هیچکس مثل تو مال اینجا نیست
آنها هم دائم دیدگاههای شان را باهم منطبق میکردند تا رشد ماجرا به چشم شان نیاید. آنها همدیگر را به اندازهای که برنامه ریزی کرده بودند دوست نداشتند، و بدون هیچ حرفی همدیگر را از این دوست داشتن معاف میکردند. اتاقهای خالی زیادی در خانه شان بود که فکر میکردند عشق آنها را پر خواهد کرد، اما در واقع مجبور شده بودند با کمک هم این اتاقها را با اثاثیهی مدرن دههی پنجاهی پر کنند. هرمان میلر، جورج نلسن، چارلز و ری ایمز. آنها دیگر هیچ وقت تنها نبودند و همیشه دوروبرشان شلوغ بود.
جرج ساندرز: داستانهای بامزهی جولای کار مهم و خاصی انجام می دهند، آدم را غافلگیر می کنند. بعد هم به شکل بسیار آرام و خاصی از واقعیات روزمرهی زندگی فراتر می روند.
امی همپل: زنی در اتاق نشیمنش شنا درس میدهد. البته! چرا که نه؟ جولای باعث میشود همه چیز به نظرمان خیلی طبیعی بیاید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.