النی (عشق یک مادر و انتقام یک پسر)
درباره نویسنده نیکلاس گیج:
نیکلاس گیج (23 ژوئیه 1939) نویسنده و روزنامهنگار تحقیقاتی متولد یونان است. وی بیشتر به خاطر دو کتاب خاطرات زندگینامه، کتاب پرفروش النی (1983) و مکانی برای ما (1989) شناخته شده است. النی زندگی خانواده خود را در یونان در طول جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی یونان شرح میدهد.
مادر گیج، النی، به دلیل ساماندهی فرار فرزندانش از روستای تحت اشغال کمونیست اعدام شد. چند دهه بعد، هنگامی که گیج بزرگ شده بود، به دنبال کسانی بود که مسئول مرگ مادرش بودند.
درباره کتاب النی :
نیکولاس گیج، خبرنگاری یونانی تبار، به سال ۱۹۸۰ از شغل خود در روزنامه نیویورک تایمز کناره گرفت تا سرگذشت محاکمه، شکنجه و اعدام مادرش را، که در جنگهای داخلی یونان بین سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۹ روی داده بود، در کتابی که برای این مقصود منتشر نمود بنویسد. نویسنده نام مادر ستمدیدهاش، الني، را بر این کتاب نهاد.
زادگاه نویسنده روستایی است در کشور یونان که لیا نام دارد. لیا در نزدیکی مرز آلبانی واقع است. در جنگهای داخلی، چریکهای کمونیست این روستا را اشغال کردند. النی برای نجات جان جگرگوشگانش و ممانعت از انتقال آنها به کشورهای پشت پرده آهنین، آنها را از لیا فراری داد. بچهها در آمریکا به پدرشان، که به آن کشور مهاجرت کرده بود، پیوستند. این عمل مادر به بهای جانش تمام شد. نیکولاس در آن زمان نه ساله بود.
سی سال پس از آن، نیکولاس برای گرفتن انتقام، در پی یافتن قاتلان مادرش، به کشورهای مختلف سفر نمود و با بیش از چهارصد نفر مصاحبه کرد.
نقد و بررسی کتاب نیویورک تایمز: داستانی که توسط سرنوشت تخصیص یافته است … جزئی مشاهده شده و با زبانی زیبا ارائه شده است.
نیو ریپابلیک: یک اثر قابل توجه از “جناح” … من نمیتوانم از این کتاب تعریف و تمجید بالاتر از این را بگویم که مناسب است به عنوان یک بنای یادبود النی گاتزویانیس ایستاده باشد.
یو اس تودی: قابل توجه … درخشان … منحصر به فرد … النی از طریق این کتاب زندگی میکند. پسرش عدالت او را ادا کرده است.
قسمتی از کتاب النی :
نزدیک به ساعت ۱۲ / ۵ بعدازظهر روز ۲۸ اوت ۱۹۴۸، روزی داغ و محروم از نوازش نسیم، چند زن ده نشین با کوله بارهای هیزم از سرازیری تندی به جانب روستای لیا پایین میرفتند. لیا یکی از دهکدههای کوهستانی يونان است که از چند کلبه سنگی به رنگ خاکستری تشکیل شده است. دهکده بر سینه کوهی مرتفع در همسایگی آلبانی واقع است. وقتی چشمان زنان ده نشین به ليا افتاد، با گروهی از افراد وحشتزده مواجه شدند.
در پیش و پس این گروه، چریکهای کمونیستی تفنگ به دوش، که در طول نه ماه جنگ داخلی یونان دهکده را اشغال کرده بودند، گام بر میداشتند. چریکها سیزده زندانی پابرهنه را که به جایگاه اعدام برده میشدند پاسداری میکردند. پاهای زندانیان از شکنجهای به نام فالانگا سیاه شده و باد کرده بود. مردی را که بر اثر شکنجههای وحشیانه نای قدم برداشتن و نشستن نداشت، با طناب بر پشت قاطری بسته بودند.
پنج روستایی از اهالی لیا – سه مرد و دو زن – در میان زندانیان بودند. زن سالخوردهتر با چشمانی خیره و بیحرکت مانند دیوانهها به دشواری در…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.