آدمکش شاعر (مشاهیر مرگ)
درباره نویسنده هارولد شکتر:
هارولد شکتر (Harold Schechter) نویسنده کتاب آدمکش شاعر، (متولد 1948) نویسندۀ آمریکاییست که عمدۀ فعالیتهایش را وقایعنگاریهای تاریخی بر اساس جرائم واقعی و قاتلان سریالی تشکیل میدهند. او بهمدت چهل و دو سال در یکی از دانشگاههای ایالت نیویورک به تدریس ادبیات آمریکا، اسطورهشناسی و نقد ادبی مشغول بوده است. مقالات پژوهشی شکتر در نشریات متعددی از جمله نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، لس آنجلس تایمز و اینترنشنال هرالد تریبون منتشر شده است. این نویسنده دوبار نامزد دریافت جایزهی ادگار شده بود.
درباره کتاب آدمکش شاعر:
قسمتی از کتاب آدمکش شاعر:
چند خانه آنطرفتر از خانهٔ ماری فرنچ، دختری زندگی میکرد به نام الین رُو. پانزدهساله و سال دوم دبیرستان بود و تمام ملاکهای زیبایی دههپنجاهی را داشت. دانشآموزی ساعی بود که از همان سن خودش را برای دانشگاه آماده میکرد و هیچ نقطهٔ اشتراکی با همسایهٔ بزرگتر و دردسرسازش نداشت. بااینحال با هم وقت میگذراندند و همین مادر الین، نورما، را نگران کرده بود.
خانم رُو که اخیراً از همسرش جدا شده بود، پرستار شیفت شب بیمارستان سنت جوزف بود و اصلاً تنفرش را از فرنچ یا دوستان نابابش پنهان نمیکرد، خصوصاً آدمِ (بهقول او) «چندش» بیست و دو سالهای به نام اسمیتی. آنچه بیشتر خانم رُو را نگران میکرد، شایعاتی بود که دربارهٔ حشرونشرهای آن آدمهای بدکار شنیده بود، مثلاً شایعهٔ «کلوب فاسدی» که در محل زندگی اسمیتی برپا شده بود و در آن مواد سرو میشد. نگران دختر معصومش بود و میترسید سادگیاش مصیبت به بار بیاورد.
اما الین رُو به نگرانیهای مادرش میخندید و میگفت ماری فرنچ ممکن است دختر عاطلوباطلی باشد، ولی ذاتاً «دختر خوبی» است. قبول داشت اسمیتی آدم «چندشآوری» است و به فکرش که میافتد «پوستش مورمور میشود»، اما یقیناً بهمراتب جذابتر از پسرهای موقر و سربهراهی است که دوروبرش بودند. الین به مادرش اطمینان داد اسمیتی علیرغم شیطنتها و سیاهبازیهایش اگر بخواهد، میتواند آدم مثبتی باشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.