دکترهای اعصاب (داستانهای ناگفتهی روانپزشکی)
درباره نویسنده جفری لیبرمن:
جفری لیبرمن (Jeffrey Lieberman) نویسنده کتاب دکترهای اعصاب، (زیست شناسی) و درمان دارویی (داروهای روانپزشکی). او محقق اصلی CATIE، بزرگترین و طولانیترین مطالعه مستقلی بود که تا کنون توسط موسسه ملی سلامت روان ایالات متحده برای بررسی درمانهای موجود برای اسکیزوفرنی تامین شده است. او رئیس انجمن روانپزشکی آمریکا از می 2013 تا می 2014 بود.
لیبرمن در سال 1970 از دانشگاه میامی فارغالتحصیل شد و سپس مدرک پزشکی خود را از دانشکده پزشکی جورج واشنگتن در سال 1975 دریافت کرد. او دوره تحصیلات تکمیلی خود را در زمینه روانپزشکی در بیمارستان سنت وینسنت و مرکز پزشکی کالج پزشکی نیویورک به پایان رساند.
درباره کتاب دکترهای اعصاب:
به گزارش «مؤسسۀ ملی سلامت روان» از هر چهار نفر یک نفر دچار بیماری روانی است، و احتمال اینکه افراد به خدمات روانپزشکی نیاز پیدا کنند بیش از هر تخصص پزشکی دیگری است. با این حال شمار بسیار زیادی از مردم آگاهانه از همان درمانهایی اجتناب میکنند که اکنون ثابت شده است علائم بیماری را از بین میبرند. ساموئل گلدوین میگوید: «هر کس پیش روانپزشک میرود، حتماً مغزش عیب پیدا کرده است.» بیدلیل نیست که خیلیها هرچه از دستشان برمیآید میکنند تا به روانپزشک مراجعه نکنند. حقیقت این است که روزگاری بیشتر مؤسسات روانپزشکی زیر سایۀ ایدئولوژی و علم غیر قابل اعتماد مورد سوءظن بودند و گرفتار دورنمایی از شبهپزشکی بودند که در آن فداییان زیگموند فروید تمام موقعیتهای قدرت را قبضه کرده بودند.
اکنون روانپزشکی، برای اولینبار در تاریخ طولانی و بدنامش، میتواند درمانهایی علمی، انسانی، و مؤثر به کسانی ارائه دهد که از بیماریهای روانی رنج میبرند. امروز روانپزشکی پس از انزوای علمی طولانی بالاخره جایگاه سزاوارش را در جامعۀ پزشکی کسب کرده است. البته تنها راهی که روانپزشکان میتوانند ثابت کنند که خود را از این ظلمات بیرون کشیدهاند این است که ابتدا به سابقۀ طولانی قدمهای اشتباهی که برداشتهاند اقرار کنند و داستان چگونگی غلبه بر گذشتۀ شبهانگیز خود را بدون هیچ سانسوری به اشتراگ بگذارند.
اما تمامی داستان روانپزشکی صرفاً کمدی تلخ و تاریکی پر از لغزشهای عجیب و غریب نیست؛ داستانی کارآگاهی هم هست که با سه پرسش عمیق جلو رفته است، پرسشهایی که نسل اندر نسل روانپزشکان را درگیر کرده و به خود خوانده: بیماری روانی چیست؟ منشأ آن چیست؟ و، از همه ضروریتر برای هر رشتۀ پزشکی سرسپرده به قسم بقراط، اینکه چگونه میتوانیم بیماریهای روانی را درمان کنیم؟
قسمتی از کتاب دکترهای اعصاب:
طبیبان از زمانهای باستان میدانستند که مغز جایگاه فکر و احساس است. هر یک از طبیبان رومی با آن ردای بلندشان میتوانستند به شما بگویند که اگر با چیز سفت و سختی به آن خمیر مایه خاکستری به صورتی داخل جمجمه فرد ضربه محکمی وارد آید، که در جنگ اغلب وارد میآمد، ممکن است که شخص نابینا شود، حرفهای بی سروته بزند، یا دچار اغما شود و از سرزمین مورفئوس سر در آورد. اما در قرن نوزدهم بود که علم پزشکی در دانشگاههای اروپا مشاهده دقیق رفتار غیرطبیعی بیماران را با کالبدشکافی بدنشان پس از مرگ ترکیب کرد. طبیبانی که زیر میکروسکوپ برشها و بافتهای بیماران در گذشته را بررسی میکردند، در کمال تعجب کشف کردند که اختلالهای روانی انگار به دو دسته متمایز تقسیم میشوند.
اولین دسته شامل بیماریهایی بود که آسیب آشکاری در مغز مشاهده میشد. پزشکان موقع بررسی مغز افراد مبتلا به زوال عقل متوجه شدند که مغز بعضی از آنها انگار کوچکتر شده است و تودههای تیرهای از پروتئین…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.