مادرخوانده
درباره نویسنده هنلور کر:
هنلور کر وکیل جنایی است، وی در سال 1963 متولد شد و در پاریس زندگی میکند. او نویسنده دستیار دفتر، Toiles de maître ، Ground xo و Comme au cinéma است. او چندین فیلم کوتاه و همچنین اولین فیلم بلند دستیار دفتر را بر اساس کتاب معروف خود کارگردانی کرده است.
درباره کتاب مادرخوانده:
وی به مدت 25 سال صادقانه زحمت کشیده است، و در حال ترجمه سوییپهای پلیس از باندهای مواد مخدر در شمال آفریقا است. او میداند که او فقط یک سرباز در جنگ سیاستمداران بی معنی علیه حشیش درجه بالا، یک دندان کوچک در ماشین آلات نژادپرستی و سرکوب است. اما همیشه قبضها پرداخت میشود فقط تا به امروز.
ایالت مخوف فرانسه به مترجمان خود “از کتاب” پرداخت می کند، به این معنی که هیچ بازنشستگی برای پاداش سالهای طولانی خدمت او وجود نخواهد داشت. با مراقبتهای زورگیرانه مادرش که پس اندازش را میخورد. پیری تنها و فقیر در پیش است.
بنابراین وقتی صبر و شکیبایی فرصت تصاحب انبوهی از خاردالای مراکش با کیفیت را پیدا میکند. مدت زیادی دریغ نمیکند. از کارمند رسمی خاکستری خارج شوید. وارد مادرخوانده شوید. زندگی در مجالس مجالس دیگر هرگز مانند گذشته نخواهد بود.
مجله پابلیشر ویکلی: پرشور … شاید جرم هزینهای نداشته باشد، اما حیله و احمق – و شوخ طبعی – که با آن صبورانه به این راه حل فوقالعاده برای وضعیت ناامیدانه خود. دقیقاً زیر بینی نیروی انتظامی نزدیک میشود. و همچنین غرایز بقای او قابل تحسین است. خوانندگان در مورد سرنوشت صبر صمیمانه و دلسوز تا صفحه آخر نگران خواهند بود. تعجب آور نیست که این رمان برنده جایزه بزرگ کتابخانه سیاست، معتبرترین جایزه فرانسه برای داستانهای جنایی شد.
کتابفروشی خواندنی: این کتاب یکباره پرشور و کمرنگ است. این یک فاجعه تقریباً آگاهانه از تاریکی و شوخ طبعی فرانسوی است. این یک زن را با عملیتر از اشتیاق دنبال میکند که جهان را به شیوههای بیشماری جذاب میبیند. خواندن یک رمان جنایی از دیدگاه پسر بد (و بدون پیشگفتارهای معمول و کنار افکار تلخ یک درنده) بسیار هیجان انگیز است.
قسمتی از کتاب مادرخوانده:
پنجاه و سه سالمه. موهام بلند و مثل پدرم یکدست سفیده. وقتی جوان بودم، موهام سفید شدند. چون خجالت میکشیدم، برای مدتی طولانی رنگشون میکردم اما یک روز، دیگه از وسواس اینکه نکنه ریشه موهام در بیاد خسته شدم و سرم رو تراشیدم تا بگذارم موهام بلند بشوند. انگار این روزا مد شده، به هرحال خیلی به آبی پسیانس چشمهام میاد و باعث میشه چروک های صورتم کمتر به چشم بیایند.
وقتی حرف میزنم دهنم یک ذره کج میشه، طرف راست صورتمه، برای همین هم اون طرف چین و چروک کمتری نسبت به سمت چپ داره. مقصرش هم نیمه فلجی صورتمه که خیلی معلوم نیست و بخاطر یک شکستگی داخلی تو سرم پیش اومد. یک حالت فابورایی پایین شهری بهم میده که ترکیبش با مدل موهای عجیبم بد بنظر نمیاد.
هیکل درشتی دارم با پنج کیلو اضافه وزن، بعد از هر کدام از دو زایمانم سی کیلو اضافه وزن آوردم که بخاطرش مجبور شدم بیخیال شیرینی رنگیهای بزرگ، کلوچه میوهای و بستنی بشوم.
سر کار خیلی شیک و رسمی، لباسهای تک رنگ طوسی، مشکی یا ذغالی میپوشم. حواسم هست که همیشه شیک و مرتب باشم تا موهای سفیدم باعث نشه یک پیرزن خسته و نامرتب بنظر بیام…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.