بیدولتی دولت آرمانشهر
درباره نویسنده رابرت نوزیک:
رابرت نوزیک (Robert Nozick) نویسنده کتاب بیدولتی دولت آرمانشهر، (۱۶ نوامبر ۱۹۳۸–۲۳ ژانویه ۲۰۰۲) فیلسوف سیاسی آمریکایی بود که در دهههای ۱۹۷۰و۱۹۸۰ شهرتِ زیادی داشت. معروفترین کتاب او در فلسفه سیاسی، «بیدولتی دولت آرمانشهر» در ۱۹۷۴ منتشر شد. این کتاب پاسخی بود آزادیگرایانه به کتاب «نظریهٔ عدالت» نوشتهٔ جان رالز. او تا هنگام مرگ استاد کرسی فلسفه در دانشگاه هاروارد بود. دیگر آثارش در زمینه نظریه تصمیم و شناختشناسی هستند. جستار اصلی نوزیک و فشرده سخن او دفاعی همهجانبه و ریشهای از اختیارگرایی و آزادیگرایی است تا آنجایی که برخی او را مدافع اختیارگرایی افراطی خواندهاند.
رابرت نوزیک یک نظریه نامتعین برای اراده آزاد ارائه دادهاست. طبق نظریه نوزیک شخصیت هر فرد در طی زندگی وی، به صورت نامتعین، توسط خود فرد شکل میگیرد. این نظریه بر این واقعیت استوار است که انسانها به عنوان عاملهای خود-آگاه، دلایلی با سطوح اهمیت مختلف، برای اعمالشان بیان میکنند. این دلایل و وزنهای متفاوت نسبت داده شده به آنها هویت فرد را شکل میدهند که در طی زمان شکل گرفته و کامل میشود. بنابراین هویت هر فرد دارای ابعاد مختلفی با سطوح برجستگی متفاوت است. به این ابعاد و میزان اهمیت آنها که توسط خود فرد شکل گرفته و ساخته میشود، منش و شخصیت فرد نیز گفته میشود.
درباره کتاب بیدولتی دولت آرمانشهر:
این کتاب در زمینه فلسفة غرب بوده و در زمستان ۱۳۹۶ در فهرست نامزدهای دریافت جایزه کتاب سال قرار گرفت. کتاب بیدولتی، دولت، آرمانشهر به عنوان یکی از برگزیدگان سی و پنجمین دوره کتاب سال ایران انتخاب شد. مراسم سی و پنجمین دوره جایزه کتابسال جمهوری اسلامی ایران و بیست و پنجمین دوره جایزه جهانی کتاب سال با حضور حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ در تالار وحدت برگزار شد.
نویسنده در کتاب حاضر به سال ۱۹۷۴ کوشیدهاست به کتاب «عدالت به مثابه انصاف» اثر «جان راولز» که در سال ۱۹۷۱ نوشته شد، پاسخ دهد. در توضیحات پشت جلد کتاب آمدهاست: «مهمترین دغدغههای نویسنده که از همان آغاز در مقدمهٔ کتاب بیان میشوند از این قرارند: آدمیان حقوقی دارند و کارهایی هست که هیچ شخص یا گروهی نمیتواند با آنان انجام دهد، مگر با نقض حقوقشان.
حقوق آدمی چنان مستحکم و وسیعاند که میتوان پرسید دولت و دولتمردان چه کاری را مجازند بکنند. از مهمترین نتایجی که این کتاب دربارهٔ دولت به آن میرسد این است که دولت کمینه دولت موجه است یعنی دولتی که فقط کارکردهای محدود اعمال قراردادها، محافظت از افراد در برابر زور و دزدی و کلاهبرداری و شبیه اینها را دارد. دولتی بزرگتر از دولت کمینه این حق اشخاص را که نمیتوان به بعضی کارها وادارشان کرد نقض میکند و ناموجه است؛ و سر دیگر این که دولت کمینه هم بر حق است و هم برانگیزنده»
قسمتی از کتاب بیدولتی دولت آرمانشهر:
آیا اگر دولت وجود نمیداشت، لازم بود اختراعش کنیم؟ آیا به دولت نیاز میداشتیم، و باید اختراع میشد؟ این پرسشها برای فلسفهی سیاست و برای نظریهای که پدیدههای سیاسی را شرح میدهد پیش میآید و با کاوش در «وضع طبیعی» – اگر بخواهم از واژگان نظریهی سیاسی سنتی استفاده کنم – جواب میگیرد. دلیل استفادهی دوباره از این مفهوم کهنه باید سودمندی و گیرایی و دلالتهای گستردهی نظریه ای باشد که از آن به دست میآید.
برای خوانندگانی – خوانندگان کمتر اهل اعتمادی – که دوست دارند از قبل خاطر جمع شوند میگویم که این فصل در این باره بحث میکند که چرا پی گرفتن نظریهی وضع طبیعی مهم است و چرا من فکر میکنم این نظریه سودمند خواهد بود. دلایلی که در پاسخ به این دو پرسش عرضه میشود به ناچار قدری انتزاعی و فوق نظری است. بهترین دلیل خود نظریهی بسط یافته است.
فلسفهی سیاست پرسش بنیادین فلسفهی سیاست، که بر پرسشهای مربوط به چگونگی سازمان دهی دولت تقدم دارد، این است که آیا اصلا دولتی باید در کار باشد. چرا بیدولت نباشیم؟ از آنجا که نظریهی دولت گریز – اگر پذیرفتنی باشد – نبشه به ریشهی کل موضوع فلسفه سیاست میزند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.