پاپ و موسولینی
درباره نویسنده دیوید آی کرتزر:
دیوید ایزرئیل کرتزر (David I. Kertzer) نویسنده کتاب پاپ و موسولینی، برندهی جایزهی پولیتزر ۲۰۱۵ بهخاطر کتاب پاپ و موسولینی و استاد دانشگاه براون در رشتهی علوم اجتماعی است. او یکی از بنیانگذاران ژورنال مطالعات ایتالیای نوین عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا و عضو هیئت امنای آکادمی آمریکا در رم است.
درباره کتاب پاپ و موسولینی:
سال ۱۹۲۲ پاپ پیوس یازدهم بر صدر کلیسای کاتولیک جهان قرار گرفت و سپس بنیتو موسولینی پس از چند سال فعالیت سیاسی و تشکیل حزب فاشیسم توانست به نخستوزیری ایتالیا برسد. پیش از آن پاپ پیوس یازدهم بهدلیل سلب مالکیت از کلیسا مانند چند پاپ پیشین، بیشتر در باغها و کاخهای واتیکان محبوس بود؛ اما با رویکارآمدن موسولینی اوضاع فرق کرد. بنیتو خیلی زود دریافت که تعامل با کلیسا تضمینی برای قوام پایههای دولتش خواهد بود.
این کتاب با استفاده از منابع و مدارک گسترده، به اتحاد جالبتوجه و نامرسوم پاپ و موسولینی میپردازد. دو مردی که در سال ۱۹۲۲ به قدرت رسیدند و با هم مسیر تاریخ قرن بیستم را تغییر دادند. آنها در بیاعتمادی به دموکراسی و نفرت عمیق از کمونیسم مشترک بودند. کتاب پاپ و موسولینی دربارهٔ تأثیر روابط و تعامل دستگاه پاپی و رژیم فاشیستی است که به فجایعی چون جنگ جهانی دوم و کشتن هزاران بیگناه در میدانهای جنگ، شهرها و روستاها و کورههای آدمسوزی منجر شد.
قسمتی از کتاب پاپ و موسولینی:
ایتالیا تعطیلی رسمی ملی مهمتری از ۲۰ سپتامبر نداشت؛ روزی که سربازان ایتالیایی در سال ۱۸۷۰ رُم را تسخیر کردند اما در تمام سالهای برقراری این تعطیلی، وقتی میهنپرستان در حال برگزاری جشن این روز بودند، وفاداران به واتیکان عزاداری مخصوص خود را برگزار میکردند. در اوایل سپتامبر سال ۱۹۲۹ پاپ سفیر خود را برای دیدار با موسولینی به کاخ نخستوزیری فرستاد تا از او بخواهد که تعطیلی ۲۰ سپتامبر را به پایان برساند و ۱۱ فوریه را به مناسبت بزرگداشت امضای پیمان لاتران جایگزین آن کند.
موسولینی در این مورد همراه نبود. او اینگونه پاسخ داد: باید صریحاً بگویم، ایتالیاییها نمیتوانند دست از جشن ۲۰ سپتامبر بکشند. در پیمان بین ما چیزی دربارهی لغو این تعطیلی گفته نشده است. این مراسم رویدادی است که خوبی آن برای همه از جمله کلیسا ثابت شده است. این روز هم بخشی از طراحی خداوند است.
پاپ پیوس یازدهم، چند روز پس از صراحت موسولینی در پاسخ به این درخواست به سفیر خود چنین گفت: «اگر در پیمان حرفی از منسوخ شدن تعطیلاتی اینچنینی به میان نیامده صرفاً به این دلیل است که بسیار واضح بود و نیاز به مذاکره نداشت.
مذاکرات تا آخرین لحظات دربارهی حذف تعطیلی ادامه داشت و موسولینی کار مفیدی برای حذفش انجام نداد؛ اما مراسم آن سال با فریادهای خوشحالی کمتری برگزار شد. پاپ هنوز چیزهایی برای نمایش تأثیرش در چنته داشت که موسولینی از آن آگاه بود. به همین دلیل، دوچه سعی کرد او را آرام کند و به او قول داد که دیگر مراسم جشنی برگزار نخواهد شد.
هفت سال بود که دوچه از ورود راشل و فرزندانش به رُم جلوگیری میکرد؛ اما در نوامبر سال ۱۹۲۹، همسرش به همراه پنج فرزندش از جمله آنا ماریا که دو ماه قبل به دنیا آمده بود، وارد رُم شد. آنها به ویلای باشکوه تورلونیا، کاخی قرن نوزدهمی واقع در یک زمین وسیع، درست بیرون دیوارهای شهر قدیمی نقلمکان کردند.
زندگی خانوادگی موسولینی در تعارض کامل با رابطهی او با مارگریتا سارفاتی بود که خانهاش در رم محفلی برای هنرمندان، نویسندگان و بزرگان فاشیست شده بود. در نظر مارگریتا، راشل زنی روستایی با سوادی اندک بود. او از لوازم آرایش استفاده نمیکرد و به سالنهای زیبایی هم نمیرفت. او فقط دو دست کت داشت که مرتب آنها را میپوشید؛ یکی از جنس پوست خوک آبی و دیگری از پوست روباه نقرهای. یکی از ناظران گفته: او تنها کسی در اطراف موسولینی بود که با وجود امکاناتی که برایش فراهم بود به خلوت زنانهاش فرار کرده بود. او به دلیل جمعیت خانوادهاش ترجیح میداد بیشتر ظرفهای کثیف غذا را بشوید تا اینکه در جلسات دولتی شرکت کند. بدونشک آسودگی همسرش در آن گوشه از رم برایش اهمیت بیشتری داشت. در آن باغ وسیع و ملک دورافتاده، او کورهای ساخته بود تا بتواند خودش نان بپزد. علاوه بر اینها راشل، چند مرغ و دو خوک هم در حیاط خانهاش نگهداری میکرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.