از دیار مهتاب
درباره نویسنده میلنا آگوس:
میلنا آگوس (Milena Agus) نویسنده کتاب از دیار مهتاب، (متولد 1959) نویسنده ایتالیایی اهل ساردینیا است. او یکی از پیشروان رمان نویس در به اصطلاح ادبیات ساردنی است که در دهه 1980 آغاز شد و نامهای بین المللی دیگری مانند میشلا مورگیا را در بر میگیرد. او در حال حاضر در کالیاری به تدریس زبان و تاریخ مشغول است. معروفترین رمانش «از دیار مهتاب» است که نامزد جایزه استرگا، معتبرترین جایزه ادبی ایتالیا و چند جایزه ادبی دیگر شده است. «درد سنگها» و «وقتی کوسه میخوابد» از دیگر آثار اوست.
درباره کتاب از دیار مهتاب:
راوی کتاب از دیار مهتاب، با طنزی تلخ و زیرپوستی، زندگی بدون عشق مادربزرگش را در سالهای جنگ روایت میکند تا به دورانی میرسد که سرانجام قلب مادربزرگش برای مردی میتپد. این مرد، کهنهسربازی است که در جنگ آسیب دیده است. او معلم است و متأهل و دارای فرزند و علاقهمند به ادبیات و موسیقی.
مادربزرگ، بعد از جنگ و وقتی برای درمان سنگ کلیهاش که باعث میشود نتواند بچه بزاید و بچههایش مدام سقط شوند، بهتوصیۀ پزشک، به آبگرم میرود با این مرد، که او هم برای درمان سنگ کلیه به آنجا آمده است، آشنا میشود و چنان با او احساس نزدیکی میکند که رازی را برایش فاش میسازد. راز مادربزرگ این است که دفتری دارد و در آن، بهطور مخفیانه، خاطره و شعر و قصه مینویسد. او میترسد که اگر دیگران از این راز باخبر شوند انگ دیوانگی به او بزنند. کهنهسربازِ کتاب به زن میگوید که دیوانه، دیگرانند نه او و او نباید بابت آنچه مینویسد شرمسار باشد…
رمان کوتاه از دیار مهتاب، قصۀ عشق، ملال، جنگ، اندوه، درد، تنهایی، ادبیات و امید است. رمانی دربارۀ زندگی زنی است که جوانی و میانسالیاش در ایتالیای دوران جنگ جهانی دوم و سالهای آغازین بعد از جنگ گذشته است. میلنا آگوس در این کتاب روایتگر گذران زندگی روزمره و بحرانها و مسائل عاطفی در متن جنگ و بمباران و فاجعۀ جمعی است.
کتاب از خلاء عاطفی و رنج برآمده از این خلاء و از عشقی پنهان و نابهنگام سخن میگوید و مسائل فردی آدمهایی گرفتار فاجعهای جمعی را به این فاجعه که جنگ و ویرانی و نابودی است گره میزند. در پسزمینۀ این رمان، تصویری از ایتالیای دوران جنگ جهانی دوم و نیز ایتالیای سالهای اول بعد از جنگ ارائه شده است. این اثر همچنین رمانی دربارۀ نوشتن و توسل به ادبیات و تخیل، بهعنوان راهی برای رهایی از فشارها و غمها و کمبودهای زندگی واقعی است و از همینرو در متن اندوهی که در سراسر این قصه جاری است و با طنزی تلخ به تصویر کشیده میشود، شرارهای از امید به زندگی نیز میدرخشد.
قسمتی از کتاب از دیار مهتاب:
مادر بزرگ در پاییز ۱۹۵۰ با کهنه سرباز آشنا شد. اولین بار بود که از کالیاری به شبه جزیره میآمد. چهل سالی از عمرش میگذشت و اجاقش هنوز کور بود، چون به خاطر سنگ کلیه همیشه در اولین ماههای بارداری بچه اش می افتاد. برای همین، با پالتو گشاد و کفشهای ساق بلند بنددار و چمدانی که شوهر جنگ زدهاش به روستایشان آورده بود، او را راهی چشمه آب گرم کردند تا مداوا شود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.