آتش و خون (300 سال پیش از بازی تاج و تخت)
درباره نویسنده جرج.آر.آر.مارتین:
جرج ریموند ریچارد مارتین، که گاهی به اختصار GRRM نوشته میشود، نویسنده و نمایشنامهنویس آمریکایی سبکهای فانتزی، علمی–تخیلی و وحشت است. مارتین بیشتر به خاطر مجموعهٔ فانتزی پرفروش و موفق «ترانه یخ و آتش» شناخته میشود. در سال ۲۰۱۱ شبکهٔ تلویزیونی HBO سریالی با نام «بازی تاج و تخت» را از این مجموعه اقتباس کرد که با استقبال فراوانی مواجه شد. همچنین، مجلهٔ تایم مارتین را برای فهرست ۱۰۰ فرد تأثیرگذار سال ۲۰۱۱ برگزید.
جرج آر. آر. مارتین در ۲۰ سپتامبر ۱۹۴۸ در بایون در ایالت نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. خانوادهاش از طبقهٔ کارگر بودند و در یک مجتمع مسکونی فدرال در نزدیکی لنگرگاههای شهر زندگی میکردند. او در همانجا به دبیرستان رفت، هرچند آن را دوست نداشت. با این وجود، مارتین بعدها میگوید در آن دورهٔ حیاتی بود که علاقهاش به سبک داستانی «ابرقهرمانی» شکل گرفت.
در جوانی، عاشق کمیکهای ابرقهرمانی عصر نقرهای دههٔ ۶۰ بود و همهٔ آنها را جمع میکرد. در شمارهٔ ۲۰ کمیکاستریپ «چهار شگفتانگیز» نامهای به چاپ رسید که مارتینِ دانشآموز به سردبیر آن نوشته بود. او میگوید توجهی که به آن نامه شد، همراه با علاقهاش به کمیکها و فنزینهای در حال پیدایش آن عصر دست به دست هم دادند تا او راه یک نویسندهٔ حرفهای را در پیش گیرد. در سال ۱۹۶۵، در حالی که مارتین هنوز یک نوجوان بود، برای داستان آماتوری ابرقهرمانیش به نام «مرد قدرتمند در برابر حصار آبی» برندهٔ جایزه آلی شد.
در سال ۱۹۷۰، مارتین در رشتهٔ خبرنگاری از یکی از دانشگاههای ایالت ایلینوی مدرک کارشناسی گرفت. یکسال پس از آن موفق شد از همان دانشگاه مدرک کارشناسی ارشدش را هم بگیرد.
مارتین نوشتن داستانهای کوتاه علمی–تخیلی را از اوایل دههٔ ۱۹۷۰ آغاز کرد. اولین داستانش که نامزد دو جایزهٔ هوگو و نبیولا شد، «با صبحگاه، مه میآید» نام داشت که در سال ۱۹۷۳ در مجلهٔ آنالوگ به چاپ رسید.
با این که بیشتر کارهای او، فانتزی و وحشت محسوب میشوند، چندتا از کارهای اولیهاش در سبک علمیتخیلی نوشته شدهاند و در آیندهای غریب به نام «هزار دنیا» یا «آدمستان» اتفاق میافتند. علاوه بر آن، حداقل یک اثر او در سبک سیاسی-نظامی است؛ «شب خونآشامها» که «هری ترتلداو» آن را در فهرست «بهترین علمیتخیلیهای نظامی» قرن بیستم قرار داد.
در دههٔ ۱۹۸۰، مارتین نوشتن برای تلویزیون را شروع کرد و همچنین به ویراستاری کتاب پرداخت. او در هالیوود، روی مجموعههای «Twilight Zone» و «Beauty and the Beast» کار کرد.
در سال ۱۹۸۷، فیلمی به نام «Nightflyers» از روی نولای او با همین نام ساخته شد.
مارتین در ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۱ طی یک جشن کوچک در خانهشان در سنتا فهٔ نیومکزیکو، با پاریس مکبراید ازدواج کرد. حلقههای ازدواجشان را هنرمندان محلی با الهام از فرهنگ سلت ساخته و به آنها هدیه دادند. دوستان محلیشان نیز در جشن حاضر بودند و به آنها در برگزاری جشن یاری رساندند.
درباره کتاب آتش و خون:
کتاب آتش و خون: تاریخ پادشاهان تارگرین در وستروس است.
کتاب پیش رو تاریخچه ای از خاندان تارگرین را با جزئیات تمام به تصویر می کشد و حقایقی قابل توجه را پیرامون این خاندان و آن چه که بر آن ها گذشته برملا می سازد. این اثر تصاویر سیاه و سفید بسیاری را از داگ ویتلی در خود جای داده و اطلاعات زیادی را درباره وستروس در اختیار گذاشته است. نخستین جلد از این دو گانه که لذت آفرین و خواندنی است و در آن از پادشاهان و ملکه هایی سخن گفته شده که به خیانت، قتل، روابط جنسی نا مشروع و چیزهایی از این دست تن می دهند تا پایدار ماندن قدرت شان را تضمین کنند، در سال 2018 منتشر شد.
قسمتی از کتاب آتش و خون:
شورش از میان محلهها و کوچههای باریک فلیباتم آغاز شد. صدها نفر از مردان و زنان مست، عصبانی و وحشت زده دسته دسته از میخانهها، قمارخانهها و نوشگاهها سرازیر شدند. شورشیان از همان جا در سراسر شهر پخش شدند و فریاد عدالت برای شاهزادگان مقتول و مادر کشته شدهشان سر دادند. گاریها و ارابهها واژگون شدند، مغازهها به تاراج رفتند و خانهها پس از غارت به آتش کشیده شدند. نگهبانان رداطلایی که سعی در فرونشاندن این آشوبها داشتند به سختی مورد حمله قرار گرفتند. هیچ نجیب زاده و یا رعیتزادهای از قلم نیفتاد.
سطلهای پر از خاکروبه و آشغال به طرف لردها پرتاب میکردند و شوالیهها را از روی زین اسبهایشان پایین میکشیدند. لیدی دارلا ددینگز شاهد زخم خوردن برادرش داوس بود. او موقع دفاع از خواهرش در برابر سه کارگر اصطبل مستی که قصد تجاوز به خواهرش را داشتند از ناحیهی چشم زخمی شد. ملوانانی که اجازه بازگشت به کشتیهایشان را نداشتند به دروازهی رودخانه حمله کردند و نبرد جانانهای با نگهبانان شهر به راه انداختند. سر لوتر لارجنت به کمک چهار صد سرباز نیزه دار به سختی توانستند آن ها را پراکنده کنند. در این مبارزه دروازهی رودخانه از وسط به دو نیم شد و صد نفر هم جان خود را از دست دادند که یک چهارم شان نگهبانان رداطلایی بودند.
پیشنهاد صلح شاهزاده تیمور با مخالفتهای شدیدی در کینگز لندینگ رو به رو شد. ملکه ویستیا به تندی در برابرشان ایستاد و اعلام کرد: «بدون فرمان برداری و تسلیم، هیچ صلحی در کار نخواهد بود!» و دوستانش در شورای پادشاهی سخنانش را تائید کردند. اوریس براتیون که در این سالهای اخیر خمیده و تلخ شده بود، اصرار داشت که فورا شاهدخت دیریا را پیش پدرش بازگردانند. لرد اوکهارت زاغی فرستاد و پیشنهاد کرد دختر دورئی را «به یک فاحشه خانهی پست در کینگز لندینگ بفروشند تا تمام گداهای شهر بتوانند از او کام بگیرند.»..
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.