از نوشتن
سخن مترجم: اهل فن می دانند که رویکردهای متفاوتی نسبت به ترجمه وجود دارد. رویکرد من در ترجمه این کتاب بیش از همه رویکرد لفظ گرا بوده است. در رویکرد لفظ گرا، «مترجم سعی دارد هیچ کلمه ای در زبان مبدأ را بدون معادل در زبان مقصد باقی نگذارد.». از آنجا که در این کتاب، بنابه خصلت نامه و یادداشت شخصی بودنش، با متنی ادبی روبرو نیستیم که نویسندهای مانند کافکا به تک تک واژهها، چیدمان آنها در جمله و نیز جملهبندی دقتی درخور به خرج داده باشد، تکرار برخی واژهها، جمله سازیهای غیرمتعارف یا حتی گاهی اشتباهات دستوری اجتنابناپذیرند. از سوی دیگر نامه و یادداشت روزانه زنده تر از داستان یا رمان است، چرا که یک مخاطب بیشتر ندارد، آن هم مخاطبی آشنا و خصوصی. ناگزیر یکی از ویژگیهای یادداشتهای روزانه و نیز نامه، عدم دقت کافی در بهکارگیری واژه هاست – برخلاف داستان یا مقاله – بهویژه این که یادداشت روزانه را تنها و تنها برای خودمان می نویسیم و نامه را برای دوستی صمیمی. گذشته از این که کافکا اصولا و در نامههایش به ویژه، جملههای بلند را به جمله کوتاه ترجیح می دهد (از ترس اینکه مبادا حرفش را کامل نرسانده باشد و از این بابت پرانتزهای کافکا معروفند). در نامههایش – چنان که معمول است – جور دیگری مینویسد تا در آثارش. به همین خاطر گاهی زبان یا برخی جملات کمی ثقیل به نظر میرسد. دلیلش روشن است: نویسنده نامه، بسته به مخاطب با حال و هوای خودش، زبان نامه یا یادداشت را برمیگزیند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.