اتحاد سایهها مجموعه سایههای جادو جلد دوم
درباره نویسنده وی ای شواب:
وی. ای. شواب (V. E. Schwab) نویسنده کتاب اتحاد سایهها، با نام کامل ویکتوریا الیزابت شواب، زادهی ۷ ژوئیهی ۱۹۸۷، رماننویس ژانر فانتزی است. این نویسندهی امریکایی سال ۲۰۰۹ در رشتهی هنرهای زیبا از دانشگاه واشینگتن در سنت لوئیس فارغالتحصیل شد. او ابتدا قصد داشت در رشتهی اخترفیزیک تحصیل کند، اما پس از گذراندن دورهی هنر و ادبیات، مسیر زندگیاش تغییر کرد. او اولین رمانش را در سال دوم دانشگاه نوشت که چاپ نشد. قبل از فارغالتحصیلی، شرکت دیزنی امتیاز اولین رمان او را خرید. شواب به خاطر مجموعهی «تبهکاران»، مجموعهی «سایههای جادو» و داستانهای کودک و نوجوان شناخته شده است.
شواب در رمانهای جوان و بزرگسال از تخلص اسمی وی. ای و در رمانهای کودک و نوجوان از نام ویکتوریا استفاده میکند.
این نویسندهی جوان تاکنون موفق شده است که بیش از سی رمان در ژانر فانتزی بنویسد و با خلق شخصیتهایی تأثیرگذار در داستانهایش، خود را بهعنوان یکی از نویسندگان مطرح در این ژانر معرفی کند؛ رمانهایی که بهصورت مجموعه یا مستقل به زبانهای مختلف ترجمه شده و امتیاز ساخت فیلم بسیاری از آنها را شرکتهای بزرگ فیلمسازی خریدهاند.
روزنامهی ایندیپندنت او را جانشین رماننویس مطرح بریتانیایی دایانا وِین جونز میداند، با توانایی حسادتبرانگیز در تغییر سبکها، ژانرها و لحنها که در آثار نیل گیمن نویسندهی رمانهای فانتزی و علمی_تخیلی دیده میشود.
درباره کتاب اتحاد سایهها:
پابلیشرز ویکلی: «یک ماجراجویی مهیج در میان دنیاها.»
لایبرری ژورنال: «سرشار از شگفتی، حادثه، و کاراکترهای خارق العاده.»
قسمتی از کتاب اتحاد سایهها:
دلایلا بارد، استعداد خاصی در پیدا کردن دردسر داشت.
همیشه فکر میکرد این کار بهتر از این است که اجازه دهد دردسر به سراغش آید، ولی شناور بودن در اقیانوس، در قایقی دونفر، بدون پارو، دور از خشکی و بدون راه حلی واقعی برای خلاص شدن از شر بندهای دور دستهایش باعث شده بود در طرز تفکر خود تجدیدنظر کند.
آسمان شب بدون مهتاب بود، دریا و آسمان، تاریکی پرستاره را به هر سو منعکس میکردند، فقط موج آب در زیر قایق تفاوت آسمان و زمین را مشخص میکرد. آن انعکاس بینهایت باعث میشد لایلا حس کند در مرکز دنیا فرود آمده است.
امشب، سرگردانی باعث شده بود که حس فریاد زدن داشته باشد.
ولی به جای فریادزدن، با چشمانی نیمه باز به سوسوی نور دوردست خیره شد، هاله ای قرمز، نور فانوس قایق را از نور ستاره ها مجزا می کرد. او به قایق خودش نگاه کرد که آرام و یکنواخت حرکت میکرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.