آمریکایی
درباره نویسنده هاوارد فاست:
هاوارد فاست (Howard Fast) نویسنده کتاب آمریکایی، با نام کامل هاوارد ملویل فاست (زاده ۱۱ نوامبر ۱۹۱۴ – درگذشته ۱۲ مارس ۲۰۰۳) رماننویس و نویسنده تلویزیونی کمونیست آمریکایی بود. او با نامهای مستعار ای. وی. کانینگهام و والتر اریکسون نیز قلم زده است.
او در شهر نیویورک زاده شد. مادرش یک مهاجر بریتانیایی و پدرش یک مهاجر اوکراینی و هر دو یهودی بودند. با مرگ مادرش در ۱۹۲۳ و بیکار شدن پدرش، جوانترین برادرش یولیوس برای ادامه زندگی نزد خویشاوندان شان رفت لیکن هاوارد و برادر بزرگش ژروم به کار فروختن روزنامه مشغول شدند. هاوارد جوان نوشتن را در سنین پایین آغاز کرد. در حالی که به سیاحت در اکناف آمریکا و انجام شغلهای گوناگونی مشغول بود، نخستین داستانش به نام دو دره را در سال ۱۹۳۳ منتشر کرد. اما اولین کار مشهورش، شهروند تام پین برداشتی داستانی از زندگی توماس پین بود. فاست که همواره به تاریخ آمریکا علاقهمند بود، داستان آخرین مرز را در مورد تلاش شاینها برای بازگشت به سرزمین مادریشان و داستان راه آزادی را دربارهٔ زندگی بردگان سابق در دوره بازسازی به رشته تحریر در آورد.
درباره کتاب آمریکایی:
کتاب آمریکایی یک رمان سیاسی-تاریخی است. این کتاب زندگینامهی داستانی قاضی و سیاستمدار آزادهی آمریکایی، جان پیتر آلتگلد، است که ماجرای او با شورش کارگری اول ماه مه شیکاگو گره خورده. آمریکایی داستان مرد خودساختهای است که به بالاترین مدارج قضایی و سیاسی کشور دست مییابد. علاقهمندان به تاریخ آمریکا از کتاب آمریکایی که با جذابیتی بسیار زیاد روایت شده است، میتوانند اطلاعات کمنظیری به دست بیاورند.
قسمتی از کتاب آمریکایی:
بیدار شدن، در مقیاسی کوچک، نوعی تولد دوباره است، همچنان که مثلا مردمان بدوی خواب را مرگ کوچک و مرگ را خواب طولانی مینامند. هنگام شب مغز استراحت میکند؛ هزاران جریان فکری که با کشمکشی بسیار بیرحمانه در کشاکش بودهاند سست میشوند؛ در یک جایی، پاک سازی و شستشویی دارد انجام میشود. حتی رؤیاهایی که به همراه بامداد میآیند به جهانی دیگر تعلق دارند و در این بامداد، هنگامی که قاضی بیدار شد، رؤیاهایش فقط برای لحظه ای آشفته شدند و سپس به درون گودال خاطرهها فروکش کردند.
صرفا برای مدتی کوتاه به بقایای آن رؤیاها چسبید. همانند کاری که دیگر مردمان میکنند. جلوهای از گذشته. راهی دراز که پیموده بود. واقعهای وحشتناک؛ اما شگفتی رؤیاها در این است که به مردم ثابت میکند هیچ چیز بدون دگرگونی نیست؛ دهشت در یک لحظه از میان میرود و آفتاب بر خوبی زندگی گواهی میدهد. گواههای دیگری نیز بر این خوبی وجود دارد: قدم زدن، نرمی بستری گرم، در آغوش گرفتن، آن سان که مادری کودکی را بر سینه مهربانش میفشارد، پیراهنهای سفید تمیز، یک بالش پر، و پتویی کرکی برای در امان ماندن از سوز سرمای…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.