سبد خرید

اتاقی با یک چشم‌انداز

ناشر : برجدسته: , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

228,000 تومان

اینکه چرا جامعهی ادبی و فرهنگی بریتانیا ای. ام. فورستر را برنمیتابید سؤالی است که باید پاسخش را در رمان اتاقی با یک چشمانداز جستوجو کرد؛ او را متخصص بازنمایی ریاکاری طبقاتی جامعهی بریتانیا در ادبیات مینامند.فورستر در این کتاب از دل قصهی سفر تفریحی دو زن جوان بریتانیایی به فلورانس، دست به موشکافی طنزآمیزی میزند. سفری که ابتدایش دغدغهی این دو زن برای داشتن اتاقی با چشمانداز رودخانه است و پایانش به کشفوشهودی غمانگیز از روابط میان آدمها و گریز ختم میشود. قهرمان داستانْ سفرش را در ایتالیا تا رُم ادامه میدهد و هدیهی رم را با خود به خانه میآورد: نامزدی با مردی از طبقهی روشنفکر و انگلیسیماب؛ مردی نامنعطف که نمایندهی جامعهی مردانی است که هیچ پیوندی با لطافت و روحیات زنانه ندارند؛ پیوندی که لطافت و شور در آن سبکسری تعبیر میشود. او این قواعد دستوپاگیر را برنمیتابد، آن هم درست زمانی که آدمها و داستانهای فلورانس دوباره پیش چشمش جان گرفتهاند. اما این بار نه در ایتالیا، بلکه در بریتانیا و در همسایگی خودش…

2 عدد در انبار

تعداد:
مقایسه



اتاقی با یک چشم‌انداز

درباره نویسنده ای ام فورستر:

ای ام فورستر (E. M. Forster) نویسنده کتاب اتاقی با یک چشم‌انداز، با نام کامل ادوارد مورگان فورستر، زاده‌ی 1 ژانویه‌ی 1879 و درگذشته‌ی 7 ژوئن 1970، رمان‌نویس، نویسنده‌ی داستان کوتاه، نویسنده‌ی اشعار اپرا و مقاله نویس انگلیسی بود. فورستر در یک خانواده‌ی ایرلندی/ولزی از طبقه ی متوسط جامعه به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده بود و در ابتدا، هنری مورگان فورستر نام داشت اما به هنگام غسل تعمید، به صورت تصادفی، ادوارد مورگان نام گرفت.

مورگان، پدرش را در سال 1880 و قبل از تولد دو سالگی اش از دست داد. او پس از گذراندن دوران مدرسه و دانشگاه، به همراه مادرش به دور اروپا سفر کرد. این دو به شهری روستایی به نام ویبریج نقل مکان کردند و فورستر، هر شش رمانش را در این محل نوشت. او در سال 1914 از مصر، آلمان و هند دیدن کرد و در زمان جنگ جهانی اول، به عنوان صلح طلبی ثابت دم، به صورت داوطلبانه در سازمان صلیب سرخ بین المللی فعالیت داشت.

درباره کتاب ‌اتاقی با یک چشم‌انداز:

«اتاقی با یک چشم‌انداز» رمانی است با درون‌مایه‌ی سرنوشت زن جوانی در فرهنگ بسته و محدود انگلستانِ عصر ادواردیا نوشته است. وقایع رمان در ایتالیا و انگلیس می‌گذرد و داستان آن هم عاشقانه و هم نقدی طنزآمیز از جامعه‌ی انگلیسی در آغاز قرن بیستم است. همچنین یک اقتباس سینمایی از این رمان در سال ۱۹۸۵ ساخته شده است.

مادرن لایبرری «اتاقی با یک چشم‌انداز» را در رتبه‌ی ۷۹ در فهرست ۱۰۰ رمان انگلیسی‌زبان قرن بیستم قرار داد.

این رمان زمان نگارش طولانی‌ای هم داشته است. در اواخر سال ۱۹۰۲، فورستر مشغول کار روی رمانی در ایتالیا بود که نام لوسی را برای آن انتخاب کرده بود. در سال‌های ۱۹۰۳ و ۱۹۰۴ فورستر این اثر را کنار گذاشت تا روی پروژه‌ی دیگری کار کند و این در حالی بود که در سال ۱۹۰۸، هنوز در حال تجدیدنظر روی «اتاقی با یک چشم‌انداز» بود.

رمان‌های کارنامه‌ی فورستر جایگاه ویژه‌ای در تاریخ ادبیات دارند. رمان‌هایی همچون «جایی که فرشتگان با ترس گام برمی‌دارند» و «گذری به هند و هواردز اِند». این رمان‌ها در فهرست صد رمان برتر انگلیسی‌زبان نیز حضور دارند.

نگاه انسانی فورستر به قواعد خشک اجتماعی و دست‌وپاگیری‌های طبقه‌ی اشراف و عدم درک جنبه‌های انسانی در روابط میان زن و مرد در این طبقه در همان روزگار هم واکنش‌برانگیز بود، درعین‌حال منتقدان هم‌عصرش او را به دلیل خلاقیت و تکنیک‌های داستان‌نویسی‌اش ستایش می‌کردند. فورستر در زمینه‌ی تئوری ادبیات هم از پیشگامان محسوب می‌شود و در کتاب جنبه‌های رمان ایده‌های جذابی در باب انواع گونه‌های ادبی مطرح می‌کند.

قهرمان داستان سفرش را در ایتالیا تا رُم ادامه می‌دهد و هدیه‌ی رم را با خود به خانه می‌آورد: نامزدی با مردی از طبقه‌ی روشن‌فکر و انگلیسی‌مآب؛ مردی نامنعطف که نماینده‌ی جامعه‌ی مردانی است که هیچ پیوندی با لطافت و روحیات زنانه ندارند؛ پیوندی که لطافت و شور در آن سبک‌سری تعبیر می‌شود. او این قواعد دست‌وپاگیر را برنمی‌تابد، آن هم درست زمانی که آدم‌ها و داستان‌های فلورانس دوباره پیش چشمش جان گرفته‌اند. اما این‌بار نه در ایتالیا، بلکه در بریتانیا و در همسایگی خودش.

قسمتی از کتاب ‌اتاقی با یک چشم‌انداز:

آقای بیبی گفت: «من فقط گفتم چند لحظه جلوشون رو بگیریم. ارزشش رو دارن.»

بعد چفت در را باز کرد و سلانه‌سلانه روی تکه زمین مثلثیِ پوشیده از علف در ویلای سیسی پیش رفت. جلوی درِ باز که آن سویش فلاکت و درهم‌ریختگی کاملاً به چشم می‌آمد، با صدای بلند گفت: «سلام!»

صدایی با جدیت جواب داد: «سلام!»

-کسی رو آوردم به دیدنتون.

-تا یک دقیقه‌ی دیگه می‌آم.

گنجه راه را بند آورده بود، گنجه‌ای که کارگرها از پله‌ها بالا نبرده بودند. آقای بیبی به سختی از کنارش رد شد. راه اتاق نشیمن نیز با توده‌های کتاب بند آمده بود.

فردی زیر لب گفت: «این آدم‌ها کتاب‌خون‌های قهاری‌ان؟ از این سنخ آدم‌هان؟»

-گمونم کتاب‌خوندن بلدن… یه امتیاز نادر. حالا چی دارن؟ بایرون. دقیقاً. پسر شراپشِر. تا حالا اسمش رو نشنیده‌م. پایان راهِ همگان. گیبون. آهای! جورج عزیز کتاب‌های نویسنده‌های آلمانی رو می‌خونه… شوپنهاور، نیچه و الی آخر. خب، به گمانم نسل شما می‌دونه چی کار می‌کنه، هانی چرچ!

فردی با لحنی آکنده از هول و هراس گفت: «آقای بیبی! نگاه کنین.»

دست تازه‌کاری بر لبه‌ی بالایی گنجه این کلمات را نقش کرده بود: «به اعمالی که انجامشان مستلزم لباس نوست اعتماد نکن.»

-دیدمش. محشر نیست؟ ازش خوشم می‌آد. حتم دارم کار پیرمرده.

-چه کار عجیبی کرده!

-مسلماً موافقی.

اما فردی الحق پسر مادرش بود و احساس می‌کرد آدم نباید اثاث خانه را کثیف کند.

کشیش که در گوشه‌وکنار اتاق به تقلا افتاده بود در ادامه گفت: «عکس‌ها! جوتو… از فلورانس خریدنش.»

-عین همون که لوسی داره.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

سلفون (سخت)

قطع

رقعی

نوبت چاپ

1

سال چاپ

1402

تعداد صفحات

260

زبان

موضوع

,

شابک

9786225696273

وزن

330

جنس کاغذ

عنوان اصلی

A Room with a View
1908

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اتاقی با یک چشم‌انداز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...