سبد خرید

0 out of 5

پرسه در سراب

100,000 تومان
رها ناخودآگاه از این مکالمه‌ی بی سر و ته لبخند زد و سرش را به نشانه‌ی تایید پایین آورد. ارسلان سرش را پایین آورد و زیر گوشش گفت: - من مردی بودم که زنم انتظار می‌کشید برنگردم. اون نگاه بیشتر از یه سیلی درد داشت. طعم تلخی که در گلوی رها دوید تا زیر زبانش رسيد. سر به زیر برد...
در حال بارگذاری ...