افتخارات آلبرت اینشتین عبارتند از: انتخاب به عنوان مرد قرن از سوی نشریهی تایم. برگزیده شدن به عنوان یکی از محبوبترین افراد در نظرسنجی گالوپ (سال 1999).
درباره کتاب اصول نسبیت:
نظریۀ نسبیت یکی از دو نظریۀ اصلی فیزیک مدرن است که بهتدریج از نیمۀ دوم قرن نوزدهم با توسعۀ مبانی ریاضی آن و پیدایش معادلات ماکسول و آشکارشدن نقاط ضعف مکانیک نیوتنی مطرح شد و در ابتدای قرن بیستم به ثمر نشست. اگرچه این نظریه بهدرستی به نام آینشتاین نامیده شد، ولی دانشمندان زیادی در شکلگیری آن نقش داشتهاند. از فیزیکدانانی تجربی همچون مایکلسون و مورلی گرفته تا فیزیکدانانی همچون ماکسول، ماخ و لورنتس، تا ریاضیدانانی همچون ریمان، کریستوفل، پوانکاره و مینکوفسکی.
هریک از دانشمندان از دیدگاهی متفاوت به موضوع نگریستهاند و بستری را شکل دادهاند که درنهایت آلبرت آینشتاین برپایۀ این بستر، شکلی واضح و قاطع به دستاوردهای آنها بخشید و افتخار اکتشاف آن را به نام خود ثبت کرد. کتاب حاضرمجموعهای از نخستین مقالات از چهار فیزیکدان و ریاضیدان برجستۀ قرن بیستم دربارﮤ این موضوع است، که هریک از آنها، از مقالات شاخص تاریخ فیزیک محسوب میشوند. بهویژه، دو مقالۀ «دربارﮤ الکترودینامیک اجسام متحرک» و «بنیاد نظریۀ نسبیت عام» نوشتۀ آلبرت آینشتاین و مقالۀ «فضا و زمان» نوشتۀ هرمان مینکوفسکی ازجمله رویدادهای بسیار مهم و نقاط عطف در تاریخ علم و جهشی در معرفت بشری به شمار میآیند.
قسمتی از کتاب اصول نسبیت:
همان طور که ماکسول برای اولین بار خاطر نشان کرد و نیز نتایجی که از یک محاسبه بسیار ساده به دست میآید زمان لازم برای این که یک پرتو نور فاصله نقطه A به B و بازگشت به A را بپیماید، باید با حرکت آن دو نقطه در اتر ساکن، تغییر کند. مقدار اختلاف از نظر کوچکی قطعاً کمیتی از مرتبه دوم است [یعنی کمیتی به کوچکی ۰/۰۱ واحد]، ولی آن قدر بزرگ هست که با روش حساس تداخل، آشکار گردد.
این آزمایش را مایکلسون در سال ۱۸۸۱ انجام داد. دستگاه او نوعی تداخل سنج بود که دو بازوی افقی P و Q به طول مساوی و عمود بر یکدیگر داشت دو پرتو نور تداخل کننده؛ یکی مسیر رفت و برگشت در امتداد بازوی P و دیگری مسیر رفت و برگشت در امتداد بازوی Q را میپیمود. کل تجهیزات، مشتمل بر منبع نور و ابزارهای مشاهده میتوانست دور محور عمودی بچرخد و آن دو وضعیتی را که در آنها بازوهای P یا Q تا حد امکان در امتداد حرکت زمین قرار میگیرند در معرض دید بگذارد. بر اساس نظریه فرنل پیش بینی میشد که وقتی دستگاه از یکی از این وضعیتهای اصلی به دیگری بچرخد یک جابهجایی در نوارهای تداخلی رخ دهد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.