همه میخواستند فرشتهها حکومت کنند
درباره نویسنده محمدجواد مظفر:
محمد جواد مظفر نویسنده کتاب همه میخواستند فرشتهها حکومت کنند، روزنامه نگار پیشین و مدیر فعلی انتشارات کویر است. مظفر که از سال ۱۳۶۴ مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. مظفر بیشتر با کتابی شناخته میشود که حاصل گفت و گو با چهارتن از مقامات ارشد نظام بود. به جز یک مصاحبه، بقیه گفت و گوها با هماهنگی با محموددعایی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، گفت و گو با آقای منتظری را هم روزنامه ابرار منتشر کرد. اردیبهشت ماه ۶۸ که رسید مظفر به خاطر این مصاحبهها توسط وزارت اطلاعات وقت بازداشت شد و تا مرداد آن سال در زندان ماند.
مظفر سابقه انقلابی هم داشت. او از مبارزین ضدرژیم استبدادی شاه و بعد از انقلاب جز تصرف کنندگان سفارت آمریکا بود که برخلاف اغلب تسخیرکنندگان نه از دانشگاه پلی تکنیک که از دانشگاه ملی (شهیدبهشتی) آمده بود. او مسؤول روابط عمومی شورای انقلاب که سراسر سال ۱۳۵۹ معاون سیدمحمودعایی مدیرمسؤول روزنامه اطلاعات بود در ایام اصلاحات هم عضو شورای سیاستگذاری روزنامههای جامعه، توس و نشاط شد.
درباره کتاب همه میخواستند فرشتهها حکومت کنند:
این کتاب دومین مجموعه نوشته ها و گفته های نویسنده است که در طول سالیان متمادی (حدود ربع قرن) در مطبوعات و نشریات به چاپ رسیده است. کتاب اول به نام لبخند ستیزان (تاملی در جامعه مدنی و دشمنانش) در سال ۱۳۸۰ توسط انتشارات کویر منتشر شده است. خواننده در این کتاب با مواضع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نگارنده آشنا خواهد شد. کتاب در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول شامل نوشته هاست. فصل دوم شامل دو مطلب که مربوط به روزهای پرشور انقلاب است و فصل سوم گفته های گوناگون با مطبوعات کشور است.
قسمتی از کتاب همه میخواستند فرشتهها حکومت کنند:
نسل ما که نسل انقلاب بود، نسل آرمانها و آرزوهای بزرگ نیز بود. قبل از پیروزی انقلاب چنان در رؤیاهای شیرین گریز از این «دیر خراب آباد» و بازگشت به آن فردوس برین» غرق بودیم که چشممان را بر هر واقعیت بیرونی میبستیم. ارادهمان چنان تعلق گرفته بود که یکسره کار ایران – بل همه جهان را بسامان کنیم و بساط هر چه ظلم و ستم و تجاوز و فساد و جباریت و استبداد است را در هم پیچیم و جهانی پر از عدالت و معنویت و آزادی و عشق بنا کنیم. گویی که همه چیز به اراده و خواست و تمایل ما بستگی داشت و هیچ عامل دیگری جز «نیت خیر» ما «تافتههای جدابافته» و «بچههای عزیزدردانه خدا!» در جهان جاری و ساری نیست.
پیروزی انقلاب چنان ضربهای سهمگین بر بنیان این اندیشههای توهمآلود زد که گویی از خواب گران قرنها بیدار شدهایم. بر خلاف حرف و حدیثهای رایج درباره دستاوردهای انقلاب، گزافه نخواهد بود اگر بگوییم مقبولترین و عمیقترین دستاورد آن، همین بیرون آوردن نسل ما از «توهمات خوش باورانه و بهاندادن به جهان قانونمند خارج از ذهن و خواست و اراده ما» بود. هیچ نیرویی و هیچ حادثهای نتوانست همانند پیروزی انقلاب، تازیانه بیدارباش بر پیکر «خوش باوری های ما وارد کند. این حادثه چنان «یخهای مغز» ما را آب کرد و ما را به خود آورد که دانستیم چه خیالهای خام در سر میپروراندیم.
شارعی –
سلام متاسفانه این کتاب ترویج نا امیدی در انقلاب است و خواننده آن اگر با تاریخ حکومتوهای اسلامی و تفکر اسلامی در ایجاد حکومت و خصوصا اهداف اصلی انقلاب آشنا نباشد دچار نا امیدی شده و انقلاب را شکست خورده میپندارد . پایه ایجاد حکومت که مردم هستند و هدف ایجاد حکومت که رشد مردم از اهداف آن است نا دیده گرفته شده
اینکه جرا انقلاب شد و بستر سازی برای حرکت به سمت تمدن اسلامی و ظهور برای حل اساسی مشکلات ایران و جهان کنار گذاشته شده است و با دیدگاه یک انقلابی سکولار در صرفا اهداف سکولاری به موضوع نگاه شده و حتی دست آوردهای عقلانی و دنیایی واقعی انقلاب که بقیه دنیا قبول دارند کوتاهی شده است و نویسنده بینش و ایدئولوژی در دلایل و لزوم تشکیل حکومت اسلامی را ندارد و حتی سیر تاریخی تشکیل حکومت ها و اهداف آن را درک نکرده است و البته فهم این موضوع بسیار پیچیده و لازم است توضیح داده شود